خبر و دیدگاه

سناریوی کمیدی انتخابات ( بخوانید انتصابات) قلابی و نمایش مسخره دموکراسی در کشور

جای کمترین نگرانی نیست. باز هم بدون چون و چرا کسی را که کاخ سفید برای نشستن به اورنگ شهریاری مملکت خدا داد افغانستان برگزیده است، بیخار برتخت پادشاهی دار القرار ارگ تکیه خواهد زد. تنها باید سناریوی نوشته شده در واشنگتن در صحنه تئاتر سیاسی کابل به نمایش در بیاید. از بابت هزینه کارزار هم تشویشی نیست. خدا سایه شیوخ خرپول سعودی را از سر ما کم نکند. باز هم به دستور واشنگتن صد میلیون دالر دیگر در راه است که خرج دسترخوان سیاستمداران معامله گر، پرخور و شکمبوی ما خواهد شد.
اما چرا این بار چیدمان تیم های انتخاباتی بسیار پیچیده و غیر طبیعی به نظر می آید؟

اگر شک و تردید های کسانی را که می پندارند، اصلا انتخاباتی در کار نخواهد بود، کنار بگذاریم و فرض را بر این بگیریم که انتخابات حتما برگزار خواهد شد؛ به این نتیجه می رسیم که هیچ چیزی نیست.
تنها مشکل در این است که قرعه فال باز هم به نام شاه دیوانه زده شده است. اما هیچ کسی دیگر حاضر نیست با او وارد معامله شود. زیرا از بس نقض قول کرده و عهد و پیمان بشکسته و زیر پا نموده است، دیگری کسی نمی خواهد با او سر و کار داشته باشد. او در انتخابات گذشته به همه وعده و وعیدهایی بسیاری سپرده بود که به هیچ کدام عمل نکرد. از همین رو، دیگر هیچ شانسی برای تعامل مستقیم میان ارگ و بانک های رای باقی نماینده است.
این است که شگرد دیگری به راه افتاده و برای مدیریت بانک های رای، اتمر دستوری یک کانون مکاره تشکیل داده و همه را به گرد خود جمع نموده است. البته، او ناگزیر است حد اقل به دو خواست مشخص برادران آزرده خاطر پاسخ بدهد: ایجاد کرسی صد ارت و یک معاونت. بیش از این وعده یی نخواهد داد. آن هم روشن نیست که پس از چند سال چنین وعده و وعیدهایی عملی خواهد شد. چون اصلا در دبستان غنی و اتمر چیزی به نام اصلاح بنیادی ساختار نظام جا ندارد- نظامی که زمینه مشارکت فراگیر همه لایه های جامعه را در کاست قدرت و مدیریت کشور فراهم سازد. به هر ترفند که شده، باید انحصارگرایی تباری کماکان ادامه یابد. اما چون راه دیگری نمانده ، ناگزیر باید حداقل دو کرسی دیگر را ایجاد کنند. شخص غنی به هیچ رو، حاضر نیست در زمینه حتا یک کلمه هم بگوید. او پیوسته به قانون اساسی مزخرف و مسخره ضد ملی که از آن پیراهن عثمان ساخته است، تاکید می ورزد. این در حالی است که بقیه سیاستمداران با گذشت هر روز به نارسایی این قانون بحران آفرین و ساختار نظام پی می برند و خواستار تعدیل هر دو اند. اما به نظر نمی آید که اتمر بتواند به وعده خود در زمینه وفا نماید. چون برای تعدیل ساختار نظام باید قانون اساسی ویراش شود که خود مستلزم برگزاری لویه جرگه ویژه ویرایش قانون و ساختار نظام است.

به هر رو، خود ذات ملوکانه هم خود به دست حق پرست خود تیمی آراسته و به میدان آورده است. از آن سو، تیم ریاست اجرایی هم کار خود را می کند. البته، رهبر حزب اسلامی هم خود را نامزد نموده است.
فشرده در فرجام کار چنین خواهد شد که شماری از نامزدهای فرعی، از جمله نامزد حزب اسلامی زیر درفش غنی خواهند آمد. نامزدهای دیگر از جمله احمد ولی مسعود هم در فرجام با تیم داکتر عبداله زیر یک داربست خواهد آمد.
بی چون و چرا انتخابات مدتی به تعویق انداخته خواهد شد. کار صد در صد به دور دوم کشانده خواهد شد.
در دور دوم و حتا در دور نخست امکان ائتلاف تیم کرزی (زلمی رسول و نبیل) هم با تیم داکتر عبدالله و احمد ولی مسعود بسیار بالا است. تیم اتمر هم بی چون و چرا در فرجام با تیم اشرف غنی احمدزی روی یک پلاتفرم مشترک به توافق خواهد رسید. در یک سخن وظیفه اتمر جمع کردن رای برای اشرف غنی از جمع برادران ناراضی است. چون خودش شانسی برای گرفتن رای ندارد. در نتیجه باز هم دو تیم روی در روی هم قرار خواهند گرفت: تیم اشرف غنی احمدزی و تیم مقابل.
باز هم انتخابات به بن بست کشانده خواهد شد و در فرجام باز هم حکومت وحدت ملی دیگری میان دو تیم اشرف غنی احمدزی و تیم مقابل تشکیل خواهد شد و شخص شخیص برگزیده کاخ سفید باز هم در راس قرار خواهد گرفت. اما نه به سادگی دور قبل، بل که با حرکات اکروباتیک و مداری بازی.
این گونه، در اثر معاملات و زدوبندها باز هم رهبران تنظیمی و قومی به گونه یی بر سر خوان یغمای تقسیم سهیمه ها خواهند نشست. در عین حال، همه موانع دور زده خواهند شد. مساله ویرایش ساختار نظام هم از سوی اتمر به تار خام بسته خواهد شد. زیرا در صورت ائتلاف اتمر و غنی، کمترین شانسی برای تحقق این خواست باقی نمی ماند. اتمر هم به همه خواهد گفت که من می خواهم. اما رییس صاحب موافق نیست و شاید هم به ده ها بهانه و نیرنگ (از جمله مساعد نبودن شرایط و خرابی اوضاع) طفره خواهد رفت. روشن است تیم داکتر عبدالله هم بدون موافقت امریکا هیچ کاری نمی تواند بکند. چنان چه در چند سال گذشته نتوانست کاری در این راستا انجام بدهد.
تنها پرسشی که در این میان بی پاسخ می می ماند، این است که پس این همه مسخره بازی و معرکه گیری برای چه است؟ چون از پیش روشن است که نامزد برگزیده کاخ سفید، باز هم بر سریر جهانبانی خواهد نشست.
البته، احتمالات را هم نباید از نظر دور انداخت: مانند تشدید بیماری حضرت والا یا تغییر رهبری در امریکا که شاید موجب بازنگری در گزینش کاخ سفید گردد. در آن صورت، شاید باز دولت بر سر اتمر بنشیند.
اما یک چیز از پیش روشن است: تا همین قانون اساسی و همین ساختار نظام باشد، امید بستن به بهبود، بیهوده و بی حاصل است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا