رویارویی مجذوبانه ی کرزی با غرب
تداوم این نبرد نرم میان کابل و غرب، بدون تردید تعارضات وحشتناکی را برای روند سیاسی امروز در پی دارد. اگر این نبرد نرم چنانی که آغاز شده است ادامه یابد امریکا و کشورهایی مانند بریتانیا، فرانسه، آلمان و هند که راهبردهایی همسان با دیپلماسی دوستانه میان کابل و غرب دارند جریان های دیگری را که اکنون در مخالفت سیاسی با شبه دکتورین جدید آقای کرزی و حکومت اش قرار دارند، بیرون از چارچوب مناسبات دیپلماتیک پذیرفته شده در پیش خواهند گرفت. به این معنا که اگر آقای کرزی به هر میزانی که با این کشورها بازی نا شفاف داشته باشد و یا هم در برابر کمک ها و حمایت های آنان کنش ناصادقانه داشته باشد، آن ها نیز همین کار را خواهند کرد.
پشت صحنهی این اظهارات غرب ستیزانهی حامد کرزی نا گفته های دیگری نیز دارد، تیم مشاوران و حلقهی خاص سیاست گزار وی شبه دکتورین جدیدی را روی دست دارند. به نمایش گذاشتن اقتدار ملی شخص رییس جمهوری در برابر مواضع اقتدارمئابانهی غرب به ویژه امریکا، نزدیکی با کشورهای مخالف دیپلماسی جهانی غرب/امریکا، طرح مباحث داخلی و حتا پشت پردهی معادلات قدرت در دستگاه دولتی افغانستان با آمیزهای- آمیخته از انتقاد و تاکید بر تداوم روابط راهبردی میان کابل و غرب، تشدید کنش های “ملی گرایانه”ای نظیر اتکاء به آرای مردم، انجام سفرهای ولایتی به دیگر ولایات و دید وادید با سران قومی، سرعت بخشیدن به انجام برنامه هایی که از سال ۱۳۸۲ به این سو از طرف جامعهی جهانی و جریان های سیاسی مخالف حکومت مورد انتقاد بوده است- از عناصر کلیدی این شبه دکتورین به شمار می روند.
این نبرد نرم در واقع از سوی رییس جمهوری افغانستان حامد کرزی آغاز گردید. اما تا هنوز کمتر کسی پیشامدهای پسین این ماجرا را به سود افغانستان می داند.
کرزی به یک باره گی در پی تغییر دیپلماسی افغانستان به قول خودش از «اسارت خارجی ها» به سوی خود ارادیت بر آمده است. به کار بستن این سیاست بدون مقدمه، برای غربی ها تعجب بر انگیز بود ولی انتظار آنان مبنی بر این که دوباره رییس جمهوری کشوری که سه ماه پیش او را بدون مدنظر قرار گرفتن مشروعیت نامشروع انتخاباتی اش به رسمیت شناختند؛ اظهارات به شدت غرب ستیزانهی خویش را اصلاح می کند، تا کنون به پایان نرسیده است.
هر چند بعید به نظر می رسد که این بار آقای کرزی از موضع خود در باره مداخلات خارجی ها در امور داخلی افغانستان عقب نشینی نماید. زیرا طبل این نبرد نرم برای برخی از حلقات همنوا با کشورهای همسایه، جریان های فرصت طلب دور و بر ارگ ریاست جمهوری و شماری از جریان ها و چهره های هم تبار آقای کرزی که منافع قومی خود را در پایان بخشیدن به حضور نظامی امریکا در افغانستان می دانند، گوشنواز بوده است. گفته می شود، طالبان نیز از این اظهارات رییس جمهور خوش شان آمده است و تاکید کرده اند که اگر نظامیان غربی افغانستان را به دست دولت کابل بسپارند، با کرزی مذاکره خواهند کرد.
پشت صحنهی این اظهارات غرب ستیزانهی حامد کرزی نا گفته های دیگری نیز دارد، تیم مشاوران و حلقهی خاص سیاست گزار وی شبه دکتورین جدیدی را روی دست دارند. به نمایش گذاشتن اقتدار ملی شخص رییس جمهوری در برابر مواضع اقتدارمئابانهی غرب به ویژه امریکا، نزدیکی با کشورهای مخالف دیپلماسی جهانی غرب/امریکا، طرح مباحث داخلی و حتا پشت پردهی معادلات قدرت در دستگاه دولتی افغانستان با آمیزهای- آمیخته از انتقاد و تاکید بر تداوم روابط راهبردی میان کابل و غرب، تشدید کنش های “ملی گرایانه”ای نظیر اتکاء به آرای مردم، انجام سفرهای ولایتی به دیگر ولایات و دید وادید با سران قومی، سرعت بخشیدن به انجام برنامه هایی که از سال ۱۳۸۲ به این سو از طرف جامعهی جهانی و جریان های سیاسی مخالف حکومت مورد انتقاد بوده است- از عناصر کلیدی این شبه دکتورین به شمار می روند.
به فعلیت در آمدن این شبه دکتورین چهرهی ناکام و بد نام رییس جمهوری را دگرگون می سازد. اغلب جریان های جهادی/قومی از این طرح وی به شدت استقبال می کنند، بخشی از شهروندان جنوب، شرق و جنوب غرب که در ۹ سال گذشته به نحوی از بمباران و بازرسی های شبانهی نظامیان ناتو آسیب دیده اند- اعتماد از دست دادهی خود را دوباره احیا می نمایند، جنایت کاران، جنگ سالاران، ناقضان حقوق بشر و افراد متهم به جنایات جنگی که شمارشان در افغانستان کم هم نیست- پس از این کرزی را به چشم یک قهرمان و خارجی ستیز می نگرند، گروه های مخالف مسلح دولت این موضع رییس جمهور را می ستایند و در عین حال نشانه هایی را مبنی بر این که جنگ گرم آنان با نظامیان خارجی است نه حکومت مرکزی افغانستان به نمایش خواهند گذاشت.
کشورهای منطقه بدون یک یا دو استثناء از این موضع آقای کرزی خرسند شده اند. جمهوری اسلامی ایران این دشمن دیرینهی امریکا در وضعیت کنونی تحفهای بهتر از این نمی توانست از حکومت افغانستان دریافت کند، چین از هر چی مخالفت با امریکا و غرب در منطقه پیش بیاید خرسند می شود، روسیه نیز منافع راهبردی خود را در خروج نظامیان غربی از افغانستان و یا هم تضعیف فعالیت های آنچه از سوی سفیر این کشور در کابل «فعالیت های مشکوکی بیرون از عرصهی مبارزه با هراس افگنی» عنوان شده بود، جست و جو می کند.
از سوی دیگر تداوم این نبرد نرم میان کابل و غرب، بدون تردید تعارضات وحشتناکی را برای روند سیاسی امروز در پی دارد. اگر این نبرد نرم چنانی که آغاز شده است ادامه یابد امریکا و کشورهایی مانند بریتانیا، فرانسه، آلمان و هند که راهبردهایی همسان با دیپلماسی دوستانه میان کابل و غرب دارند جریان های دیگری را که اکنون در مخالفت سیاسی با شبه دکتورین جدید آقای کرزی و حکومت اش قرار دارند، بیرون از چارچوب مناسبات دیپلماتیک پذیرفته شده در پیش خواهند گرفت. به این معنا که اگر آقای کرزی به هر میزانی که با این کشورها بازی نا شفاف داشته باشد و یا هم در برابر کمک ها و حمایت های آنان کنش ناصادقانه داشته باشد، آن ها نیز همین کار را خواهند کرد.
باید یاد آور شد که این کشور ها پتانسیل بالایی برای انجام چنین کاری دارند و عوامل بالقوهی آن نیز در متن معادلات سیاسی امروز افغانستان وجود دارد. عدم رضایت بخش بزرگی از مردم افغانستان که در این روزها در برابر موضع جدید آقای کرزی دیدگاه منفی داشته اند، جریان های سیاسی مخالف حکومت، احزاب و نهادهای دموکراسی خواه، روشنفکران، زیر مجموعه های جوان گروه هایی که مقاومت مسلحانه در برابر طالبان را در سال های دشوار حاکمیت آنان بر افغانستان شکل داده بودند، رسانه ها و قربانیان جنایت هایی که دسته های شورشی طالبان/حزب اسلامی در هشت سال گذشته انجام داده اند، تشکیل دهندهی این پتانشیل بالقوهی مخالف طرح جدید سیاست خارجی رییس جمهوری هستند و غرب به خوبی می تواند این پتانشیل را استفاده کند.
ادامهی نبرد نرم آقای کرزی با امریکا و غرب بهای سنگین تر از آن چیزی دارد که حالا تصور می شود. اگر مشاوران و تیم خاص سیاست گذار رییس جمهوری به امید این که از حامد کرزی معمر قذافی و محمود احمدی نژاد دیگری می سازند و افغانستان را به لیبیا و یا ایران دیگری در حایل آسیای میانه و آسیای جنوبی تبدیل خواهند کرد و خود را در پناه ایزدی این شهریار افغان تا سال های سال بر اریکهی قدرت کشور تحمیل می نمایند- فرسنگ ها فاصله است و طی نمودن این فاصله توانیی، فهم و دور اندیشی بالاتر از توان مشاوران همه چیز فهم آقای کرزی که به تمامی زد و بند های قدرت از روزنه ی تنگ عصبیت های قومی – قبیله یی می نگرند، می خواهد.