خبر و دیدگاه

فیصله یکطرفانه، سیاسی و ظالمانه طالبان _(در رابطه با دعوای زمین میان تیمنی ها و سردارها)

 

کسانی که در غور زندگی می کنند، می دانند که دعوای زمین دولتیار میان مردم تایمنی و سردار ها، یا خانزاده ها، بیش از ۱۰۰ سال است که جریان دارد. علت آن تلاش پی‌هم سردار ها برای غصب و سپس فروش  زمین های آبایی مردم تایمنی دولتیار به دیگران است. 

تیمنی های دولتیار مردم صلح دوست و پابند قانون اند. آنان با حکومت ها مرکزی در تضاد نبوده اند و هیچوقت مقابل دولت ها شورش نکرده و سلام نگرفته اند.

آنان هیچگاه راه ها و مناطق را با توسل به زور نا امن نکرده اند، آنان دارای های عامه را به آتش نکشیده اند، آنان به قتل و کشتار هموطنان شان مشغول نبوده اند. 

همین پایبندی به قانون و اشتراک نکردن به شورش ها و جنگ های ضد حکومتی و قیام نکردن بر ضد دولت های مرکزی، اکنون به امری تبدیل شده است که از آن مخالفان آنان به کمک رهبری طالبان در ولایت غور بر ضد آنان استفاده می کنند. 

رهبری طالبان در غوربه علت این که این مردم در زمان جمهوریت به آنان پیوسته و بر ضد حاکمیت، و در عملُ بر ضد قانون و بر ضد صلح و آرامش آن زمان نبوده اند، مردم تایمنی دولتیار را به شکل دسته جمعی جزا می دهند. 

 البته در زمان انقلاب که منطقه در زیر سیطره مجاهدان بود، مردم برای دفاع از خود در جنگهای مسلحانه هم میان آنان سردار ها صورت گرفته است باعث کشتار و تلفات دو طرف شده است. درین جنگ ها حدود ۴٠٠ تن از طایفهٔ تیمنی و حدود ۵٠ تن از طایفهٔ خانزاده کشته اند. 

اگرچه مردم تایمنی درین منازعه ۸ بار بیشتر از سردارها کشته داده اند ولی سردار ها در زمان جمهوریت، به کابل رفته دایم غوغا و دعوا  می کردند که بر ضد آنان جنایت نسل کشی صورت گرفته است. همزمان سردار ها با مخالفان دولت پیوند های پنهان و آشکار داشتند. اگر نزد مقامات دولتی می رفتند از قانون و حقوق بشر سخن می گفتند ولی با طالبان در ناامن کردن منطقه و بر ضد جمهوری کرزی-غنی دست به عمل می شدند. 

حالی که طالبان قدرت را به دست دارند، سردار ها به وسیلۀ طالبان می خواهند مردم تایمنی را جزای دسته جمعی دهند. زیرا آنان با مقامات طالبان خویشاوندی دارند و به این وسیله به آنان تاثیر می گذارند و فیصله یکطرفه و ظالمانه بالای مردم تایمنی تحمیل می کنند.

سردار های افزون بر آن کوشیده اند و می کوشند شخصیت های مردم تایمنی را ترور کنند. چنانچه در در سال ۱۳۷۸ قوماندان نصرالله خان سرحدی را در حالی که از یک محفل خویشاوندی بر می‌گشت ترور کردند.

استاد احمد ایوبی سناتور در زمان جمهوریت را همین افراد بعد از قدرت رسیدن طالبان ترور کردند. 

طالبان در حالی که از عفو عمومی سخن می گویند، با قاتلان او هیچ اجراات قانونی نکردند. شکایت مردم برای جزا دادن عاملان ترور نزد رهبری ولایت نتیجه نداده است. 

البته ساحهٔ تحت دعوای دولتیار منطق‌ی است که مردم تایمنی در آنجا زندگی می کنند و مناطق آبایی شان است. و آن منطقه تقریبا تمام ساحات جنوبی هریرود را در بر می‌گیرد و شامل زمین آبی و للمی و کوه و علفچر است که بیشتر از ۶٠ قریه را شامل می‌شود.

هر دو طرف دعوا، تعدادی از تکت‌های مالیه دهی که اولین سند مالکیت زمین در افغانستان است، در دست دارند. مردم تیمنی به دلیل نفوس زیاد تکت بیشتر و مردم سردار یا خانزاده تکت کمتر دارند. 

در زمان قبل از انقلاب، حکومت های آن در حل مساله کدام تلاش جدی نکردند. دولت حزب دموکراتیک خلق فرصت حل مساله را نیافت. دولت های بعد از آن تلاش های نافرجام کردند.

حالا که طالبان در قدرت اند، سردار ها با استفاده از روابط خویشاوندی با طالبان و این حقیقت که مردم تایمنی بر ضد جمهویت نبوده اند، و جنگ و جهاد نکرده اند، باید از منطقه کوچ کنند و زمین ها و خانه های خویش را به سردار ها تسلیم کنند.

در سال های جمهوریت هیچ جنگ مسلحانه میان این دو طایفه صورت نگرفته اما منازعه و دعوی زمین همیشه جریان داشته است. سردار ها حتا در همین زمان ۲۰ قریه از زمین مورد دعوا را به مردم بیرونی فروخته اند.  

رهبری طالبان در غور شاید ازین منازعه برای تثبیت قدرت خود استفاده می کند و این منازعه به حیث ابزار استفاده می شود. از نظر من سردارها به این راه حل دل خوش نکنند. از نام آنان سوء استفاده می شود. 

زیرا در حالیکه شورای علمای ولایت غور بیشتر از چهار ماه است که فیصله‌ای در مورد حل این دعوی به تصویب رساندند، اما رهبری ولایت، از ابلاغ فیصله شورای علما مانع شد. 

سرانجام به تاریخ ۹ سنبله ۱۴٠۳ رهبری ولایت در حضور وزیر سرحدات و قبایل، برخلاف تصویب شورای علمای ولایت اعلان کرده است که ۶٠٠ خانواده مردم تیمنی از مناطق آبایی شان کوچ کنند و حتا اجازه ندارند چیزی را با خود ببرند. 

در منطقۀ دولتیار مناطقی وجود دارد که هیچ وقت مورد دعوا و مناقشه نبوده است و دایم ملک مشاع تایمنی ها بوده است مانند یامه‌گگ و لشکری و تیل شاه پسند و کشکر وغیره.

حالا رهبری ولایت غور، فیصلۀ افتضاح‌آمیزی که نام آن را فیصلۀ صلح و ختم منازعه گذاشته،  اعلان کرده است که علاوه از کل مناطق تحت دعوی، مناطقی که هرگز و هیچ وقت مورد دعوی نبوده مانند یامه‌گگ و لشکری و تیل شاه پسند و کشکر وغیره به مردم سردار داده شده است و برای مردم تیمنی و مردمی که کوچ داده می‌شوند، حتا یک متر زمین برای علفچر نیز باقی نگذاشته است. 

این فیصله نه تنها حل مشکل نیست بلکه مشکلی را به مشکل افزوده است یعنی مناطق که دربارۀ آن هیچ کسی مناقشه نداشته است و دایم ملک مشاع تایمنی ها بوده، حالا دیگر به مورد مناقشه تبدیل می شود.

حل مناقشه باید بیطرفانه، عادلانه و بر اساس حق باشد نه طرفدارانه، غیرعادلانه و بر اساس زور و ستم. 

رهبری ولایت میخواهند به زور مردم را از خانه و کاشانه شان و از سرزمین آبایی شان بیرون کنند. نامش را می گذارند، صلح عادلانه و دایمی. 

کوچ اجباری همچنان جنایت جدی علیه بشریت محسوب می شود. این عمل جنایت بزرگ است نه یک حگم قانونی.

چنین فیصله های ظالمانه را رهبری ولایت در غور اگر به زور هم اعمال کند، مساله حل نمی شود. مردم اگر حالا جیزی نتوانند، در آینده به حق خود خواهند رسید. 

کسانی که از سردار ها وسیله ابزاری می کنند، نخواهند ماند. اما ما و سردار ها همسایه های هم خواهیم بود. 

همسایه باید مشکل خود را درست و خردمندانه با همسایه حل کنند. همسایه نباید ابزاری برای دیگران بر ضد همسایه شود.

کسانی که میخواهند این مناقشه صد ساله را بدانند می توانند به پیوند زیر کلیک کنند:

azizpor,siasi, ariaye

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا