خبر و دیدگاه
اسلام و سیاست
حقیقت تلخ یا شیرین این است: که دین اسلام سیاسی ترین دین سماوی و پیامبر اسلام حضرت محمد(ص)، سیاسی ترین پیامبر ادیان سامی و سماوی کل تاریخ بشریت می باشد.
بگذارید روشن بگویم، که از سورهٔ توحید گرفته تا تبت یدا و از تغییر قبله تا تثبیت حج؛ همه و همه برهان قاطع از سیاسی بودن اهداف معنوی و اقتصادی دین اسلام میباشد.
پیمان مدینه، صلح حدیبیه، امتیاز فوق العاده به ابوسفیان در روز فتح مکه، ازدواج های پیامبر؛ همگی نشان از مقاصد سیاسی پیشوای دین اسلام دارد.
حضرت محمد(ص) تنها پیامبری است ؛
که ارتش تأسیس کرده است،
فرمان صلح و جنگ داده است،
سیستم مالیات منظم وضع کرده است،
فرمول تقسیم غنایم ایجاد نموده است،
دستورات اجتماعی، احکام قضایی و قانون کامل جهت اعمال حاکمیت و استحکام نظم قواعد دینی و اجتماعی صادر نموده است.
نماز های پنجگانه در مسجد، امامت نماز، نماز جماعت و بویژه نماز روز آدینه و مراسم حج؛ همگی در کنار اهداف روحانی و عبادی، دارای اهداف راهبردی سیاسی می باشد.
تحریم اقتصادی، اجتماعی و طرد عناصر مهم جامعه توسط پیامبر اسلام، نشان دهندهٔ اقتدار و مدیریت بود.
اگر تاریخ اسلام را قبول کنیم، ارسال نامه و فرستادن نماینده به امپراطوری های روم و مصر و پارس، نشان دهندهٔ عملکرد بین المللی و روابط جهانی سیاسی پیامبر اسلام است.
دستور هجرت به حبشه و پیام محبت آمیز و تشویق کننده به پادشاه حبشه خود نشان دهندهٔ مهارت سیاسی پیامبر اسلام می باشد.
بحث بر سر اینکه اسلام و سیاست ربطی بهم دارند یا ندارند؛ بحث بیهوده است.
ما باید خود را در عصر پیامبر اسلام قرار بدهیم و سیاست را به مفهوم و معنی همانروزگاران تعریف کنیم تا حقیقت را دریابیم که این دین مبارک و عملکرد پیامبر اسلام؛ از بای بسم الله تا تای تمت اش سیاسی است.
تعریف عام و کلاسیک سیاست عبارت از تدبیر امور، ادارهٔ سرزمین و ایجاد نظم و قانون می باشد.
از همه مهمتر کاریزما، تثبیت هیمنه و صلابت اداره فرمانروا در جامعه؛ بزرگترین برهان و حجت شخصیت سیاسی و روایتگر فرمانروای با صلابت پیامبر اسلام دارد.
لهذا بحث ما این نیست که اسلام در مجموع یک دین سیاسی است یا نیست، اولویت امروز ما این سوال می باشد؛ که آیا تجمیع نهاد دین با نهاد دولت سعادت و رفاه جامعهی انسانی مدرن امروزی را تأمین می نماید یا نه ؟