تفكر قبيلهيي، محور تشكيل كابينهي جديد
برخي نهاد هاي جامعهي مدني افغانستان حامدكرزي را انتقاد كرده اند كه در مورد تشكيل كابينهي جديد با آن ها مشوره نكرده است. در نامهي شبكه جامعهي مدني و حقوق بشر افغانستان آمده كه عدم توجه به خواست هاي جامعهي مدني در تشكيل كابينه مي تواند جامعه را دچار بحران كند. اين اظهارات در حالي صورت مي گيرد كه آقاي كرزي كابينهي جديد خود را به مجلس نمايند گان كشور به هدف تاييد و يا رد صلاحيت هاي نامزد وزيران معرفي كرده است. آقاي كرزي شايد در تشكيل كابينه ي جديد به نظرات جامعهي مدني كشور توجه نكرده است؛ چون او پيش از آن به گروه ها و افرادي در جريان مبارزات انتخاباتي خود وعده هاي سپرده بود كه او را ناگزير مي كردند تا به خواست هاي آن ها در تركيب كابينه ترتيب اثر دهد.
جامعهي مدني هرچند در فرهنگ دموكراسي از جايگاه وِيژه برخوردار است ولي در مناسبات قبيله يي به عنوان مانع اقدام هاي فردمحورانه پنداشته مي شود و ازآن جايي كه آقاي كرزي تفكر قبيله يي دارد، در گفتمان سياسي او جامعهي مدني از هيچ گونه جايگاهي برخوردار نيست.
در جوامع دموكراتيك جامعهي مدني جلو خود كامگي هاي دولت را مي گيرد و با نقد از روند سياسي موجب به وجود آمدن اصلاحات در كشور مي شود. امروزه در بسياري از كشورهاي جهان نهاد هاي جامعهي مدني از لحاظ سياسي به عنوان هرم فشار شناخته مي شوند كه رژيم ها را از رفتن به سمت خشونت و استبداد باز مي دارند. بدون موجوديت نهاد هاي جامعهي مدني ايجاد فضاي گفتمان دموكراتيك در جامعه ناممكن به نظر مي رسد. در طول سال هاي اخير نهاد هاي جامعهي مدني در افغانستان هرچند رشد چنداني نداشته ولي توانسته اند كه در قضاياي سياسي كشور بحث هاي مهمي را در عرصهي حقوق بشر و دموكراسي مطرح كنند.
ولي اين حركت ها به دليل كم توجهي دولت به نقش جامعهي مدني نوپاي كشور دايما عقيم مانده است. جامعه مدني افغانستان، مجموعي از نهاد هاي است كه از منظر دولت مردان فقط به درد نمايش مي خورند و در روابط قدرت كارايي و اهميت چنداني ندارند.
جامعهي مدني به تفكر سياسي مدرن تعلق دارد و مشروعيت خود را از نظرات مدرن مي گيرد، در حالي كه دولت مردان كشور به تفكر قبيله يي قدرت تعلق خاطر دارند و از راه ايجاد مناسبات پيشامدرن و كلاسيك تلاش دارند تا قدرت را همچنان در اختيار داشته باشند. چنين مناسباتي جامعه را دچار تناقض كرده و به همين دليل گره هاي كور بحران ناگشوده باقي مانده است. اين تناقض از آن جا ناشي مي شود كه دولت كنوني مجموعه يي از ساختار هاي مدرن را براثر فشار عوامل بيروني مجبور به پذيرش شده ولي در عمل اين ساختار هاي مدرن در برابر سخت جاني ساختار هاي ماقبل مدرن مجبور به عقب نشيني مي شوند.
در انتخابات رياست جمهوري جلوه هاي اصلي فرهنگ قبيله يي خود را نشان داد و ادامه آن هم حالا در تشكيل كابينهي جديد به منصه يي ظهور پيوسته است. اين تناقض در عمل و گفتار سبب مي شود كه جامعه از چنگال بحران و بي اعتمادي بيرون نشود و روابط اصلي قدرت در كشور بر مبناي نيرنگ و فريب سامان داده شود.
آقاي كرزي از آن جايي كه به فرهنگ مدرن و معيار هاي مرسوم جهاني تعلق ندارد، نمي تواند براي ايجاد ساختار هاي قدرت، نهاد هاي مدني را در نظر داشته باشد، تفكر او حكم مي كند كه با معامله، نيرنگ و مناسبات شخصي با افراد و گروه ها، قدرت را در انحصار خود داشته باشد. حتا در اين راستا او حاضر به قرباني كردن نهاد هاي مستقل نيز هست؛ چنانكه قوه قضاييه كشور را در رابطه به شهردار كابل عملا قرباني كرد.
در حالي كه هيچ فردي در جريان ادامهي دادگاه دخالت كرده نمي تواند ولي آقاي كرزي با مداخله در كار قوه ي قضاييه اين نهاد را از اعتبار و استقلاليت ساقط كرد. اين برخورد ها نشان از تفكر غير مدرن به سياست و نهاد هاي سياسي دارد. در جوامع دموكراتيك قواي سه گانه به اين دليل به وجود آمده اند كه قدرت را كه عامل شر خوانده مي شود تا جايي كه ممكن است مهار كنند و از شرارت آن بكاهند.
ولي تفكر غير مدرن كه در پي كسب قدرت كامل است نمي خواهد ميان قواي سه گانه جدايي ايجاد شود. به همين دليل جامعهي مدني افغانستان بسيار تنها و مظلوم به نظر مي رسد. و نمي توان توقع داشت كه دولت مردان به اين زودي ها به خواست ها و نظرات آن ها توجه كنند مگر اين كه ساختار قدرت در كشور بازسازي و اصلاح شود.
جامعهي مدني افغانستان بايد تلاش كند كه با آموزش مدني آحاد جامعه، جلو هژموني افراد و اشخاص را بگيرد و قدرت را نگذارد كه فردي و انحصاري شود. كابينهي جديد كابينه يي برخواسته از ديدگاه هاي مدرن نيست و به همين دليل در تشكيل آن آقاي كرزي خود را ملزم به شنيدن نظرات جامعهي مدني ندانسته است. هرچند كه يكي از سخنگويان او ادعا كرد كه رييس جمهوري با برخي از اعضاي جامعهي مدني در مورد تركيب كابينه ي پيشنهادي گفتگو هاي داشته است ولي بعيد به نظر مي رسد كه اين افراد نمايندگان جامعهي مدني افغانستان بوده باشند.
برگرفته از روزنامه ی ماندگار