خبر و دیدگاه

دو انتخابات پارلماني، يكي افتخار مي آفريند و ديگرش افتضاح؛ مشكل در كجاست؟

در فاصله زماني نه چندان دور، ما دو انتخابات پارلماني را شاهد بوديم-يكي در افغانستان و ديگري در ايالات متحده امريكا. اين دو را نمي شود از لحاظ كمي و كيفي باهم مقايسه كرد، اما نكاتي جالبي در اين دو انتخابات بود كه بايد از آن ها آموخت:


از بركت لبيرال دموكراسي و جامعه قانونمند در انتخابات امريكا، چهار بانوي مسلمان از چهار تبار كه يكي آنها با سابقه افغانستاني مي باشد، (صفيه وزير) وارد مجلس نمايندگان امريكا شدند. در اين انتخابات بیني كسي خون نشد و نتايج آن بدون تخلف و تقلب در يكروز اعلام و مورد قبول همه قرار گرفت. بدست آوردن اكثريت كرسي هاي مجلس به نفع حزب دموكرات در اين انتخابات دستاورد خوبي براي اين حزب بود كه منتج به فشار بشتر بالاي دولت آقاي ترامپ خواهد شد. بدون شك اين موفقيت در تعيين سرنوشت انتخابات بعدي رياست جمهوري امريكا بي تأثير نخواهد بود.


اما در افغانستان، انتخابات در شرايط دشوار امنيتي و تهديد هاي جدي گروه هاي تروريستي طالب و داعش برگزار شد. مردم با شوق و شجاعت در آن اشتراك كردند و به كانديداي مورد نظر خود راي دادند.  يوناما گفت: “انتخابات پالماني با ٦٥ كشته ٣٧٩ زخمي مرگبارترين انتخابات بود.”
آقاي امرالله صالح رييس پيشين امنيت ملي در رخنامه خود نوشت كه اعضاي پارلمان آينده از سوي ارگ انتصاب مي شود: “از دفتر سلام رحیمی، رئیس دفتر رئیس جمهوری و دکتر فضل فضلی یکی از دستیاران رئیس جمهور به شماری از کاندیدان انتخابات پارلمانی تلفن می‌شود و به آنها گفته می‌شود که اصل فیصله (تصمیم) را ما انجام می‌دهیم. اگر می‌خواهید که وکیل شوید باید به دفتر ما در وزیراکبرخان بیایید”.


اكنون سوال اينست كه اگر راه وكيل شدن از دفاتر مشاوران رييس جمهور مي گذرد، اينهمه كشته و زخمي و هزينه انتخابات براي چه بود؟ آيا نتيجه سياسي و اخلاقي اين همه تقلب و فريب به كجا خواهد كشيد؟ راه حل از اين معضل چيست؟
به باور من اين نظام از بيخ و بن مشكل دارد. سردمداران اين نظام كوچكترين باور نه به دموكراسي دارند و نه به يك نظام قانونمند و عدالت محور كه با گذار از مرحله ی قومی و قبيله اي به مرحله ی”شهروندی” روح مشترک ملی را در جامعه تزريق و نهادينه كنند. تغيير اين سيستم بشدت متمركز و تك رأي به يك نظام فدرال يگانه راه حل عادلانه براي كشور چند قومي افغانستان است. نظامي كه گرايش هاي متضاد را با هم آشتي دهد و عدالت محوري و قانون پذيري را به يك فرهنگ جمعي مبدل سازد.

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا