خبر و دیدگاه

اهمیت مردم و رهبریت درانکشاف ملل

 

hadi-hamid
نویسنده: پروفیسرداکتر حمیدهادی کرولاینای شمالی

صرفنظر ازموقعیت جغرافیایی، تعداد نفوس و پیداوار ومنابع طبیعی هر کشور، صفات وخصوصیات مردم ورهبریت آن عواملی اندکه نظربه هرشرایط دیگر درسرنوشت ملل نقش برازنده وحیاتی دارند. این دو موضوع یعنی مردم ورهبریت میتوانند درپیشرفت ممالک جهان لازم و ملزوم ومتمم همدیگر باشند. حقیقت امر آنست که خصوصیات واوصاف مردم وماهیت وکرکتر وشخصیت رهبران عواملی اندکه سرنوشت هرکتلۀ بشری راتعیین میکند. ملت بیسواد وبدون تعلیم و تربیه رهبرخوب را به مشکلات عظیمی روبرو میسازد، ورهبرناشایسته وبی کفایت پیشرفت جامعه رابسوی تمدن ناممکن میسازد.

چندمثالی رادرین نوشتۀ مختصر دربارۀ اهمیت مردم ورهبریت بیان داشته ونقش آنهارا درپیشرفت جوامع بشری اظهارداشته وتوجۀ مردم افغانستان را درین مورد جلب می نمایم :

اول: درمورد مردم درتاریخ می نویسندکه چون حضرت عیسی مسیح (ع) خودرا پادشاه یهود وپسر خدا میدانست، این ادعای اومردم یهود آنزمان رابرآشفته کرده بود. ابتدا کشیش بزرگ یهودی بنام قیفاس حضرت عیسی را دردفترخود احضار و از اوپرسید: میگویندتو ادعا داری که پسرخداهستی؟ مسیح درجواب گفت: من هستم . قیفاس از شدت قهروغضب بخود پیچید و ردای خودرابه تنش پاره کرد وبعد حضرت مسیح را برای تحقیقات بیشتر نزد Pilate Pontius رییس دادگاه روم فرستاد. چون حضرت مسیح از اهالی گلیله بود اورانزد Herod Antipasفرماندارمنطقه فرستادند. همینکه حضرت مسیح دربرابر سؤالات هیراد خاموشی اختیارکرد ولب به جواب نگشود، وی امرکرد تابه رسم توهین تاجی به سرحضرت مسیح بگذارند وخرقه یا ردای زیبایی چون لباس پادشاهان برتنش کنند واورا دوباره برای تصمیم نهایی نزد رییس دادگاه روم بفرستند.

رییس دادگاه روم به مردم یهود دوپیشنهادکرد که بایدیکی ازآنرا انتخاب کنند. اول اینکه یک زندانی جنایتکاری بنام باراباس راکه محکوم به مرگ میباشد، آزادکنند ودرعوض حضرت مسیح رامحکوم به مرگ نمایند، ودوم اینکه حضرت مسیح راآزادنموده اما باراباس را به کشتارگاه ببرند وبه زندگی اش خاتمه دهند. یهودیان تصمیم گرفتند باراباس آزادشود ومسیح برصلیب آویخته گردد.

مردم شاهدصحنۀ عجیب ووحشتناکی بودند. سپاهیان روم تاجی ازسیم خاردار برسرحضرت عیسی مسیح نهادند وصلیب بزرگ چوبیی را بر شانه اش گذاشتند وبا زدن شلاق وقمچین این معلم اخلاق ومردروحانی رامجبورساختند تاصلیب رابرشانه کشیده وبطرف کشتارگاه که روی تپۀ بلندی جاداشت نقل دهد. درحالیکه خون از سر وروی مسیح جاری بود وگاهی بزمین می افتاد، پیروانش کوشش میکردند اوراکمک کنند، اماآنها باشلاق سپاهیان رانده میشدند. زنی درحالیکه خون را از سروروی مسیح پاک میکرد گریه میکرد. حضرت مسیح به این زن گفت: » زن! برای من گریه مکن، برای خود، برای فرزندانت وبحال مردم خود گریه کن.« بلی ! مردمی که چنین تصمیم دادگاه عدلی حکومت راتحمل میکنند، سزاوار آن میباشند تابحال شان گریه کرد. ملتهایی که به رهبران حقیقی، صادق وفداکار خود ارج نمی گذارند آیندۀ شوم وتاریکی در انتظارآنها خواهد بود.

دوم : دریک قاعدۀ کلی که اکثرأ آنرا به یکی ازپدران قانون اساسی امریکا یعنی تامس جفرسن مربوط میدانند، وی چنین اظهارداشته بود: » یک رعیت تعلیمیابته ودانشمند شرط اساسی برای بقای یک ملت آزاد میباشد. « امروز درسراسرجهان نمی توان ملت یاکشوری راسراغ نمودکه مردم آن بیسواد بوده ودرعین زمان آزاد باشند. ملل بیسواد در مسیرتاریخ به شکلی ازاشکال میتوانند اسیر گردند.

سوم : خداوند(ج) درکتاب مقدس قرآن به مراتب اشاره به اهمیت دانش وفضیلت افراد جامعه فرمود است حضرت الهی میفرماید هیچ فردی برفرد دیگر امتیاز وبرتری ندارد به استثنای تقوا وفضیلت که یکی را بردیگری تفوق می بخشد. خداوند بزرگ سورۀ مبارکۀ قرآن را با کلمۀ اقرأ یعنی بخوان آغازنموده است، یعنی خواندن وسواد داشتن سرنوشت هرفرد وجامعه راتعیین نموده وآنهارابسوی خوشبختی و سعادت رهنمونی می کند.

درمسألۀ نقش رهبریت در زندگی ملل : بدون شک رهبران دانا، با حیثیت ووطنپرست درانکشاف ملل نقش حیاتی وبرازندۀ دارند. در کشوربزرگ وپرنفوس هندوستان گاندی بودکه ملتش را اززنجیر اسارت چنگال انگلیس ددمنش آزاد ساخت. گاندی فقیرانه زندگی میکرد، او جثۀ ضعیف اما روح بزرگ داشت. گاندی چنان درس آزادی و فرمانبرداری ازقانون به مردمش آموخت که بعدازمرگش این روحیۀ آزاد منشی واطاعت ازقانون به نسلهای آینده سرایت کرد. آقای مودی نخست وزیرهندوستان بعدازرسیدن به مقام رهبریت هند برای اولین باربه پارلمان آن کشوربرای ایراد نطق رفت، قبل ازداخل شدن به ساختمان کانگرس، درپله های ورودی زانو زد واز روی احترام مدخل پارلمان را بوسید. ژورنالیستها عکس اوراچاپ کردند و نوشتند که » مودی درحال بوسیدن مدخل معبد دموکراسی« !

کمال اتاترک یامصطفی کمال که پدر ترک لقب گرفته، کشورش را بعدازیک انقلاب نوین چهرۀ مدنیت داد وامروز هرریگ وسنگ وصخره درهرساحل ووادی بر روح بزرگ او درود میفرستد. رهبر بزرگی بنام نلسن ماندلا درافریقای جنوبی عمرخودرا درراه تلاش برای آزادی مردم سیاه پوستش از زنجیرسفیدپوستان وقف کرد. درایالات متحدۀ امریکا پدران وبنیادگذاران این کشور شالودۀ یک حکومت قانون را ریختند تادست وپای دولتمندان دکتاتور رابا زنجیرقانون اساسی ببندند. جارج بوش رییس جمهورپیشین به مردم دروغ گفت، به قانون اهانت کرد وصدهاهزارمسلمان رادرکشورعراق بیشرمانه ازتیغ کشید. رییس جمهورفعلی امریکا بارک اوباما گرچه جوان پاک طینت وتعلیمیافته بود، درزمان سلطنت او ممالک اسلامی ازلیبیا، سوریه، عراق، مصر تاافغانستان همه درآتش بدبختی وجنگ میسوزند. درده سال گذشته به تعداد شصت ملیون مسلمان ازخانه هاوکشورهایشان آواره شده اند که پنجاه درصدیعنی سی ملیون آن اطفال میباشند.

باوجود انتخابات تقلبی امروز مهاجرین جوان ازکشورافغانستان بیشتر ازهرزمان دیگراست. اماتشنجات وبدبختی هادرافغانستان بدتر ازهر کشور اسلامی دیگر میباشد، وآن اینکه درین سرزمین نه تنهارهبریت دزد، فاسد، وطنفروش حکومت میکنند، بلکه ملت نیزدرآتش بیسوادی میسوزد.

تاریخ ملت افغانستان نشان میدهدکه مردم ازسه صدسال به اینطرف از سوی رهبران خانوادگی وقبیلوی بی کفایت، به قهقرا کشانیده شده اند ودرزنجیر استبداد نگاهداشته شده اند. بعد ازواقعۀ یازدهم سپتمبر ۲۰۰۱ یک پابرهنه وایجنت سی آی ای بنام حامدکرزی که ازسالهابه این طرف همکار ادارۀ جاسوسی بود، بعدازیک انتخابات بنام دموکراسی برشانه های این ملت سوار شد وملت ودسته های جنگسالاران مسلح وثروتمند اورا تحمل کردند. حامدکرزی بیت المال راتاراج کرد، اضافه ازبیست عضوخانواده اش رامسؤول پروژه های هنگفت بازسازی کشورساخت ودارایی کابل بانک رابه تاراج برد ونفاق بین طبقات کشوررا دامن زد و پاکستان رابرای اشغال افغانستان تشویق وباطالبان دهشت افگن همکاری نمود .

دوسال قبل دریک انتخابات تقلبی، دومرد فاسد دیگرراحکومت امریکا برشانه های این ملت سوارکرد. گرچه در ابتدا این نویسنده نظرمثبتی به داکترعبدالله داشت، اما امروزاکثرمردم کشورواین نویسنده اعتماد خود راازین مرد چاپلوس سلب میکنند. داکترعبدالله نه تنهایک طبیب نیست ودرمدت اضافه ازبیست سال گذشته طبابت ننموده است، بلکه شهرت او که ازپیروی ازشهیداحمدشاه مسعود بدست آمده وشهرت کاذب میباشد. داکترعبدالله چون فقیری که انگشترالماس بدست دارد، درحالیکه هزاران طفل گرسنۀ افغان ازروی کثافات غذا می پالد ویا پیره زنی که درتاریکی شب چراغی ندارد، روزانه درمحیط پرازکثافت، دریشی هاونکتایی های رنگه می پوشد وچون پسرک جوانی آرایش میکند، او درمعدن نمک افتاده وهرچه بادارش گفت آن می کند.

درمسیر تجربۀ دموکراسی، افغانستان اولین کشورجهان میباشدکه بعداز جمع آوری آرای مردم قبل ازاینکه رأی مردم حساب شود، دونفریکی بحیث رییس جمهورودیگرش بحیث رییس اجراییه توسط کشور دیگری انتصاب شدند. مردم افغانستان، جنگجویان تفنگدار وملیونر، مردم عوام وغریب وآنهایی که بخاطرانداختن رأی درصندوق انگشتان شان ازطرف طالبان قطع شده بود، همه این فاجعۀ تاریخی راتحمل کردند.

برلوحۀ قبراحمدشاه ابدالی درقندهار نوشته شده که او ازپستان شیر شیرخورده است، حامدخان کرزی این مسأله رادرمورد رهبران پشتون همیشه اظهارمیکند. تاریخ شهادت میدهد رهبرانی که فاسد، وطنفروش، بی ناموس، دزد و رهزن باشند، نه ازپستان شیر بلکه از پستان کفتار شیرخورده اند.

اشرف غنی احمدزی که ازسالیان متمادی سابقۀ تحصیلی خراب داشت، مثل رفقای دیگرش ازطرف یک کشورخارجی برای رهبریت در افغانستان گماشته شد. این مرد متهم به تقلب درانتخابات، دزدی پول های کمک برای بازسازی افغانستان، عدم کفایۀ اجراییه، داشتن خلل دماغی وحرکات ناشایسته واستعمال کلمات فحش درگفتار، احساسات ضد وطنپرستی وهمکاری باطالبان تروریست می باشد.

باکمال تأسف امروزتراژدی افغانستان حاصل ناکامی دوفکتورمیباشد. ازیکطرف بیسوادی وعدم کفایۀ ملت به شکل سرسام آوری ملت افغانستان را درکام خود فروبرده است، وازطرف دیگر آزادی کشور ازطرف کشورهای خارجی سلب شده است.رهبران فاسد، نوکرخارجی، دزد، رهزن ومخالف وحدت ملی وآزادی افغانستان برکرسی های رهبریت تکیه زده وازطرف خارجیان حمایه میشوند.

درچندسال گذشته در روزنوروز والی بلخ آقای عطامحمدنور بصورت مفصل لیست فعالیتهای خودرا درساحات انکشاف وآبادی ولایت وشهرمزارشریف، اقتصاد، تجارت، قوای پلیس، انکشاف دهات، مکاتب، یونیورستی، شفاخانه ها، تعمیرسرکها وشاهراههابه مردم خود توضیح میدهد، اماصدایی از دورهبردرکابل ازمحوطۀ ارگ وکاخ سپیدار بگوش نمی رسد .

مشکل امروزافغانستان که شامل فقرو بیسوادی مردم وتراژدی رهبریت میباشد خیلی مسألۀ جدی بوده وهستی کشوررا تهدیدمیکند. به نظراین نویسنده کلید موفقیت دردست مردم افغانستان میباشد. تنهاوتنها در شرایط فعلی قیام عمومی مردم برای تعیین رهبریت وسرنوشت شان می تواند ضامن سعادت آینده باشد. حرکت مردم برای تعیین رهبریت در یک چوکات وپلان منظم میتواند این منظور رابرآورده سازد. به گفتۀ علامه اقبال : هستم اگر می روم گر نروم نیستم !! /

(منتشرۀ هفته نامۀ امیدشماره ۱۰۲۴ مورخ ۳۱ اگست ۲۰۱۶)

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. ۲۰۱۶۱۰th September

    __ tar-gah jawedan der chap nemodan nabeshte-ye basayaar kotah 100% aazad ast

    __ man baa paare-ye gozaresh haa professor hamid hadi ham-andish wa paare-ye az gozaresh haa-ye shan ham neger nistam, wa kenon chizi ne mi nawesam. tenha kenon der bare-ye yek nokte ke shir khodan ahmad meltani handi az shir , shir( janver gosht-khar) yaad aaweri mi ne maayem

    __ hame mi denim “shir” dalir-tarin wa naa-ram shode tarin janwer ast , amaa ager kasi che yek zaen yaa yek merd ager mi pandarad ke basayaar por-del ast ,khod ra be shir ham manand mi saazad, hamcho : yakob shir roye-ger ( yakob leys sefaar) , wa basaari deger. maa ager ser taa ser zande-gi an zaen haa yaa merd haa-ye dalir ra be khanim , mi pazirim ke be rast shir zaen yaa shir merd bode and. yeki az kerdar (safat) sihir merd haa an ast ke baa aabro wa baland neger (nezer) baashad. in ahmad meltani ke hame nau-jawani ash ra bache-berish naader afshaar bod ra yek diwane ham be naam shir ne mi pazirad. bache-berish kasi ast ke az yek merd deger ke au ra pasandi ast her kari ,ham-cho : hambastari , wa … fermaan mi borad. shama daweri konid kasi ke shir janwer shir ra khorde baashad bache-berishi ra mi pazirad ? bishak ke ne mi pazirad ,ager ham koshte shawad ne mi pazirad

    __ in hamed kerzaiaye popal-zaaye ke khod ash saal haa-ye basayaar bache-berish zalmi Khalil-zad bode ast khod ra poshto=afghan wa shir j,shir khorde janwer shir mi naamad ? yek nerme kherad ne darad (sherm ke bishak nadarad) , au mi pandarad ke merdom ra baazi mi dahad yaa merdom nadan and ? in gap in chaker cia wa fbi neshan mi dahad ke au past ra az paymaane gozeshtande ast. ham kas haa-ye ke der char-so au and ,ham-cho : abdulah mabdulla , yonos ghanoni ,Rashid dostam ,serwer danesh ,mullah esmael kas haa terso wa khab borde-ye and ,wa an nadan(jahel) ra bishter maydan mi dahand. ager yeki be au 15 sal pish az nazdik mi goft : ” bachim aaram baash ke man az jawani at der hangam daberistan , wa … aagah am wa aaram baash ke be kaate at Khalil-zad mi goyam …. ” in hamid kerzaaye in gone masti ne mi kerd.

    __ ham-mihan haa-ye delawer am ra hame shan ra chaker haa-ye rus haa wa chaker haa amrikaaye haa sal hh dor koshtand. kenon maydan shekaali yaa sheghali shode ast wa her khas wa khashak jor jor mi konand

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا