سفرکوتاهی با والی علی احمد خان
قسمت چهارم
خلافکاری علی احمدخان و مستوفی چه بود؟
شاید بیشتر ازخلافکاری مستوفی و علی احمد خان پرسیده شود که چه بود؟
معلوم است که کوشش های برازندۀ آن دوتن (ایشک آغاسی و مستوفی) علیه امان الله خان بود که نیروی شورشی علیه نصرالله خان، در واقع طرفداران امان الله خان، با توپ وتفنگ برای گرفتاری هر دو به صدا درآمدند. فیض محمد کاتب مینویسد:” عده یی با غلام رسول(وکیل) فوجی در طلب گرفتار شدن ایشک آقاسی علی احمد خان ومیرزا محمد حسین خان مستوفی رفته وعلی احمد خان خود را به هرنوع تملق، حیلتی که دانسته وتوانسته بر موترسوار وجانب کابل فراراً رهسپار شده، خود را از چنگ ایشان رهانیده است.”(۱۲)
مستوفی محمد حسین خان که سعی نموده بود مقاومت کند، حتا به سوی تفنگچۀ خود نیز دست برده بود، اما صدای توپ وتفنگ برایش مجالی نداد. او را دستگیر نموده دست و پای بستند. پیش از این که او را بگیرند وببندند، با آتش توپ دیوار اقامتگاه اش را پَست کردند. (۱۳)
مستوفی در آنجا از مرگی که از آتش توپ نصیب اش شود، نجات یافت اما محبوس شد و دیری نگذشت که امان الله خان امر کرد، او را در داخل صحن ارگ از درختی بیاویزند تا بمیرد. چنان نیز شد.
پس از قتل امیرحبیب الله با انگیزه های از طرف شبکۀ امان الله خان، محمد حسین خان و علی احمد خان هر دو در پهلوی سردار نصرالله خان بودند. آشکار است که مستوفی همین که از مخالفت امان الله خان آگاهی یافت، برای امیر چند روزه نصرالله خان، پیشنهاد داشت که علیه امان الله خان باید جنگید و بر او فایق آمد.
افزون بر آن، مستوفی از گذشته ها هم دشمنان ومخالفینی داشت.
اما در بارۀ علی احمدخان و موقف او جزئیات را برای نخستین بار در جلد چهارم، بخش سوم سراج التواریخ شادروان کاتب فیض محمد میتوان یافت. نگارنده جزئیات را برای نخستین بار در کتاب یادشده دیده ام. وقتی کاتب بزرگوار و ذره بین، سیر وسیاحت و قتل امیر حبیب الله وخاکسپاری او را همراه با چگونگی ابلاغ امارت نصرالله خان شرح میکند، بارها نام ایشک آغاسی ملکی علی احمد خان و موقف او را می آورد. همین شرح او است که از پارۀ اوصاف ناگفته وناشناختۀ علی احمد خان نیز آگاهی می یابیم و در کنار آن به نظر من یکی ازعلل اصلی نداشتن نظر نیک از جانب امان الله خان را نیز می شناسیم. (۱۴)
اما ببینیم که کاتب فیض محمد به عنوان شاهد عینی، اطلاعات خویش را چگونه با گسترده گی وژرف بینی بیان نموده است.
تصمیم گیری ها علیه امان الله خان
- ” چون میرزا محمد حسین خان مستوفی با شهزاده عنایت الله خان مامور حرکت در روز پنجشنبه جانب تگاب ونجراب شدند، گـــِرد آوردن لشکر ایلاتی مردم سرحدی بر عهدۀ ایشک آغاسی ملکی نهاده شد“(۱۵)
- منزلش (علی احمد خان) محل دید وبازدید های مهم وچهره های مهم بود.” هنگامی که سپهسالار محمد نادرخان به بازدید شیخ صاحبان پادشاه که در جای علی احمد خان ایشک آغاسی ملکی منزل وماوی داشت، رفته . . ” (۱۶)
- ملاغلام وردکی، جزهیأتی که نامۀ ازطرف امان الله خان را نیز برای سردار نصرالله خان وچند تن دیگر داشت، هنگام دیدار امیر نصرالله خان در جلال آباد، نصرالله خان را امیر نمی نامد. از میان همه علی احمد خان از او می پرسد:
” جناب ملا صاحب، چرا امیر صاحب نمی گوئید؟” ملا هم با بسیار جسارت و صداقت در پاسخ می گوید که:
“چون در کابل به امان الله خان بیعت کرده ام، نمی توانم در یک مملکت به دو امیر اطاعت نموده، هردو را به یک زبان ویک زمان امیر بگویم والبته اگر نخست به نایب سلطنه بیعت میکردم، هرگز به امان الله خان بیعت نکرده او را امیر نمی گفتم.”(۱۷)
ادامه دارد