تاجیکان مردمان متمدن و تاریخمند
نگارش از حاکی ( خاوری)
فرستنده: محمدعثمان نجیب
تاجیکان، نسبت به دیگر اقوام سرزمین افغانستان، متمدنتر و تاریخمندتر به نظر میرسند. ایشان رابطهی عمیق و رازآلودی با زراعت، تجارت و صنعت دارند. نسبت به اقوام دیگر بیشتر به شهرنشینی تمایل و بلدیت دارند. تاجیکان از کهنترین مردم این سرزمین هستند، ایشان نسبت به دیگران تاریخ جاندارتری دارند. برای همین در شهرنشینی غرق گردیده اند. گویا آنها نسبت به دیگر اقوام معنای زندگی را پختهتر فهمیدهاند. به گفتهای بسیاری از دانشمندان مردمان متمدن خالی و عاجز از خشونت میباشند، لذا ایشان از جنگ و خشونت، دوری جسته و از سیاست کنار رفتهاند. این یکی از صدها علتی است که در این راستا میتوان نام برد. زیرا علت های دیگری را در این زمینه نیز می توان دستنشان کرد. یکی دیگری از این علتها برادشت متفاوت آنها از دین میباشد. ایشان از انسان های متدین روی زمین نیز به شمار میروند، بیشتر برداشت عارفانه و صوفیانه از دین و دینداری دارند. این برداشت ایشان از دین و طبیعت عارفانهای آنها باعث شده، تا بیشتر از حلقهی سیاست و قدرت بیزاری جویند. پشتونها از این خلاها استفاده کردند و آنها را از راستای سیاست دور کرده و گلم ایشان را برچیدند. برای همین ایشان در نظر پشتونها مردم ضعیف و ناتوانی جلو میکنند. پشتونها خود را نسبت به ایشان مردمان تند و مستی میدانند.
بر این مسئله تاکید باید کرد که تاجیکان دوباره دست به دست هم داده، متحد شوند و از حق و حقوق سیاسی، اجتماعی، زبانی، ادبی،فرهنگی و… خویش دفاع کرده و در مقابل هر نوع ظلم و استبداد ایستادگی و مبارزه کنند. این ممکن نیست، مگر دست به عمل زدند. زیرا متمدن بودن و تاریخ مند بودن، چندان سودی ندارد. پیامبر اسلام- صلی الله علیه وسلم- گفته بود:«کسی را که عملش یاری نکند، نسباش سودی ندارد». برای همین تاریخ مند بودن برای تاجیکان سودی نمیرساند. البته تاریخ مند بودن و تمدن داشتن، جای فخر و عزت است. اما اگر تاجیکان دست به دست همدیگر نداده و کار نکنند. پشتونها همه چیز ایشان را میبلعند. تاریخ ایشان را به نام خود خواهند نوشت، فرهنگ شان را نابود خواهند کرد، زبان شان را خواهند برید، هویت ایشان را آتش خواهند زد. و این برای تاجیکان زشت و ننگآمیز خواهد بود. یکی از اشخاص پشتونها در مورد تاجیکان گفته بود:«تمام فخر تاریخ و گذشته از شما، برای مایان قدرت امروزی کافیست». این سخن، سخن عجیبی است. تاجیکان باید بدانند امروز چه کاری کنند. برای امروز کار کنند، نه اینکه به گذشته افتخار کنند. البته به گذشته افتخار کردن خیلی خوب است، بد نیست؛ اما زندگی کردن در حال حاضر مهمتر است.
اینکه این مردم زراعت پیشه، صنعتگر و تجارت پیشه اند دلیلی به متمدن بودن ایشان میکند. ایشان شهرنشین بودند، اما عملکرد عبدالرحمن خان در راندن ایشان از شهرها به گوشه و کنار رنجآور است. همچنان راندن ایشان توسط ظاهر شاه از شهر ها به قله های تپهها و کوهپایه ها، میان ایشان و شهرنیشنی ایشان فاصله انداخت. عملکرد ایشان نشان میدهد که پشتونها روزی تمام مزایای زندگی را از تاجیکان سلب خواهند کرد. ظاهر شاه با وضع مالیات بیش از حد بر سرزمین و مناطق تاجیک نشین بهانهای خوبی برای تصرف زمین های ایشان پیدا کرده و ایشان را از شهرها به اطراف راند. لذا اگر جلوی این تبعیض گرفته نشود، روزی خواهد رسید که تاجیکان حق اولیه زندگی را هم نخواهند داشت. با وجود این همه تبعیض و راندن ایشان به اطراف از طرف قدرتمندان پشتون، هنوز هم ایشان نسبت به دیگر اقوام شهرنشین تر اند.