خبر و دیدگاه

سياست استعمارى قبيله گرايان

( فيلِ در گِل مانده را، شاه فيل مى بايد كشيد )

هر چند از نقطه نظر علم روانشناسى، زنان با داشتن شخصيت عاطفى در مقايسه با مردان از صلابت و قاطعيت لازم در امور مديريت و رهبرى برخوردار نيستند. اما امكان دارد بدليل مردسالار بودن جوامع و سيطره انحصارى مردان در طول تاريخ، زنان بنابر اقتضاء و يا اجبار جايگاه اجتماعى شان كركتر منفعل، انعطاف گرا و اطاعت پذير را كسب نموده اند.

انگليسها زمانى كه تسلط مستقيم شانرا در جنوب شرق آسيا از دست دادند. غالباً تداوم منافع استعمارى شانرا در اين منطقه، در وجود زنان سياستمدار مى ديدند و به نحوى در بقدرت رسيدن آنها ممد واقع مى شدند.

تصادفى نيست كه ايندرا گاندى در هند، بينظير بهتو در پاكستان، خانم اكينو در فيليپين، شيخ حسينه واجد در بنگلديش و نمونه هاى ديگرى به همين ترتيب به رياست جمهورى يا نخست وزيرى كشور هايشان رسيدند. كه به اين گسترده گى در هيچ جاى ديگر جهان نظير نداشته.

سياستمداران قبيله گراىِ دستپرورده انگليس نيز در افغانستان با الهام از ارباب استعمارى شان، اين سياست را در سايز و مقياس كوچكتر در افغانستان پياده مى نمايند.

غنى بعنوان سياستمدار ماكياوليستى كه در پنج سال حكومت نامشروع اش، به بهانه سياست جوانگرايى، هم نسلان خود را از متن به حاشيه رانده و از گردونه ى عملى سياست كنار زده. طيف وسيعى از جوانان بى تجربه و يا كم تجربه را در اداره كشور بالا كشيده كه بشدت اطاعت پذيرند و اراده و ابتكارى از خود ندارند. كه سمعاً و طاعتاً گوش به فرمان دساتير حاكم مستبد ارگ اند.

موازى با اين، زنان و دختران جوانى را هم در رأس مقامات عاليه تؤظيف نموده كه از همه جالبتر تعين دو خانم جوان كه جز اطاعت بى چون و چرا از خودش، هيچگونه تحصيل و تجربه مسلكى در زمينه نظامى ندارند در معينيت وزارت خانه هاى دفاع و داخله مقرر نموده، تا بمصاف جنگجويان خشن، خون آشام و وحشى بروند كه براى زنان هيچگونه ارزش و حقوقى قائل نيستند.

علاوتاً او با تحقير ساير اقوام، مردان جنگديده، مجرب و كارآزموده آنها را سبكدوش و خانه نشين ساخته، زنان بى تجربه شان را بمشاغل سنگين و دشوار نظامى مى گمارد تا نه تنها با اطاعت و فرمانبردارى شان، دساتير و هدايات حاكمان قبيله گرا را اجراء نمايند، بلكه در گوش نسل هاى فردا نيز، لالايى نفرخدمتى، خانه سامانى، مطيع و رعيت بودن را زمزمه كنند.

در حاليكه اوضاع و احوال آشفته و بحرانى كنونى كشور ما كه بقول غنى با ٢٥ شبكه مخوف تروريستى مواجه است، ايجاب مى نمايد تا مردان جنگ آزموده، آبديده در مشقات و مصائب بمصاف ددمنش تروريستى بروند كه هر روز از مردم ما قربانى مى گيرند و گوشه ى از وطن ما را بمخروبه مبدل مى سازند.

البته كه زنان نيم پيكره جامعه اند و بايد به جايگاه شايسته و بايسته شان نائل آيند. اما نه در مديريت ميادين نبرد و يا رهبرى جنگ و آشوب كه با شخصيت ظريف و لطيف عاطفى و احساسى شان سنخيت و همخوانى ندارد.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. 22the May 2019

    agha mohammmed aref mansori in neger shama na-daneshi wa na-dorost ast , naweshte yeed : ” herchand az noghte nazer rewan-shenasi zanan baa dashtan shakhsayat atefi der maghayese baa merdan az salabat wa ghatayat lazem der omor mode-rayat wa rahbari ber-khordar nistand.”

    nokhost wazir haa-ye keshwer haa-ye Britain wa almaan/Germany chegone keshwer haa-ye shan ra rahbari wa ser-parasti mi konanad ?

    bishtarin merd haa-ye hindi ,felpayeni , pakistani wa bangale-dishi , manand merd haa-ye kesher maa ne mi andishand. keshwer haa-ye bahre-kash (estamaar-ger) chaker mi khahand ,che merd baashad yaa zan

    der 18 sal gozeshte chera be jaa-ye hamed kaer-zai-ye popal-zai-ye wa ashraf ghani ahmad-zai-ye yek zan ra ber ne gazidand ? chon zan dast amoz shode khod shan ra ne dashtand

    sal 2003 keshwer taam-gera wa bahra-kash amrika shamali ahang gareft ke zan haa ham manand mer haa der maydan jang baa doshman baayed be jangandand. chegon-gi amozesh wa perweresh zan wa merd ra az negah gone-ye andishidan perweresh dade ,wa az yek zan mehraban , yek zan khashn wa na-mehraban mi sazad. der keshwer pas-ban penhani (hokomat polisi) amrika shamali basayar zan haa F.B.I. wa CIA ra ager be binid ,khahid danest ke zan haa nerm kho- nistand

    shama zir hanaayesh (tasir) awaze-afkani haa-ye mullah haa mi bashid

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا