تاریخ معاصر(افغانستان)

جنگ داخلی افغانستان سال های ۱۹۲۹- ۱۹۲۸

habibullah_kalakani

 پیشگفتار مترجم:

بسیاری را عقیده بر اینست که ارتش سرخ اتحاد شوروی نخستین بار در ششم جدی (دی) ۱۳۵۸ به افغانستان حمله کرد. در حالی که تاریخ راز وحشتناک دیگری را در سینه خود پنهان کرده بود که تا سال های سال مکتوم ماند و در هیچ تاریخی ذکری از آن به عمل نیامد. تا جایی که من آگاهی دارم، نخستین بار استاد سخن، استاد خلیل الله خلیلی پرده از این راز برداشت و مقاله تحقیقی خود را که با نثر زیبا و دلکش زیر نام ” نخستین تجاوز روسیه بر افغانستان” در پاکستان، زمانی که در مهاجرت به سر می برد، به نشر رسانید. این نوشته بعد در جریده میزان منتشره سفارت کبرای افغانستان در هندوستان در سال ۱۹۹۸ مجددن به نشر رسید. استاد خلیل الله خلیلی خود در آن زمان مستوفی بلخ و از جریانات آگاه بود.  نوشته دیگری که در خور یادآوری است، ترجمه یی است از آقای عزیز آریانفر زیر نام ” نخستین نبرد سپاهیان شوروی در افغانستان در سال ۱۹۲۹ ” که از زبان روسی به فارسی برگردانیده شده و خیلی مستند هم است.

امیدوار هستم تلاش من برای ترجمه متن زیر، کمکی باشد برای روشن ساختن برگ خونین دیگری از تاریخ افغانستان، کشوری که سال هاست در خون می تپد و هنوز هم افق روشنی در آسمان تاریکش هویدا نیست. لازم به یادآوری می دانم چنانکه ایجاب می کند، در ترجمه امانت کامل را مراعات کرده ام. به طور نمونه،  اسامی افراد را چنانکه در متن اصلی آمده است، آورده ام . روحیه متن نیز چنانکه در اصل آمده است، با امانتداری حفظ گردیده و الزامن مورد تایید من نیست.

برگردان از روسی: عبدالرحیم احمد پروانی

قیام بچه سقاء و سرنگونی امان الله خان

نوامبر ۱۹۲۸ تا فبروری ۱۹۲۹

۱۹۲۸.۱۲.۱۱

در میانه های ماه نوامبر شورش قبایل شینواری در ولایات جنوبی در گرفت. شورش را سرباز سابق غند نمونه  کابل بچه سقاء که خواهان الغای تمام اصلاحات ریفرم های امان الله خان بود(۱)؛ رهبری می کرد.

۱۹۲۸.۱۲

کابل: نماینده سیاسی اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان ل. ستاریک در نشستی با شاه امان الله خان اعلام کرد که ” حکومت شوروی همانند گذشته، به همان اندازه و شکلی که ممکن باشد، (از دولت افغانستان) پشتیبانی می کند.

با شرکت گسترده مردم بچه سقاء به حیث پادشاه افغانستان شناخته شد. آخند زاده صاحب تگاو، ملا حمید الله خان و دیگر سران مذهبی در پدید آمدن چنین اوضاعی نقش گسترده یی داشتند

۱۹۲۸.۱۲

افغانستان: بعد از چند روز قطعات بچه سقاء (۲) به بهانه کمک به حکومت داخل کابل شدند و نزدیک بود کابل را متصرف شوند. در این وقت حکومت کابل توانسته بود که در برابر سه صد تن از قیام کنندگان تنها صد نفر را که بیشتر شان را  افسران و محصلین نظامی دانشکده نظامی کابل تشکیل می داد، حاضر نماید. تلاش های جانبازانه امیر امان الله خان برای بسیج مردم ملکی نیز برای دفاع از پایتخت به جایی نرسید. نتیجه یی که از این کار حاصل شد، توزیع مقدار زیاد سلاح به داخل شهر بود که بی نظمی و وحشت را افزایش بخشید.

اتحاد شوروی، مسکو. کالینین رییس کمیته اجرایی سراسری روسیه طی تلگرام ارسالی به امیر افغانستان به او از آمادگی اتحاد جماهیر شوروی برای “ارایه کمک های احتمالی در مبارزه به خاطر آزادی افغانستان” اطمینان داد.

 ۱۹۲۹.۰۱.۰۷

افغانستان، کابل: در جریان هفته اول فبروری امیر امان الله خان طی فرمانی بخش بزرگی از نوآوری های خود را که اساسن ساختار دولت را در افغانستان تغییر می داد، مثل ایجاد مجلس عالی سنا که صلاحیت داشت تصامیم حکومت و شورای مردمی را تایید کند، تجدید قوانین موجود، تغییر در ساختار احتساب که از رفتار افراد کنترول می کرد و  غیره.، ملغی قرار داد.

 ۱۹۲۹.۰۱.۱۴

کابل: امان الله خود با استعفا از مقام خود و واگذاری سلطنت به برادرش عنایت الله خان به قندهار فرار کرد.

 ۱۹۲۹.۰۱.۱۷

کابل: شهر به تصرف طرفداران بچه سقاء افتید. پادشاه “سه روزه” با توافق متقابل  “سقوی ها” و “انگلیس ها” از ادامه سلطنت خودداری کرد و به قندهار رفت تا با برادر فراری خود یکجا شود. بچه سقاء به نام حبیب الله غازی به حیث پادشاه افغانستان اعلام شد.

۱۹۲۹.۰۱

بزرگترین باند باسمج (به مجاهدینی که علیه استقرار حاکمیت مسکو در کشورهای آسیای میانه می رزمیدند، دولت شوروی باسمج خطاب می کرد – مترجم) مربوط جنید خان (۴) که شامل یکهزار نفر می شد، از فارس وارد خاک افغانستان شد و در شهر هرات مستقر گردید. پس از مذاکره با مقامات دولتی، افراد جنید خان خلع سلاح گردیدند و در نواحی هرات استقرار یافتند.

۱۹۲۹.۰۲

در اوایل فبروری قوت های سید حسین دامنه حکومت بچه سقاء را به شمال افغانستان تعمیم داد.

۱۹۲۹.۰۲.۱۸

کابل: بچه سقاء (حبیب الله غازی) فرمانی صادر کرد که حاوی فهرست طولانی در باب مسایل اجتماعی و اقتصادی بود. در فرمان حکم شده بود که بجای برداشتن شاپو به رسم احترام که در زمان امان الله خان معمول شده بود، مردم دو باره به شیوه سنتی، السلام علیکم بگویند، مردم لباس های محلی بپوشند، زنان با لباس های پوشیده تری ملبس باشند، مردان ریش بگذارند. زنان در معیت شوهر یا والدین خود در محضر عام ظاهر شوند و غیره.  با همین فرمان مکاتب خارجی مسدود گشت. دخترانی که برای تحصیل به خارج اعزام شده بودند، فرا خوانده شدند. سالنمای شمسی جای خود را به سالنمای قمری داد و روز جمعه دو باره تعطیل عمومی قرار داده شد. دولت تامین اعاشه روحانیون را به عهده گرفت. در مجموع رژیم جدید کابل مواضع سختگیرانه مذهبی را اختیار کرد و در حالی که اقلیت های مذهبی مورد آزار و اذیت قرار می گرفتند، به مذهب سنت حنفی اولویت داده می شد.

 ۱۹۲۹.۰۲

کابل: امیر سابق بخارا نشستی را با حضور فرماندهان باسمجی دایر کرد که طی آن برنامه عملیات نظامی را در قلمرو اتحاد شوروی طرح ریزی گردید (برای تفصیل بیشتر رجوع شود به: مبارزه با باسمچی ها در آسیای میانه ۱۹۱۸ – ۱۹۳۸).

 مارچ ۱۹۲۹

واکنش شوروی به رویدادهای افغانستان، آمادگی برای مداخله

۱۹۲۹.۰۳.۱۰

اتحاد شوروی، تاشکند: گزارش بخش استخباراتی حوزه نظامی آسیای میانه در باره رویدادهای افغانستان به ماسکو: ” با به قدرت رسیدن حبیب الله در افغانستان در فعالیت باسمچ ها افزایش چشمگیری به عمل آمده است. واقعات عبور شان به قلمرو ما بیشتر و بیشتر گردیده است…  ازبیک ها – باسمچی های سابق تلاشی وسیعی به خرچ دادند تا کودتایی راه اندازی کنند. با نگهبانان مرزی درگیر می شوند. حبیب الله با امیر بخارا و ابراهیم بیک تماس گرفته و وعده داده است که در حمله به بخارا با ایشان همکاری می کند. .. رویدادهای جاری در افغانستان و هجوم نیروهای باسمچ های مهاجر امنیت مرزهای ما  را با تهدید مواجه ساخته است”.

(РГВА, ф.۲۵۸۹۵, оп.۱, д.۳۴۹, л.۵۹, ۶۲).

اتحاد شوروی، مسکو: وزیر خارجه افغانستان غلام صدیق خان و سفیر افغانستان در اتحاد شوروی غلام نبی خان چرخی ملاقات خیلی محرمانه یی با سرمنشی عمومی کمیته مرکزی حزب کمونیست سراسری روسیه (بالشویک ) ای. استالین انجام دادند. جزییات گفتگو روشن نیست، اما بدون تردید صحبت روی اوضاع سیاسی افغانستان بود و اقداماتی که رهبری اتحاد شوروی برای کمک به  دولت قانونی افغانستان به رهبری امان الله خان که توسط شورشگران سرنگون شده بود، می توانست رویدست گیرد.

به زودی پس از ملاقات هدایتی از ماسکو به تاشکند مواصلت کرد حاکی از اینکه  فورا گروه ویژه یی از کمونیست ها و کمسمول ها (اعضای سازمان کمونیستان جوان اتحاد شوروی) را برای اعزام به افغانستان تشکیل شود. افراد شرکت کننده در این کارزار را معاون فرمانده حوزه نظامی ترکستان م. گرمانوویچ شخصا انتخاب می کرد.

افغانستان: کندهار. افرادی که هنوز به امیر امان الله خان وفادار مانده بودند (در حدود چهارده هزار نفر) به سوی کابل تاختند.

 اپریل ۱۹۲۹

تجاوز شوروی بر افغانستان. حمله “رقیب بای” بر مزار شریف

 اتحاد شوروی: تشکیل دسته “افغان” به فرماندهی “ترک قفقاز رقیب بای” (و.پریماکوف) با داشتن دوهزار شمشیر، چهار اسلحه ثقیل کوهی، دوازده ماشیندار پایه یی و دوازده ماشنیدار دستی و دستگاه مخابره تکمیل گردید.  افراد دسته ملبس با یونیفورم ارتش افغانستان بوده و ظاهرا تحت امر جنرال افغان غلام نبی خان چرخی سفیر امان الله خان در اتحاد شوروی قرار داشتند.  رییس ارکان این دسته یا گروه افسر کادری افغان غلام حیدر خان تعیین شد.

 ۱۹۲۹.۰۴.۱۵

 اتحاد شوروی: جمهوری سوسیالستی تاجکستان شوروی. هجوم باند باسمج مربوط قورشیرمات از افغانستان بر شهر پنچ در پامیر.

جمهوری سوسیالستی شوروی. در همین روز دسته مشترک افغان ها و شوروی ها  تحت فرماندهی و. پریماکوف دریای آمو را از طریق شهر ترمز عبور کردند و وارد خاک افغانستان شدند.

افغانستان. دسته و پریماکوف عملیات جنگی خود را در ساحل افغانی دریای آمو بر پوسته مرزی افغانستان پته قیصر با حمایه قوای هوایی آغاز کرد. پوسته سرحدی تصرف گردید و از پنجاه سرباز افغان که در آن پوسته وظیفه اجراء می کردند، تنها دو نفر زنده ماندند.  به دنبال آن پریماکوف با ضد حمله پوسته مرزی سیاه گرد در خاک افغانستان همسایه مواجه گشت. باز هم مدافعین به شکست مواجه گردیدند و مهاجمین راه خود را به جانب مزار شریف ادامه دادند.

 افغانستان: دسته شوروی “راغب بای” یا پریماکوف به حصارهای شهر کلیف رسید. قوای دفاعی شهر (گارنیزون) به اولتیماتوم پرماکوف مبنی که اسلحه خود را بگذارند و به خانه های خود بروند؛ وقعی ننهاد، اما پس از چند شلیک توپ و ماشیندار با وحشت فرار کردند.

۱۹۲۹.۰۴.۱۷

خان آباد: دسته شوروی پریماکوف شهر را که مدافعینش به مزار شریف فرار کرده بودند، متصرف شد.

مزار شریف: والی شهر مزارشریف عطاء خواجه محمد (خواجه محمد عطاء – مترجم)  از طرف حبیب الله مقرر شده، اما هنوز وظایف خود را رسمن به دوش نگرفته بود، زیرا با قوای کوهستان در دهدادی مستقر بود و با  میرزا قاسم والی تعیین شده از سوی امان الله خان در گیر بود. وی احتجاج خود را  در مورد سازماندهی قوای غلام نبی خان چرخی در خاک اتحاد شوروی و تجاوزش بر افغانستان به اعلام کرد. اما با وجود آن که شرایط ادعای وی را تایید می کرد، قنسولگری اتحاد شوروی مداخله آن کشور را در امور افغانستان قاطعانه رد کرد.

۱۹۲۹.۰۴.۲۲

مزار شریف: قطعات شوروی تحت فرماندهی و. پریماکوف به نواحی شهر رخنه کرد و در آن جا با مقاومت شدید شبه نظامیان روبرو گشت. تمام روز جنگ شدید ادامه داشت. اما مانور ماهرانه آتشباری موفقیت را به دنبال آورد. ماشیندارچی های و. پریماکوف افراد دشمن را که به ضد حمله دست زده بودند، جاروب کرد. به زودی مخابره چی گروپ خبر فتح قوی ترین مرکز شمال افغانستان را به تاشکند مخابره کرد. این خبر به ماسکو نیز مخابره شد: “مزار توسط گروپ ویتمار(نام شفری ویتالی مارکوویچ پریماکوف) فتح شد”. در یک هفته یی که حمله جریان داشت، پنجصد افغان که از طرفداران امان الله خان بودند، به قوا پیوستند که از ترکیب آن ها یک کندک تشکیل گردید.

۱۹۲۹.۰۴.۲۴

مزارشریف: گارنیزون دهدادی که در همسایگی مزار شریف قرار داشت، تلاش کرد تا قوای شوروی پریماکوف را از شهر بیرون براند. قوای نظامی و شبه نظامیان با شعار های مذهبی در حلقات فشرده در برابر آتش شدید ماشیندار ها می شتافتند. بدون توجه به تلفات زیاد، حملات شدید چند بار تکرار شد. مخابره چی پریماکوف مجبور شد نخستین شفر خود را در مورد ارسال کمک به تاشکند (اتحاد شوروی) بفرستد.

 ۱۹۲۹.۰۴.۲۵

قوای جدیدی با ماشیندار ها به صورت عاجل از اتحاد شوروی از طریق آمو دریا به کمک پریماکوف اعزام گردید، اما با قوای قدرتمند شبه نظامیان افغان که با یک برش خود را به قلب قوای پریماکوف زده بودند، مواجه و مجبور شد دو باره به خاک خود برگردد.

۱۹۲۹.۰۴.۲۶

مزار شریف: قوای هوایی شوروی ده ماشیندار و ۲۰۰ مرمی توپ به قوای و.پریماکوف رسانیدند.

۱۹۲۹.۰۴

افغانستان: در اوایل اپریل باسمچ های جنید خان از هرات به مرزهای افغانستان – شوروی رسیدند.

مزار شریف: بعد چند روز تلاش نافرجام برای در اختیار گرفتن پایتخت شمال افغانستان از طریق حمله، قوای حبیب الله غازی به محاصره رو آوردند. برای اینکه “رقیب بای” را به زانو دربیاورند، آن ها  تاکتیک کهنه اما موثری را به کار گرفتند.  مجراهای آب را مسدود کردند تا آب به مزار شریف نرسد. سر و صدای کندک افغان ها بلند شد که ممکن بود به قیام مسلحانه بیانجامد. “ویتمار (و. پریماکوف)” که احساس خطر می کرد متن زیر را به تاشکند مخابره کرد:

“حل نهایی قضیه بر سر تصرف دهدادی و بلخ است. نیروی انسانی برای این کار وجود ندارد، به تکنالوژی ضرورت است. اگر من دو صد نارنجک گازدار (زردچوبه، دو صد نارنجک کلورین دار کافی نیست)  به دست می آوردم، مشکل حل بود. گذشته از آن قوا را باید بیشتر متحرک ساخت. برای من تولی سربرنده ها (اراذل و اوباش) را بدهید… درخواست من برای به دست آوردن تولی، قوای هوایی و نارنجک  های گاز دار رد شده است. این رد کردن شرایط اساسی را خدشه دار می سازد: (گفته اند) مزار را بگیرید، بعد قانونی کمک می کنیم. اگر ممکن است منتظر بمانیم و کمک برای ما برسد، می توانم از شهر دفاع کنم. اگر نباید روی کمک حساب کنم من می روم و دهدادی را می گیرم. اگر بگیرم به این معنی است که اوضاع را در اختیار می گیرم. اگر نگیرم، به این معنی است که به گروپ ها تقسیم می شویم و راه برگشت به خانه را جستجو می کنیم”)

 می ۱۹۲۹

در گیر و دار حمله به کابل، امان الله خان ناگهانی بازی را ترک کرد

۱۹۲۹.۰۵.۰۵

با عبور از مرز، دومین قوای ارتش سرخ ملبس با یونیفورم افغانی شامل چهارصد نفر، شش توپ، هشت ماشیندار تحت فرماندهی “سلیم خان” – ای پطروف از خاک شوروی وارد افغانستان شد.  قوای مرزی افغانستان که تلاش می کرد، در برابر تجاوز این قوا ایستادگی کند، تا آخرین نفر توسط آتش توپخانه و ماشیندار جاروب شدند.

۱۹۲۹.۰۵.۰۶

قوای هوایی شوروی چندین بار قطعات جنگی بچه سقاء را در نواحی مزار شریف که از بیست و دوی اپریل در کنترول قوای شوروی تحت فرماندهی و. پریماکوف بود، بمبارد کرد.

۱۹۲۹.۰۵.۰۷

مزار شریف: پس از تهاجم دو روزه (۵ – ۷ ۱۹۲۹) قوای “سلیم خان – ای. پطروف توانست قطعات “رقیب بای – و. پریماکوف” را از محاصره نجات دهد. قطعات شوروی افغان ها را از شهر مزار شریف بیرون کردند و گارنیزون دهدادی را مجبور ساختند دو باره به حصار برگردد.

۱۹۲۹.۰۵.۰۸

دهدادی: پس از آتشباری توپخانه و بمبارد هوایی، قوای افغانی حصار را ترک کردند. قوای شوروی و. پریماکوف غنایم سرشاری را در حصار به دست آورد: پنجاه توپ، بیست ماشیندار و مقدار زیاد اسلحه خفیف و مهمات.

۱۹۲۹.۰۵.۱۰

مزار شریف: بعد از استراحت دو روزه قطعه پریماکوف به طرف جنوب در مسیر بلخ و تاشقرغان به راه افتاد.

۱۹۲۹.۰۵.۱۱

در جریان حمله به سوی جنوب، قطعه شوروی پریماکوف توانست که سه هزار نفر از باند ابراهیم بیک و یک و نیم هزار نفر از قطعات افغانستان تحت فرماندهی سید حسین وزیر دفاع بچه سقاء را نابود کند.

۱۹۲۹.۰۵.۱۲

قطعه شوروی پریماکوف – رقیب بای بلخ را تصرف کرد.

۱۹۲۹.۰۵.۱۳

قطعه و. پریماکوف شهر مستحکم تاشقرغان را تصرف کرد.

۱۹۲۹.۰۵.۱۸

فرمانده قطعات شوروی و. پریماکوف به اتحاد شوروی فراخوانده شد و او با هواپیمای ویژه یی که فرستاده شده بود، به تاشکند پرواز کرد. فرماندهی قطعات را “علی افضل خان – چرپانوف” به عهده گرفت.

۱۹۲۹.۰۵.۲۲

کندهار: امیر امان الله خان به صورت ناگهانی تصمیم گرفت که مبارزه مسلحانه علیه حبیب الله – بچه سقاء را متوقف ساخته و با اقارب خود و مقدار زیاد اموال دولتی که به اسعار خارجی تبدیل شده بود، طلا و اشیای قیمتی مرز افغانستان را به جانب هند برتانوی عبور کرد و به ایتالیا پناهنده شد.

۱۹۲۹.۰۵.۲۳

وزیر دفاع سید حسین با قوای تازه نفسی که از مرکز کشور فرا خوانده بود، ناگهانی به تاشقرغان حمله برد و آن شهر را تصرف کرد. قطعه شوروی چریپانف که ارتباطاتش توسط قوای افغانی قطع شده بود، مجبور شد قطعات خود را جمع و از تاشقرغان خارج شود.

۱۹۲۹.۰۵.۲۵

تاشقرغان: پس از آتشباری توپخانه و بمبارد هواپیما ها که از شوروی توسط مخابره فرا خوانده شده بود، قطعات ارتش سرخ چریپانف بار دیگر وارد شهر شدند و جنگ شدید خیابانی در داخل شهر در گرفت. شهر سه بار دست به دست گشت.

۱۹۲۹.۰۵.۲۶

تاشقرغان: در روز دوم جنگ، قوای شوروی چریپانف شهر را تصرف کرد. در جریان جنگ بالای تاشقرغان، توپخانه چریپانف تقریبن تمام مهمات خود را به مصرف رسانید و بیشتر از نصف ماشیندار ها و تجهیزات از کار افتاد. ده نفر از عساکر ارتش سرخ به قتل رسید و سی نفر دیگر زخمی شد. قطعه افغانی طرفدار امان الله هفتاد و چهار نفر کشته و یکصد و هفده نفر زخمی داشت.

۱۹۲۹.۰۵.۲۸

چریپانف رادیوگرامی از ریاست ارکان حوزه نظامی ترکستان مبنی بر برگشت به شوروی دریافت کرد. در جریان چند روز این هدایت تطبیق شد. (در این عملیات جزوتام های غند ۸۱ سواره نظام، یک غند کوهی، هفت فرقه توپخانه سواره کوهی شرکت داشتند. در اسناد وظایف این قوا این طور آمده است: نابودی باندیتزم در جنوب ترکستان. گذشته از اینکه سه صد نفر از افراد قطعات نشان ستاره سرخ و متباقی هدایای گرانبهایی دریافت کردند، یادآوری آن در تاریخ ممنوع اعلام شده بود.)

جون – نوامبر ۱۹۲۹

نزع  و سقوط رژیم بچه سقاء

۱۹۲۹.۰۶

تا تابستان ۱۹۲۹ تمام خزانه یی که پس امان الله خان بر جا مانده و تقریبن سی میلیون روپیه می شد و ذخیره رژیم قبلی برای انکشاف صنعت و تجارت توسط حکومت بچه سقاء به هدر رفته بود. مالیات که وعده شده بود معاف می شود، تا ۲ – ۳ – ۴ سال آینده نیز جمع آوری گردیده بود.

۱۹۲۹.۰۶.۲۰

فارس، مشهد: قنسولگری بریتانیای کبیر برای باسمج های ابراهیم بیک ۵ موتر اسحه و مهمات فرستاد.

۱۹۲۹.۰۷

حکومت بچه سقاء فرمانی مبنی بر ممانعت هر گونه فعالیت ابراهیم بیک علیه اتحاد شوروی صادر کرد. این فرمان در خان آباد، آق تپه و چهار در – مراکز تجمع باسمچ ها قرائت شد. در نتیجه بسیاری از باسمچ ها به خانه های خود رفتند و نزد ابراهیم بیگ (۵) که سه هزار نفر داشت، صرف هفتصد نفر ماند.

۱۹۲۹.۰۸.۱۵

اعضای باند ابراهیم بیگ در نواحی مرزی با اتحاد شوروی تا یک و نیم هزار نفر بالا رفت.

۱۹۲۹.۰۹

کندهار: قطعات نادر خان با حمایت قبایل پشتون وزیرستان و انگلیس ها به منظور سرنگونی بچه سقاء سوی کابل مارش کردند.

۱۹۲۹.۱۰.۱۵

کابل: قطعات نادر خان (۳) پایتخت را تصرف کردند. بچه سقاء زندانی شد. نادر خان به حیث شاه افغانستان اعلام گردید.

۱۹۲۹.۱۱.۰۴

بجه سقاء و یازده نفر از یاران نزدیکش اعدام گردیدند.

۱۹۲۹.۱۱.۲۲

باغ اوراق: رهبر باسمچ ها ابراهیم بیک فرمانی از رییس تنظیمیه خان آباد صفر خان دریافت کرد که به خان آباد آمده و اسلحه خود را تسلیم کند. ابراهیم بیک از این فرمان سر پیچید و با صدها نفر از افراد خود به شهر مزارشریف رفت. قوای افغانی عملیات محاربوی را علیه باسمچی ها آغاز کردند.

______

 پی نوشت ها:

۱ – امان الله خان (اول جون ۱۸۹۲ – بیست و پنج اپریل ۱۹۶۰): پادشاه افغانستان از سال ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۹ یکی از پسران امیر حبیب الله بود. وی به تاریخ بیست و یکم فبروری ۱۹۱۹ به قدرت رسید و به تاریخ بیست و هشتم فبروری ۱۹۱۹ استقلال افغانستان را اعلام کرد. در سال ۱۹۱۹  مناسبات سیاسی با روسیه شوروی برقرار ساخت. در سال ۱۹۲۱ موافقتنامه “افغان – شوروی) و در سال ۱۹۲۶ موافقتنامه یی با اتحاد جماهیر سوسیالستی شوروی مبنی بر بیطرفی و عدم تجاوز بر یکدیگر به امضاء رسانید. اصلاحات داخلی امان الله که به پیروی از افکار “جوانان افغان” صورت می گیرد، افغانستان را به تمرکز گرایی و ایجاد اساسات بورژوازی در اقتصاد رهنمایی می کرد. در سال ۱۹۲۸ از اتحاد شووری بازدید به عمل آورد. قیام ضد دولتی ۱۹۲۸-۱۹۲۹ به رهبری بچه سقاء ، امان الله خان را واداشت تا تاج و تخت را ترک گفته، به خارج مهاجر شود. امان الله خان در زوریخ وفات کرد و در جلال آباد به خاک سپرده شد.

۲ – بچه سقاء (نام اصلی اش حبیب الله) (؟ – چهارم نوامبر ۱۹۲۹) یکی از رهبران قیام ضد دولتی سال های ۱۹۲۸ – ۱۹۲۹ در افغانستان بود. او که بعد به رهبری افغانستان رسید،  مربوط به ملیت تاجیک و فرزند امان الله از کلکان کوهدامن بود و به داشتن اعتقادات عمیق مذهبی شهرت داشت. حبیب الله که ملقب به بچه سقاء بود، ( پدر حبیب الله خان در زمان جنگ دوم افغان و انگلیس وظیفه آب رسانی به مجاهدین را داشت، از همینرو او را سقاء و پسرش را بچه سقاء می خواندند – مترجم) را کمایی کرده بود نخست سرباز و سپس به خردضابطی(گروهبانی) قطعه نمونه رسید، اما زندگی سربازی به روحیه آزادگی او برابر نبود و همان بود که در پی درگیری یی که با رهبری پیدا کرد، مجبور گشت به پاره چنار فرار کند. مدتی در پیشاور زندگی کرد و به چای فروشی پرداخت. حبیب الله بچه سقاء پس از برگشت به زادگاهش به بسیار زودی در شاهراه بین پایتخت و شمال کشور به شهرت رسید و مورد توجه روحانیون و متنفذین شمالی قرار گرفت. بچه سقاء که در جنوری ۱۹۲۹ به حیث امیر افغانستان انتتخاب شد و عنوان حبیب الله غازی را کمایی کرد، تمام اصلاحات بورژوازی امیر امان الله خان را ملغی قرار داد. بعد  از تصرف پایتخت توسط قوای محمد نادر در اکتوبر ۱۹۲۹ ، از سلطنت خلغ و در چهارم نوامبر ۱۹۲۹ اعدام شد.

 ۳ – محمد نادر شاه (نهم اپریل ۱۸۸۳ در دیره دون هندوستان – هشتم نوامبر ۱۹۳۳ کابل) از سال ۱۹۲۹ پادشاه افغانستان بود. او در جنگ استقلال افغانستان در سال ۱۹۱۹ نقش بارزی داشت. از سال ۱۹۱۹ تا سال ۱۹۲۴ وزیر دفاع و از سال ۱۹۲۴ تا سال ۱۹۲۶ سفیر افغانستان در پاریس بود. در سال ۱۹۲۶ استعفاء کرد و در فرانسه اقامت گزید. در سال ۱۹۲۹ به کشور بازگشت و رهبری جنگ علیه بچه سقاء را به دوش گرفت و در اکتوبر همان سال پادشاه افغانستان شد. او در نتیجه یک سوء قصد به قتل رسید.

 ۴ – جنید خان  (سردار محمد قربان) (۱۸۵۷ – ۱۹۳۸) رهبر باسمچی ها (مبارزین علیه حاکمیت شوروی در آسیای میانه  – مترجم)  در خوارزم و ترکمنستان بود. در جنوری ۱۹۱۸ تا جنوری ۱۹۲۰ دکتاتور خیوه که توسط ارتش سرخ خلع قدرت گردیده بود، به فارس گریخت. در سال ۱۹۲۳ بار دیگر به ساحه جمهوریت مردمی خوارزم شوروی برگشت و در جنوری همان سال خیوه را به محاصره کشید، اما شکست خورد. در سال ۱۹۲۵ به حکومت شوروی تسلیم شد و مورد عفو قرار گرفت، اما به زودی به خارج فرار کرد و مبارزه علیه دولت شوروی را از سر گرفت. در سال ۱۹۲۹ از فارس به افغانستان برگشت. در سال های ۱۹۳۰ و ۱۹۳۱ حمله گسترده باسمج ها را بر جمهوری سوسیالستی شوروی ترکمنستان سازماندهی کرد. در سال های ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۸ تلاش کرد جنبش باسمچ ها را تجدید سازمان کند و به تبلیغ مفکوره فاشیزم پرداخت.

 ۵ – ابراهیم بیگ (؟ – ۱۹۳۲) رهبر باسمچ های ازبیکستان و تاجیکستان. در سال ۱۹۲۰ به خدمت سید عالم خان امبر بخارا درآمد. در سال ۱۹۲۱ یکجا با ارتش بخارا در شرق آن دیار به شکست مواجه شد و به افغانستان گریخت.  در سال های ۱۹۲۴- ۱۹۲۵ حمله جدید باسمچ ها بر بخارای شرقی (تاجیکستان) را سازماندهی و رهبری کرد، اما شکست خورد و در جون ۱۹۲۶ دو باره به افغانستان برگشت. در سال های ۱۹۲۹ – ۱۹۳۰ تلاش کرد تا تمام نیروهای باسمچ را قلمرو های فارس و افغانستان تحت فرماندهی خود گرد آورد و بارها به مرزهای اتحاد شوروی حمله برد. در بهار ۱۹۳۱ باند ابراهیم بیگ برای آخرین بار به تاجیکستان حمله کرد که ناکام شد. خود ابراهیم بیگ حینی که می خواست به تاریخ بیست و سوم جون ۱۹۳۱ مرز افغانستان و شوروی را عبور کند، دستگیر شد که سپس محاکمه و بعد تیرباران شد.

منابع متن اصلی:

Полная хронология ХХ века,М.Вече,۱۹۹۹

Большая Советская Энциклопедия – http://www.rubrikon.ru/bse_1.asp

В.Бойко. “Кабулистан” Бачаи Сакао – http://bspu.ab.ru/Faculty/History/orient/proj/kabulistan.html

А.Васильев. Спецназ Рагиб-бея – http://www.warweb.ru/ragib.html

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا