اخبار و گزارشات

جبهة جديد طالبان در نيم دايره شمال كشور

taliban10

اين روزها امنيت در ولايات كندز و بغلان بسرعت بي ثبات و دستخوش بي نظمي ميگردد كه ناشي از وسعت فعاليت طالبان و يا ساير گروه هاي مسلح مخالف دولت است كه زير چتر طالبان به نمايش قدرت مي پردازند. كندز و بغلان در گذشته از پايگاه هاي حزب اسلامي حكمتيار به حساب مي رفت كه رهبر اين حزب بعد از آنكه هيئت های اعزامي وي با دستان خالي از كابل برگشتند، تهديد به از سرگيري دور جديد از خشونت ها و حملات عليه نيروهاي خارجي كرده بود. فشار جنگ در اين ولايات عمدتاً به دوش نيروهاي آلماني است كه طي يك هفته هفت سرباز آن به هلاكت رسيده و نیز پنج کارمند ربوده شده سازمان ملل متحد تا هنوز در دستان تروریستان میباشند.

گرچه آنها همواره از سوي شريكان شان بويژه امريكا در پيمان ناتو به خاطر گزينش منطقه با ثبات و امن شمال به حيث پايگاه و ساحه ماموريت حفظ صلح و ثبات سرزنش و تشویق به زوزآزمایی با طالبان در جنوب مي گرديدند؛ اما بدون ترديد با اين تحولات و بلند رفتن تلفات نظاميان اين كشور به 43 تن طي مدت جابجايي در شمال، آنها حد اقل همدردي كشورهاي انتقاد كننده را خواهند يافت و از این ناحیه نفس راحت خواهندکشید.

اما دو پرسش اساسی مطرح است، نخست اينكه چرا و چطور طالبان دوباره در شمال، جايي كه نه تنها خاستگاه طبعي و پایگاه نظامی آنها نيست و هم به خاطر جنايات شان شديداً مورد تنفراهالي بومي قرار دارند، ميتوانند مانور كنند و نيم دايره شمال را نا امن سازند؟

پرسش دوم اينست كه چرا آلمانها طي اين مدت نتوانسته اند فكر و دل مردم محل را جلب و همکاری آنها را با خود داشته باشند؟ آيا آغوش گرم و نرم شمال ديگر حوصله ميزباني آنها را ندارد؟

طالبان تا هنوز از پايگاه هاي مردمي در شمال محروم و با حساسيت هاي منطقوي مواجه اند. اما اين ساير گروه هاي مسلح به شمول جنگجويان حزب اسلامي است كه به دلايل مختلف دوباره سلاح به دست گرفته اند. يكي از این دلايل بي سرنوشتي هزاران جنگجوي سابق است كه طي برنامه هاي مختلف دولت و سازمان ملل متحد با اين تعهد خلع سلاح شده اند كه به زنده گي امن ملكي برگشته و زمينه اشتغال و معاش بدست خواهند آورد.

همچنان چنين پنداشته مي شود كه كشورهاي ديگر علاقه دارند شمال دوباره بي ثبات شود و طالبان سربلند كنند تا زمينه نفوذ و پايگاه سازي آنها به آسياي مركزي كه هدف غايي ماموريت آنها را در افغانستان مي سازد، به وجود آيد. گرم شدن جنگ ها در قفقاز شمالي و ساير مناطق مسلمان نشين روسيه، تحولات قرغزستان همه نشانة از ايجاد جبهة هاي جديد رقيبان منطقوي و بين المللي براي استيلا به اين مناطق پر بركت از مواد سوخت ميباشد.

اما در رابطه به پرسش دوم ميتوان گفت كه در واقع آلمانها نه از نظر تخنيكي و نه از نظر رواني آماده گي داخل شدن در یک جنگ فرسايشي هستند. به گزارش راديو فرانسه، صدها تن سربازان آلماني برگشته از نبردهاي افغانستان از مشکلات روانی رنج ميبرند كه اين مسأله بحث هاي جدي را در محافل داخلي اين كشور ايجاد كرده است.

بي مورالي در برابر مشكلات امنيتي و تهديدات روز افزون تروريستان، سربازان اين كشور را زمینگير و محصور در قرارگاه هاي نظامي شان ساخته كه اين امر فرصت مفاهمه با مردم محل و ارايه خدمات بشر دوستانه و انكشافي را از آنها گرفته است. تازه وزارت دفاع آلمان براي كاهش تلفات ناشي از حملات تروريستان، سفارش تهيه 60 عراده خود روي زرهي را به كشور سويس سپرده كه با توجه به سرعت تغيير اوضاع در شمال بطرف نا امنی و پایگاه سازی تروریستان، شاید اين اقدام نتواند سربازان اين كشور را اطمينان و مورال بدهد. البته هنوز مردم محل به اين سربازان نسبت به بمباردمان هوايي در سپتامبر سال گذشته كه به كشته و مجروح شدن 142 نفر ملکی افغان گرديد؛ خشمگين اند و اين امر فرصت هاي ارزان و بهانه هاي فراوان را براي سازماندهي مجدد گروه هاي مسلح مخالف دولت مهيا كرده است.

بهرحال، هنوز كه هنوز است شانس پيروزي در برابر تروريستان در شمال زياد است اگر مردم محل دست از همكاري با طالبان از طريق بهره مندي از كمك هاي انكشافي و انساني، بردارند و دولت توزیع ناعادلانه ثروت و قدرت را میان شمال و جنوب از بین ببرد. آلمانها بايد در اين راه پيشگام تر شوند.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا