هند و پاکستان از صلح طفره مي روند
منطقه جنوب آسیا برای برقراری صلح و ثبات به مذاکره دو رقیب دیرینه، هند و پاکستان، چشم دوخته است. بارها مذاکرات صلح میان هند و پاکستان به ناکامی منجر شده است؛ اما، گفتگوها میان من موهان سينگ نخست وزير هند و يوسف رضا گيلاني همتاي پاكستاني اش، در حاشیه اجلاس سارک در بوتان، بار دیگر همه را امیدوار کرده است تا این دو کشور هستهای، گفتگوهای صلح را از سر بگیرند. البته در این گفتگوها، نخست وزیران دو کشور برای از سرگیری مذاکرات موافقت کردند. در دیدار نود دقیقهای من موهان سنگ و یوسف رضا گیلانی در حاشیه اجلاس سارک، بر از سر گیری مذاکرات، مبارزه با تروریزم و افراطیت مذهبی، قومی و قبیلهای تاکید شد. اما هنوز بیاعتمادیهای فروانی میان دو کشور وجود دارد که مانع ادامه موفقانه مذاکرات هست. هرچند رسانه های پاکستان از سرگیری گفتگوهای صلح با هند را حمايت و استقبال كردند.
علاوه بر وجود موضوع اختلاف که همان مساله کشمیر است، موانع دیگری که سبب بیاعتمادی میان دو کشور میشوند، نیز وجود دارند که روند گفتگوهای صلح را آسیب میزنند. این موانع عبارت اند از:
1- وجود نیروهای سرکش و افراطی در پاکستان که جنگ با هند را در حکم یک جنگ مقدس تلقی کرده در ناامنیها و حملات تروریستی در هند دست دارند؛
2- وجود سلاحهای هستهای در خاک دو کشور. مجهز بودن هند و پاکستان با سلاحهای هستهای، فضا را برای هر دو طرف نظامی و امنیتی کرده و سبب نگرانیهای جدی امنیتی و نظامی برای طرفین شده است؛
3- حامیان بیرونی نظامی دو طرف. به عنوان مثال، چین که رقیب جدی هند در حوزه جنوب شرق آسیا است، از پاکستان حمایت کرده با اردوی پاکستان در بخش تسلیحات پیشرفته نظامی همکاری می کند. همین گونه روابط دو کشور با ایالات متحده امریکا نیز بر رقابتهای اقتصادی و نظامی دو طرف، افزوده است؛
4- نفوذ در افغانستان. نفوذ هند و پاکستان در افغانستان به شدت رقابتآمیز و خشونتبار شده است که بارها به صورت مستقیم این نگرانیها از سوی طرفین مطرح شده اند.
در کنار موانع فوق که به صورت ناکامل آمد، زمینه ها و بسترهای همکاری نیز میان دو کشور وجود دارد. این زمینهها را می توان چنین برشمرد:
1- همکاریهای منطقهای در راستای مبارزه با تروریزم و جلوگیری از گسستهای قبیله ای، سکتاریستی و رشد افراطیت مذهبی در جنوب آسیا که به ضرر هر دو کشور است؛
2- همکاریهای اقتصادی میان دو کشور در راستای شگوفایی اقتصادی. جنوب و جنوب-شرق آسیا یکی از پرجمعیت ترین مناطق دنیا است که یکی از مهم ترین مراکز ثقل اقتصادی و جمعیتی در قرن بیست و یکم به حساب می رود و زمینه فوق العاده برای توسعه و بازار اقتصاد جهانی است. بنابراین، هند و پاکستان به عنوان دو کشور بزرگ جنوب آسیا ناگزیرا بایستی با هم همکاری داشته، شبکه ارتباطی-اقتصادی منطقه را قوی کرده، مدیریت آن را به دست گیرند. ایجاد سازمان سارک یکی از نمونه های است که در راستای صلح نیز می تواند نقش بازی کند؛
3- افزایش و یا فعالیت در سازمانهای منطقهای و فرامنطقهای جهت تسهیلات همکاریهای اقتصادی و امنیتی. منطقه جنوب و جنوب شرق آسیا ظرفیت قوی برای تقویت سازمانهای منطقه ای دارد که روند همکاری ها و صلح و ثبات را نیز می توانند بهبود و تقویت ببخشند. بهترین تجربه در این قسمت، تجربه اتحادیه اروپا و کشورهای عضو اتحادیه ملل جنوب-شرق آسیا است.
ولی، بیاعتمادی میان دو کشور و عدم همکاریهای لازم، سبب شده است که هند و پاکستان نتوانند به صلح دست بیابند. نقاط اختلاف میان این دو کشور تنها یک مساله حقوقی نیست، بلکه مساله گروه های سکتاریستی و تریبالیستی از یک طرف و فعالیت تخریبی گروههای ایدیولوژیک مذهبی و پیکارجو از طرف دیگر، سبب شده است که سو تفاهمهای فراوانی میان دو کشور خلق شود. علاوه براین، اتهامهای مداخله در امور همدیگر و پیچیده شدن رقابت های نظامی و تسلیحاتی نیز سبب شده است که اختلاف و مشکلات دو کشور وارد سطوح مختلف نظامی، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی شود. مجموعه این اختلافات سبب شده اند که تاهنوز دو کشور میکانیزم و فورمول مشخصی برای صلح و گفتگوها در دست نداشته باشند. بلکه دو کشور صرفا با صلح به عنوان یک امر ایده آل و اخلاقی، مي بينند، بازی می کنند و طفره میروند.
افغانستان به شکلی از اشکال در دایره های اختلاف هند و پاکستان داخل است؛ هم به عنوان حوزه نفوذ دو کشور مطرح است و هم جنگ در افغانستان با صلح میان هند و پاکستان و مبارزه با تروریزم و گروه های افراطی و سکتاریستی، در پیوند است. این نظر در افغانستان غالب است که افغانستان بدل به میدان رقابت هند و پاکستان شده است. ولی از یاد نبریم که پاکستان علاوه براین، اهداف استراتژیک اقتصادی و امنیتی را در جغرافیای افغانستان دنبال می کند. ولی، با وجود این همه، توافق دوباره هند و پاکستان برای از سرگیری مذاکرات صلح، می تواند تاثیرات مثبت در منطقه و افغانستان داشته باشد. مهم این است که صلح در منطقه ما، زمینه را برای استقرار دموکراسی و تقویت دولتهای ملی فراهم می کند؛ چیزی که برای افغانستان حیاتی است.
برگرفته از روزنامه ی هشت صبح