خبر و دیدگاه
فلسفه توحید و پالیسی نشراتی
از نگاه توحيد جهان هستي همه يك بافت دارد . هيچ چيز از هم جدا نيست. انسان جزء همين خلقت بيكران أست و خلقت جهان هستي جزء انسان أست. پس انسان يك موجود طبيعي أست.
يك كار كه استعمار كرد كه توحيد را كه خدا يكي أست، انسان يكي أست، جهان هستي يكي أست و علم يك أست، تكه تكه كرد. امروز يك دانشگاهي سياست را از دين و اقتصاد جدا مي داند. در حاليكه قرآن مي گويد كه درين كتاب هيچ چيز فروگذاست نشده أست .
در جهان سرمايه داري براي اينكه مردم را از گلو خفه كرده باشند تا به مقاصد خود نايل شوند واژه نشراتي را مروج كردند يعني تو نمي تواني خلاف پاليسي نشراني بنويسي و يا تحقيق كني و اين سخن احمقانه پاليسي نشراتي در بين گروپ هاي مجازي هم رايج شده أست تا منافع قومي و قبائلي و گروهي خود را حفظ كنند و حقايق دين و تاريخ گفته نشود. آزاد هستي كه بنويسي اما درين گروپ نوشته نكن . در اسلام يك پاليسي نشراتي أست كه نوشتن مطالب به اساس اخلاق باشد ديگر هر چه مي نويسي درست أست. اگر كفر هم مي نويسي خودت مسول هستي زيرا انسان يك موجود إزاد أست و هيچ كس حق ندارد كه او را از تفكر باز دارد .
بعضي مردم قومي و قبائلي از نوشته هاي من خار ميخورند در حاليكه من نه كفر مي نوبسم و نه بد اخلاقي زيرا اين طبقه مي خواهند زير عنوان پاليسي نشراتي گلوي مردم را خفه كنند تا حقايق بر ملا نشود . تا حال من را از چهار گروپ هاي مجازي حذف كرده اند براي اينكه مطالب واقعي تاريخ و دين شناسي كه نظام هاي سرمايه داري هميشه ميخواهد پنهان بماند تا مردم استثمار شوند بر ملا شده أست. هر گاهي كه تو را گفتند كه اين مطلب خلاف پاليسي نشراتي أست و يا گروپ به سياست كاري ندارد ، به تاريخ كاري ندارد اينها در صف آنان قرار دارند كه در تكه تكه كردن توحيد همدست استثمار گران هستند. ميخواهند كه مردم زير عنوان پاليسي نشراتي حقايق را نشنوند . ميخواهند كه تو كور باقي بماني تا او بتواند تو را خوب تر استثمار كند و حقوق تو را پايمال كند. به همين ترتيب داستان بورد و بورد بازي را در بين مسلمانان رواج دادند كه تو حق تصميم را نداري و تنها بورد تصميم ميگيرد و توده هاي مردم بايد به سخن و راي بورد گوش دهند . نظام هاي استثماري از يك طرف تو را آزاد گذاشته و از طرف ديگر زير عنوان پاليسي نشراتي و تصاميم Board of directors تو حق مسلم آزادي فكر و قلم براي اينكه به مقاصد امپرياليستي، قومي و قبائلي و حزبي خود برسند توده ها را از حق نوشتن و تفكر و قلم محروم مي كنند . و مردم بيچاره كه سواد ندارند به همين جفنگ سر تسليم فرو كرده اند و صداي شان نمي برآيد . شما حق داريد هر مطلب را دوست داريد در هر جا كه لازم دانيد نشر كنيد . به مجرد كه نام پاليسي و بورد را ياد كردند بداني كه در راه استثمار مردم كار مي كنند زيرا درين دنيا آموختيم كه همه چيز يك بافت دارد و هيچ چيز از هم جدا نيست و اما مردمان قومي و قبائلي و استثماري مي خواهند كه دنيا را تكه تكه از چشم آنها بيبيني.
فريد يونس
استاد بازنشسته ي بشر شناسي فرهنگي خاور ميانه و فلسفه اسلامي