نوروز سال 1400 مبارک باد
انسانهای عاقل و مایل به تغیر و نو شدن و پویائی و بالندگی، نوروز را گرامی داشته و با برپا داشتن جشن و سرود و موسیقی و مراسم خاص ازآن استقبال به عمل می آورند. هیچ دلیل موجّهی نمیتواند وجود داشته باشد که نوروز را کمرنک سازد و یا کم گرفته شود، بدلیل اینکه تا حال در روی زمین هیچ اعیاد و جشنی وجود داشته نمیتواند که عظمت و شکوه نوروز را دارا باشد. سوال ایجاد میشود که نوروز این شکوه و عظمت را از کجا حاصل کرده است؟
دوجواب میتواند وجود داشته باشد:
1- هر انسان خرد مند و واقعبین عظمت نوروز را برامده از لطف خداوند و یا طبیعت میداند. بدلیل اینکه در نوروز است که برابر بر قوانین طبیعت درختان از کرختی بیدارشده و به زندگی فعالِ پربار آغاز میکنند وهمین قسم زمین از خشکی و یخزده کی بیرون شده و اماده پذیرشِ رویش و رشد نباتات و گیا هان بیشمار میگردد. نوروز همه را بدون تبعیض در اغوشِ پر از مهر و سازنده خود می کشاند.
2- نوروز میتواند به انسانها الگو ورهنما قرار گیرد. یعنی اگر انسان شیوه و رژیم زندگی خودرا با حرکت طبیعت نوروزی عیار سازد، بدون شک که آسیب ها و درد و آلام شان کم میگردد. نوروز به انسان درس میدهد که افکار و افعال خودرا باز بینی نمایند و خودرا از کرختی و خشک مغزی و سنت گرائی کهنه بیرون بکشند. مثلیکه طبیعتِ نوروز همه را در آغوش میکشد و به همه زندگی می بخشد، انسانها هم میتوانند یکدیگر خود را در آغوش کشیده و از کینه و انتقام و برتری جوئی دست بکشند. به زشتی و پلشتی و جنگ نه گفته و به سازندگی و همدلی و آبادی روی آورند.
شاید بجا باشد که برای نشان دادن افضلیت نوروز بیان داشت که اصل طلائی (پندار نیک و کفتار نیک و کردار نیک ) میتواند ریشه در نوروز داشته و از کوزه ای نوروز بیرون تراویده باشد.