خبر و دیدگاه

معضل اصلى چيست و مقصر كيست ؟

 

در فرآيند مضحكه ى بنام انتخابات، بحران پيچيده ى خلق شده كه هم مايه نوميدى داخلى و هم باعث دلسردى خارجى گرديده.

در ادامه ميانجيگرى ها، چنه بازى ها و سهمبندى ها، در حال حاضر معضل اصلى نتيجه انتخابات است كه وجه المنازعه دو طرف قرار دارد. غنى حاضر به اعطاى امتيازات خوبى به عبدالله است، بشرط آنكه وى نتيجه انتخابات را بپذيرد و او را رئيس جمهور مشروع، منتخب و قانونى قبول كنند. در مقابل داكتر عبدالله، هرگونه تفاهمى را مشروط به باطل شدن نتيجه انتخابات مى داند.

چرا نتيجه انتخابات اينقدر جدى و مهم شده؟
منظور و مراد هر دو طرف از آن چيست؟

غنى ميكوشد با دادن امتياز از اين گردنه عبور كند، روند انتخابات و نتيجه اش را سالم، رأى برآمده از صندوق ها را پاك و خود را براى پنج سال آينده، رئيس جمهور مشروع و قانونى معرفى كند. او خوب ميداند كه هر فيصدى ايرا كه به تيم رقيب دهد، ضرر نميكند. زيرا او سر از فرداى توافق، بعنوان رئيس جمهور قانونى و منتخب ميتواند قول و قرارش را زيرپا كند يا مطابق ميل خود تغير دهد. زيرا سهم تيم رقيب نه تنها بخشى از حكومت تحت رهبرى و صلاحيت اوست، بلكه افراد معرفى شده تيم رقيب نيز از وزير تا سفير، از مدير تا اجير ، زير دستان اوست كه ناگزيرند مطابق ميل او كار كنند. كما اينكه در پنج سال گذشته چنين بوده. وزراى معرفى شده عبدالله فرمانبرداران ارگ بوده اند. بناً او از دادن هيچ درصد و سهمى نگران نيست. دغدغه اساسى او مشروعيتى است كه رقيب زيركش عبدالله آنرا نشانه گرفته.

عبدالله كه حريف را در تنگناى فشار امريكا و خوف آمدآمد طالب مى بيند، امتياز گرفتن در بدنه نظام برايش ارزش ثانوى دارد. عبدالله كه گمان مى كند، رأى او دزديده شده و حقش تلف گرديده، سعى دارد تا طعم پيروزى مشروع را در كام غنى به زهر مبدل كند. او از تجربه دوره قبلى و از بدقولى غنى آموخته كه فقط ابطال مشروعيت است كه نه تنها دست غنى را از عقب مى بندد، بلكه هر دو را در كفه هاى مساوى ترازوى قدرت قرار مى دهد كه برترى به هيچيكى نيست. عبدالله با درك دقيق موضع امريكا و موقف طالب، عجله ى ندارد. زيرا نه تنها دست مردم به يخن غنى است كه در ارگ نشسته و از عبدالله توقعى ندارند، بلكه لبه تيز انتقاد و كاهش كمكهاى امريكا و فشار درخواست هاى طالب هم كمر غنى را مى شكند. او الىٰ به تفاهم رسيدن، چيزى به از دست دادن ندارد. عبدالله با سياست مدارا و سكوتش، كاسه صبر ارگ را لبريز و اركان نامشروع قدرتش را روز تا روز به فرسايش مى برد.

روى همين ملحوظ است كه غنى از در تطميع برآمده، دست بدامن اتمر شده تا اگر او كارى بتواند و رخنه و شگافى در اتحاد تيم ثبات ايجاد كند. اتمر كه با كانديد شدن، اعتماد غنى را از دست داده، ميكوشد نخست متحدان قبلى خودش نظير محقق، سيد منصور نادرى و و را مجدداً بفريبد، سپس به معامله با ديگران پردازد.

تا اينجاى كار عبدالله خوب پيش آمده و مثل يك سياستمدار زيرك، موقع شناس، دقيق و واقعبين عمل كرده. اگر بتواند همچنان انسجام متحدانش را حفظ و اجماعى را كه بمحور او تشكيل شده با خود نگهدارد، دير نخواهد بود كه ارگ تحت فشار هاى مضاعف امريكا، طالب و عبدالله فاقد مشروعيت شود.

خوش چانسى ديگر او اينست كه در حال حاضر منافع امريكا، طالب و تيم ثبات بر عليه ارگ بهم گره خورده. امريكا براى ادغام طالب در قدرت و كشيدن پا از صحنه افغانستان، به حكومت پوشالى و نامشروعى در كابل نياز دارد، طالب نيز هرگونه اداره منسجم، مشروع و قدرتمندى را در كابل، مغاير پيروزى و آبروى اعتقادى و سياسى اش در فرآيند توافقاتش با امريكا و در آستانه ورودش بقدرت مى داند و عبدالله نيز با تيزهوشى سياسى و براى ضربه زدن رقيب سياسى اش، همان مشروعيتى را نشانه گرفته كه در تيررس امريكا و طالب هم قرار دارد.

اساساً غنى هزينه بدقولى ها و كج خُلقى هايى را امروز مى پردازد كه در پنج سال قبل، عبدالله را به كاسه سر آب داده و او آه نكشيده و حالا غنى را در تنگناى سياسى گيرآورده و موج سوارى ميكند.

عکس ‏‎Mohammad Aref Mansori‎‏

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. داکتر عبدالله در اصل مانع خروج اشغالگران، ادامه حاکمیت پشتون ها بالای افغانستان و طرفدار حاکمیت طالبان در آینده نزدیک است. نزده سال امریکا از داکتر عبدالله به صفت داروی قبضیت سیاسی خویش استفاده کرد. داکتر عبدالله دشمن حاکمیت مجاهدین و مقاومت گران بالای افغانستان است. امریکا حاضر نیست داکتر عبدالله را تا حاکمیت کامل طالبان بالای افغانستان از دست دهد، چون اگر داکتر عبدالله از رهبری مجاهدین و مقاومت گران و مخالفان اشغالگری و دهشت افگنی و حاکمیت تک تباری بالای افغانستان کنار زده شود و یک رهبر ملی جای گزین وی شود، در آن صورت همه نقشه ها، طرح ها و برنامه های امریکا و شرکایش و کشور های مداخله گر در امور افغانستان ضرب بر صفر می شوند.

    داکتر عبدالله مهره اصلی سی آی ای در افغانستان است. سی آی ای هرگز حاضر نیست داکتر عبدالله را از راس رهبری مخالفان غنی و طالبان پس کند.

    اشرغ غنی تلاش دارد با همکاری امرالله صالح ملا هیبت الله و ملا عبدالغنی برادر را به قتل برساند تا از این طریق هم برنامه صلح امریکا با طالبان را بر هم زند و از سوی دیگر حاکمیت نامشروع خود را با حمایت دول اشغالگر تداوم بخشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا