خبر و دیدگاه

پیروز واقعی انتخابات کسی است که پشتوانه مردمی داشته باشد

drabdullah_jalalabad

فردا را فراموش نكنيم. اين روز در تاريخ ثبت خواهد شد، اگر بخواهيم و سالهای تحقير مردم را فراموش نكنيم و بر شماریم، درست هشت سال است که مردم در لجنزارسیستم مافیایی کرزی دست و پا میزنند و تا چند روز دیگرسرنوشت  سياسی افغانستان  وارد دوران ديگری از تاريخ خود می شود.

سیستم مافیایی کرزی، تمام حيثيت خود را در گرو یک برد نا عادلانه گذاشته است كه سرآمد تاريخی شان با بی تدبيری و بی لياقتی و لجاجت برسرحفظ قدرت قبیلوی و مافیایی به سرآمده است٠ فردا مردم خشمگین هیمه یی همان آتشی خواهند شد که سالها کرزی و تیم مافیایی اش برای گداختن مردم افروخته بودند، امروز مردم برای گداختن آنها خود را می افروزند.

تاریخ شتاب می گیرد٠ مردم نشانه یی به رهایی می جویند و روزنه یی کوچکی می پویند برای زندگی و عبدالله ازچنین روزنه یی درخشیدن گرفت٠ مردم بیدار و خشمگین سویش می شتابند٠ چونکه در جوامع استبداد زده شرقی، مردم برای رهایی از فقر، بدبختی و تبار گرایی های  نژاد پرستانه بدنبال  یک الگو، یک نماد، یک قهرمان و یک رهبرراستین، راه می افتند، تا نجات دهنده آنها ازاین تیره روزی ها شود.

یک رهبر توانا و اندیشمند، با ایثار و خردمندی می تواند منجی مردمی شود که وی را برگزیده اند و به تعهداتش وفادار بماند٠آنگاه در قلب مردم راه میابد، جنبش اوج می گیرد و جامعه را درگرگون می کند، که این درگرگونی را رستاخیز یا انقلاب نامیده اند. انقلاب هم تنها در صورتی معنا دارد که از یک مفهوم اخلاقی وارزشهای انسان گرایانه برخوردار باشد.

چرا سیل مردم بسوی داکتر عبدالله کشانیده شد، چونکه بی عدالتی، فرهنگ زدایی، فقر، تبار گرایی های نژادپرستانه، جنایت سالاری و مافیای مواد مخدر بر سرنوشت مردم بیداد می کرد، در سیاهی این ظلمت آباد به ناگه روشنایی، از آن روزنه یی باریک درخشیدن گرفت، مردم درنخستین روزها با یک حس گنگ و ناشناخته برای رهایی از مافیا سالاری کرزی  به عبدالله رو آوردند. در واپسین روزهای انتخاباتی عبدالله با واکنش های درگرگونه یی  مردم  بسوی رهبری جنبشی کشانیده می شود، یعنی فرا تراز یک کاندید ریاست جمهوری.

مردم با شور وهلهله دورش گرد آمدند و این گردهمایی ها فریاد حق خواهی مردمی است که هویت فرهنگی و تباری شان به تاراج  رفته است. زبان وتاریخ شان را کرزی ها ، تبار گرایان  نژاد پرست و نیانداردالهای چون کریم خرم به تاراج برده اند، و مردم امید و تغییر ورهایی می خواهند که با شعار عبدالله سازگار است.

این پیروزی ناگهانی عبدالله ، کرزی و تیم افغان نازی را سراسیمه کرده است، چونکه  آنها  درمتن این پیروزی جنبشی  را می بینند که تازه اوج گرفته است و شاید هم روح عبدالله ازاین  پیامد ها آگاه نبوده باشد.

تبار گرایان خشمگین ناقوس های خطر را بصدا درآوردند، انگار که هویت تباری شان در خطر است و کشوری را که انگلیسها بنام  بابای آنها سجل کرده بود، بدست مردی می افتد که مادرش تاجیک و پدرش پشتون است واین یک روی سکه ی فاشیسم و روی دیگرش که وی همسنگر احمد شاه مسعود بوده و شمال کشور با وی است.

مردم گواه اند که کرزی ازاین کینه توزی های تباری برای نگهداشت، حاکمیت نا مشروعش کار میگیرد ودر تبانی  با مافیای مواد مخدر، جنایتکاران حرفوی، بقایای روحانیون استعمار انگلیس، طالبان و شبه طالبان نکتایی پوش، سیاف گلبدین، کوچی ها و قبایلی های آنسوی مرز پاکستان  می خواهد چند سال دیگر هم بر سرنوشت سیاه مردم فرمان براند، بدون کوچکترین هراسی از داوری تاریخ.

کرزی وتیم مافیایی اش نه تنها به برد انتخابات بگونه یی نا مشروع می اندیشند، بلکه  برای پیامد های ناگوارآن هم راه چاره می جویند و با تهدیدهای مافیایی ( پدر خوانده )  می کوشند واکنش های سالم مردم را به شیوه استبدادی در نطفه خاموش کنند٠

در چنین جو ناسالم و غیر دموکراتیک، با استبداد قبیلوی کرزی، افغانستان یک سده در تاریکی فرو خواهد رفت و یا کشور را به شمال وجنوب تجزیه خواهد نمود٠چونکه فرهنگ و مناسبات قبیلوی جنوب با فرهنگ ومناسبات شهری شمال در تضاد قرار دارد.

در واقع کس نمیداند که شمال وغرب کشورقبیله خود را درکدمین هزاره  تاریخ رها کرده اند، اما همه میداند که مناسبات شهری بسوی تمدن ومناسبات قبیلوی بسوی بدویت سیر میکند.

هزاران سال است جنوب وشرق کشور درهمان سیستم بدوی قبیلوی گیر افتاده اند وهزاران سال دیگر نیز دربدویت قبیلوی بسر خواهند برد، چونکه انسان قبیله نشین بدون قبیله خود، هویت مستقل ندارد٠ آدمیزاد اگر یک بار در سیستم قبیله بزرگ‌ شود، هیچگاهی آمادگی ذهنی برای پذیرش اندیشه دموکراتیک داشته نمی تواند و بجای حزب سیاسی،  حزب قبیلوی و بجای حکومت دموکراتیک، حکومت قبیلوی می سازد.

حکومت های قبیلوی با خود استبداد قبیلوی میاورد وملیت های تحت ستم هم بیدار اند  وبرای رهایی از بحران هویت وتهاجم فرهنگ قبیلوی  دور آقای عبدالله گرد آمده اند.

آقای عبدالله عبدالله چه ببرد وچه ببازد، برنده واقعی انتخابات است، کار و پیکارش تازه آغاز می گردد و با این پشتوانه مردمی و شور وهیجان زنان و جوانان  رهبر مسلم فردا خواهد بود.

به باور من، پیروز واقعی انتخابات کسی است که پشتوانه مردمی داشته باشد و آقای عبدالله در چنین جو مناسب با تعهد پذیری وایثار می تواند جنبشی را رهبری کند که نجات مردم در آن متصور باشد ورنه بیک هستی مرده خواهد گرائید.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا