خلیـلزاد در پـی نجـات فاشیـزم
به نظر میرسد که افغانستانِ کنونی با تحرکاتِ افرادی مانند آقای غنی در داخل و آقای خلیلزاد در خارج، از جادۀ دموکراسی به سمتِ استبداد و خانهجنگی در حرکت است. مسلماً اکثریتِ جمعیتِ افغانستان در برابرِ دیکتاتوری و انحصارگریِ جدید در کشور به مقاومت و رویارویی خواهند ایستاد و آیندهگان در تاریخ خواهند نوشت که مقصرِ چنین وضعیتی چه کسانی بودند. در چنین شرایطی خلیل زاد آمده است تا حلقه ارگ و حریان فاشیزم را از بین بست بیرون کند و دیگران را از امریکا بترساند. اما چه خوب است قبل از وقوع حادثه، ارگ و جناب خلیلزاد بصیرتشان از اوضاعِ افغانستان و جهانِ سیاست را بالا ببرند تا بیجهت برای خود روسیاهی در تاریخ را ثبت نکنند.
زلمی خلیلزاد سفیر پیشینِ امریکا در افغانستان در اظهاراتی غیرمسوولانه هشدار داده است که در برابر عطا محمد نور رییس اجرایی جمعیت اسلامی و طرفداران او، از نیـروهای نظامی استفاده خواهد شد. او گفته است که: «صبر و حوصله هم از خود اندازه دارد. کاری نکننـد که غلط حساب کنند.
سیاسیون درست حساب نکرده اند. بعضی اوقات دو و دو نزد آنان هشت و یا دوازده شده است. بر اساس احساسات و غرور شخصی فیصله میکنیم و نه به اساس حسابی که دو و دو چهار میشود.» وی بیان داشت: «فکر نکنم که آقای نور این کار را بکند. او آدم هوشیار است. اشتباه خواهد بود که با نیروهای بینالمللی مقابله کند. فکر نکنم که ضرورت شود که نیروهای جهـانی فیصلۀ رییس جمهور را به زور بالای نور بقبولانند. باید در چهارچوب قانون حل شود. هرچه زودتر بهتر».
خلیلزاد در واکنش به پشتیبانی جنرال عبدالرازق، فرمانده پولیس قندهار و برخی مقامهای دولتی از عطا محمد نور، بیان کرد که جهان در این مورد بیطرف نخواهد ماند و نباید سیاسیون محاسبۀ غلط کنند. سفیر پیشین امریکا در افغانستان گفت: «غلط حساب نکنند که این مسأله برای مدتِ طولانی دوام کرده میتواند. این کار دروازه را به بازیهای دیگر باز میکند.» او همچنین تأکید کرد: برخیها از این مشکل همین حالا برای منافع شخصی و حزبی استفاده میکنند.»
این سخنان که عملاً بوی هشدار و تهدید از آنها به مشام میرسد، در حالی که با اعلامیۀ رسمی کاخ سفید که روز پنجشنبۀ هفتۀ گذشته صادر شد در مغایرت قرار دارد، با واقعیتهای موجودِ کشور نیز چندان سازگار نیست. آقای خلیلزاد دیگر آن مقام بلندپایۀ کاخ سفید در سالهای آغاز حکومت آقای کرزی نیست که هرچه بخواهد و اراده کند، انجام شود. آقای خلیلزاد در افغانستان و هم عراق اشـتباهاتِ زیادی را به نیابت از کاخ سفید انجام داد که تا امروز وضعیتِ این کشورها را بحرانی ساخته است. آقای خلیلزاد در سالهایی که در افغانستان به عنوان سفیر و نمایندۀ ویژۀ رییس جمهوری وقتِ آن کشور وظیفه اجرا میکرد، چنان در امور داخلی افغانستان دخالتهای غیرموثر و بیجا داشت که حتا فغانِ حامد کرزی رییس جمهوری پیشین را به آسمان رساند.
خلیلزاد تنها سفیر امریکا نبود، بل به عنوان رییس جمهوری، وزیر داخله، وزیر خارجه و وزیر دفاعِ این کشور تصمیم میگرفت و هیچ کسی را نیز جلودارِ خود نمیدانست. بر اساس محاسبات و برنامههای اشتباهآمیز آقای خلیلزاد، افغانستان به جای اینکه به ثبات و رشد اقتصـادی برسد، یک بارِ دیگر در کام بنیادگرایی و طالبانیسم سقوط کرد. آقای خلیلزاد سبب شد که اعتبار و وجهۀ حامد کرزی به شدت آسیب ببیند و از او مترسکی در دستهای سفیر امریکا ساخته شود.
آقای خلیلزاد در تمام انتخاباتهای افغانستان نقش ویژهیی بازی میکرد و دخالتهای او در کار انتخابات سبب شد که مردم افغانستان نتوانند زعامتی مردمی و دارای پایگاه اجتماعی داشته باشند. برکناری اسماعیل خان والی پیشینِ هرات که نقش موثری در تأمین امنیت ولایتهای غربی افغانستان داشت و توانسته بود که با پشتکار شبانهروزی هرات را به الگوی بازسازی و امنیت در کُل کشور تبدیل کند، به دست آقای خلیلزاد انجام شد، در حالی که در همان زمان افرادی در کاخ ریاست جمهوری اذعان داشتند که شخص حامد کرزی با این برکناری موافق نیست. اما خلیلزاد به صورتِ یکجانبه از طرفِ خود تصمیم گرفته بود که به اصطلاح خودش «کمر جنگسالاری» را در افغانستان بشکند.
او در حالی برای برکناری اسماعیل خان تلاش میکرد که یکی از فرماندهانِ طالب را در شیندندِ این ولایت عملاً علیه والی برحالِ هرات تحریک و به جنگ وادار کرده بود. اقدامهای آقای خلیلزاد نهتنها که کمر جنگسالاری را در افغانستان نشکستاند، بل باعث شد که کمر افغانستان در مبارزه با تروریسم و بنیادگرایی بشکند.
حالا نیز از سخنان و اظهاراتِ غیرمسوولانۀ آقای خلیلزاد بوی هراس و ترس همان سالها به مشام میرسد. آقای خلیلزاد سیاستمداری بیباک و غیرعقلانی است. او میخواهد با زور تفنگ و شمشیر خواستههای خودش و یا کسانی را که از آنها حمایت میکند، محقق سازد. در حالی که نه افغانستان دیگر افغانستانِ آن سالهاست و نه آقای خلیلزاد از جایگاه رفیعِ گذشته در میان مقامهای امریکایی برخوردار است. او روزی باید در برابر مردم افغانستان که جنگی طولانی را بر شانههای آنها تحمیل کرد، پاسخگو باشد، همانگونه که در برابر مردم عراق نیز باید چنین باشد.
آقای خلیلزاد اشتباه میکنـد که میگوید باید آنچه را که ارگ میخواهد انجام شود. مثل این است که او در این چند سال اصلاً در کُنه مسایل افغانستان قرار نگرفته و نمیداند که معنای دولت وحدت ملی چیست و یا این دولت بر اساسِ چه مکانیزمی به وجود آمده است. قبل از تهدید و هشدار آقای خلیلزاد خوب است که اطلاعاتش را از وضعیتِ کشور تکمیل کند و آنگاه حرفی بزند که باعث تمسخر نشود.
به نظر میرسد که افغانستانِ کنونی با تحرکاتِ افرادی مانند آقای غنی در داخل و آقای خلیلزاد در خارج، از جادۀ دموکراسی به سمتِ استبداد و خانهجنگی در حرکت است. مسلماً اکثریتِ جمعیتِ افغانستان در برابرِ دیکتاتوری و انحصارگریِ جدید در کشور به مقاومت و رویارویی خواهند ایستاد و آیندهگان در تاریخ خواهند نوشت که مقصرِ چنین وضعیتی چه کسانی بودند. در چنین شرایطی خلیل زاد آمده است تا حلقه ارگ و حریان فاشیزم را از بین بست بیرون کند و دیگران را از امریکا بترساند. اما چه خوب است قبل از وقوع حادثه، ارگ و جناب خلیلزاد بصیرتشان از اوضاعِ افغانستان و جهانِ سیاست را بالا ببرند تا بیجهت برای خود روسیاهی در تاریخ را ثبت نکنند.
ماندگار/یکشنبه 8 دلو 1396