آقای عطا محمد نور! اول ما طرح میدهيم و بعدا نقد میكنيم
آقای عطا محمد نور و تيم كاریاش بهتر است اين نقاط اساسي را خيلی جدی بگيرند:
توصيه:
همه ما ميدانيم كه آقای عطا محمد نور داخل قدرت نميشود، چون وي عملاً در داخل قدرت است. پس به اين دليل، نسخه پيشنهادي ما برای وی اين است كه قدرتش را توسعه و انبساط دهد. به عبارت ديگر، قدرتش را همهجايگير كند. پس لازم است وی و تيم كاریاش پديده بنام هنر استنساخ را آموزش ببينند. ما ميتوانيم آنها را براي ٣ روز آموزش دهيم. اين برنامه آموزشي ميتواند Online Training ويا Offline Training باشد. براي اين آموزش تقريبا، 50,000 (پنجاه هزار) دالر امريكايي بايد پرداخته شود. اين تمرين سه روزه ميتواند در حدود 20 الي 30 عطا محمد نور ديگر در سراسر افغانستان توليد كند و تا بتوانند برنده انتخابات سال 2019 شوند. اگر آقاي عطا محمد نور علاقمند معاون شدن را دارد، پس ايشان نياز به اين آموزش سه روزه “هنر استنساخ” ما را ندارند.
ولی اين طرح پايانی را به آقای نور و تيم كاریاش به شكل رايگان تدارك ميبينم. شايان يادآوري است كه تقريبا شبيه اين طرح رايگان و همچنان طرح مدون ديگري زير عنوان “چگونگي جلوگيري از تقلب در انتخابات 2014” را نيز براي داكتر صاحب عبدالله عبدالله در سال 2014 از طريق دستيارانش تقديم نموده بودم، ولي آنها خيلي مصروف “استراتيژي يوميه” خود بودنند و امروز ما نتايج سهل انگاري هاي آنها را -عملاً- ميبينيم.
ما در علم تجارتهاي آن لايني دو نوع تجربه داريم: يكي بنام تجربههاي شخصي كه در زبان انگليسي به آن ميگويند و نوع دوم آن را آموختن از تجربه هاي ديگران مينامند. واميدواريم كه تيم آقاي عطا محمد نور از تجربه هاي ديگران استفاده كنند تا دچار خبط هاي گذشته نشوند.
طرح:
1. تختگاه نظامی
در قدم نخست، آقاي عطامحمد نور بايد يك تختگاه نظامي ايجاد كند. منظورم از تختگاه نظامی اين است كه وي يك عقبه نظامي مانند آيرلند شمالي در مناطق شمالي/پشته سرخ و يا مناطق ديگر شمالي…… بسازد. بخاطريكه حكومت آقاي اشرف غني احمدزي بر پيمان و تعهدات خود وفادار نيست و اين تختگاه نظامي ميتواند به حيث يك حرم فشار و يا قويه قهريه وي را وادار به انعطاف پذيری، قانون مداری و عملگرايی نمايد.
بطور نمونه، آيرلند شمالي توانست با شاخه هاي نظامي/سياسي اش Westminster را متقاعد سازد كه در سياست و حق دهي انعطاف پذيري و عملگرايي كنند نه لفاظي و شعبده بازی و اين بود نتيجه پيروزي و حق طلبي ايرلنديها و نمونههاي مشابه ديگري در داخل افغانستان وجود دارد. مثلا، آقاي عطا محمد نور ميتواند از روش هاي احمد شاه مسعود (رح) نيز استفاده كند. چون وي تا آخرين روزهاي زندگي اش بخش نظامي خود را غير فعال نكرده بود و به همين دليل بسياري از پژوهشگران خارجي رمز موفقيت وي را در همين شاخه نظامي اش ميبينند. البته فراموش نبايد كرد كه اين تختگاه نظامي يك امر كاملاً ضروري در كشورهاي جهان سوم و به ويژه در نظام هاي قبيلوي محسوب ميشود و آقاي عطا در اين نقطه هرگز تغافل نكند. بعبارت ساده تر، رفتن آقاي عطامحمد نور با اشرف غني احمدزي بدون تختگاه نظامي مانند اين است كه وي يك موتر Rolls-Royce داشته باشد ولي بدون ماشين.
2. تختگاه سياسی
تيم آقاي عطا محمد نور بايد يك تختگاه سياسي كلان در كابل، بلخ، پنجشير، هرات، بدخشان، تخار، لوگر، شمالي، سرپل، جوزجان وننگرهار ايجاد كنند و افراد متخصص و كاركشته را در آنجا ها بگمارد و اين تختگاه ها با مردم بومي آن مناطق كارهاي سياسي، فرهنگي و دادخواهي نمايند و مردم اين استان ها را با مركز درارتباط قراردهند و يك سياست پويا، فعال و گيرا را دنبال كنند.
تختگاه های سياسی در خارج از افغانستان
اين يك امر خيلي مركزي است كه تيم كاري آقاي عطا يك نمايندگي غير دولتي را در سه قاره دنيا يعني: آسيا، اروپا و امريكا ايجاد كند و اين تختگاه هاي سياسي هم با كشورها ميزبان و هم با مردم ما در خارج همكاري كنند. در اين قسمت از تجربه هاي موفق نخستين روزهاي “كنگره ملي” آقاي لطيف پدرام ميتوان استفادههاي خوبي كرد و به ويژه در كشورهاي اروپايي. اضافه بر اين، اگر اشرف غني در تعهدات خود بي مهري و يا بي ميلي نشان داد، اين مردم ميتوانند از سه گوشه دنيا در مقابلش بسيج شوند و دادخواهي كنند و جهان را در مقابل اين آدم بشورانند و حق خود را از دهن وي توام با شاخه هاي نظامي در داخل بگيرند و نگذارند وي قانون شكني و تعهد شكني كند.
3. تختگاه اقتصادی
تختگاه اقتصادي يكي از مهم ترين برنامه هاي كاري آقاي عطا محمد نور بايد باشد و اين تختگاه بتواند برنامه هاي خودكفايي اقتصادي كوتاه مدت، ميان مدت و دراز مدت را براي مردم عزيز ما زمينه سازي كند و مردم ما آزادي هاي اقتصادي خود را آهسته آهسته دريابند. اگر مردم ما جيب شان، فرج شان، فكر شان و دهن شان پرشود، ديگر از دنباله روي، لگند برداري و حالت ارباب رعيتي نجات ميابند. چرا رهبران قلابي مردم ما را همواره در فقر و تنگ دستي نگهداشته اند؟ زيرا مردم هميشه بايد به اين طبقه حريص چك چك كنند، اوو راه بگويند و نعره تكبير سر دهند. بيايم اين دائره خبيثه را با فرصتها جديد درهم بشكنانيم….!
4. تختگاه آنلاينی
منظورم از تختگاه آن لايني اين است كه تيم آقاي عطا محمد نوريك مركز رسانه هاي آنلايني فعال را آماده سازند و از طريق اين تختگاه با مردم و جهان در تماس باشند و اين مركز مسؤوليت تمام برنامه هاي آقاي عطا را هم نشر، هم مديريت و هم تكثير نمايد و از فردگرايي بسوي كار جمعي در حركت شوند و اين تختگاه همچنان ميتواند به خصومت هاي شخصي،عقده گشايي، محلگرايي، نفاق افگني و فرهنگ تملق پايان دهد.
آقاي محمد نور و تيم كاري شان در امر ساختن مراكز نيز دقت كنند و اين برنامه را تا 10 الي 15 سال آينده تكميل نمايند:
5. مركز رايزنی و پژوهش
آقاي محمد عطا نور بهتر است كه يك تيم متخصص, كارشناس و پژوهشگر. نه خوشبين، احساساتي و چاپلوس ايجاد كنند و اين تيم مشوره هاي لازم را از طريق پژوهش براي وي در بخشهاي مختلف تنظيم كنند و بحيث PR برنامه هاي وي را خط كشي نمايند تا وقت را از ضايع شدن نجات دهند.اين مركز در قسمت آسيب شناسي، تبارشناسي، جامعه شناسي و روانشناسي اجتماعي كار كنند و برنامه هاي آينده تيم كاري آقاي نور را منهجي تر،اصولي تر و ارقامي تر سروسامان دهند.
* مراكز كاريابی و خدمت گذاري
تيم كاري آقاي عطا بايد يك راهكاري را براي جلب و جذب شغل يابي ايجاد كنند و از آن طريق بتوانند مردم ما را در سطوح مختلف شامل كار نمايند. مثلا شغل در فابريكه ها داخلي، فارم ها، دوائر دولتي و نهاد هاي غير دولتي.
* مركز گفتمان مخالفين جبهه عطا محمد نور
منظورم از مركز گفتمان و پذيرش مخالفين اين است كه آقاي عطا بهتر است خودش با اقشار گوناگون جامعه مستقيماً در تماس شود و بخصوص با مردميكه با وي و تيم شان سوء تفاهم جدي پيدا كرده اند و اين شكر رنجي ها را مرفوع كنند و كار را با همديگر آغاز نمايند. قابل يادآوري است كه اكثريت رهبران درافغانستان در اين قسمت ناكام مانده اند و مردم از آنها فاصله گرفته است. چون آنها اكثراً دستياران خود را از خاندان خود انتخاب ميكنند و دستياران شان يا بي حوصله اند و يا بيسواد و يا هم بي اعتنا. به همين دليل پيام هاي مردم به رهبران نميرسد و اين گناه رهبران است كه افراد مخنث و بيكاره را دستيار و يا رئيس دفتر خود انتخاب ميكنند! اگر آقاي عطا ميخواهد يك رهبر متفاوتر باشد، در اين قسمت خيلي دقت كنند.
* استقرار مجدد و يكجا سازي نخبگان منزوي شده
آقاي عطا با تمام همكارانش بايد جرأت كنند تا تمام مردم ما را كه بنام هاي اخواني، مجاهدين، تجزيه طلبان، افراطي ها، اشرار، خراسان خواهان، مقاومتگران، فدراليسىت ها، روحانيون، شولي ها، پرچمي ها، ستمي ها و غيره توسط رژيم هاي ابله طرد و عزل شده اند با آنها گفتگو كند و از تجربه هاي عالي و اخلاصمندانه آنها استفاده كند. چون به باور ما، اين طبقه افراد هميشه در انزوا بوده اند چرا كه انهاي ذكاوت، كيّاست، وطندوستي و علميت شان خيلي بالا بوده و به همين خاطر حكام بي سواد و جبون آنها را به حاشيه راننده اند و انهاي بايد از حاشيه به متن آورده شوند تا كشور را شگوفان سازند. به عبارت ديگر بگذاريد تنوع انديشه هاي گوناگون اين كشور را از فلاكت و فقر چندين صد ساله نجات دهد.
* مركز همكاري با بانوان
تيم كاري آقاي عطا بايد يك مركز مدرن را در كابل و بلخ براي بانوان ايجاد كنند و آنها بتوانند هم مسلكان، هم كيشان و هم فكران خود را در برنامه هاي آينده جلب نمايند. اين مراكز نبايد نمايشي، مقطوعي وابزاري باشد و سهم آنها دربرنامه هاي آينده بايد ترسيم شده باشد تا اين ارث به نسل هاي بعدي ما انتقال پيدا كند.
* مركز همياري با معلولين
در اكثر كشور هاي جهان توسعه يافته هيچ فرقي مابين شهروندان وجود ندارد.همه از حقوق مساوي لذت ميبرند و بخش معلولين آن جامعه مطلقا از اين قاعده مثتسني نيست.در كشورما نيز اين قانون به شكل عملي اش بايد انجام شود و قشر معلولين ما نيز دربرنامه هاي آينده آقاي عطا سهم عملي و هيكلي داشته باشند و بتوانند هم فكران خود را تشويق به همكاري متقابل نمايند و آنها نيز عملا در جامعه به شكل اساسي مدغم شوند.
* مركز مبارزه با افراطيت و تقويت علماء
آقاي عطا محمد نور و تيم كاريش در قسمت مبارزه با افراطيت برنامه مدون آماده كنند و در مورد تكثير مساجد بخاطر توليد افراطيت خيلي موظب باشند و فرهنگ patronage و يا (ملاطفت به زير دستان)، favouritism (تبار گماري) و nepotism (پارتي بازي) را بخشكاند و منبع مشروعيت را از منبابر به طرف محاكم دوباره برگرداند. قابل يادآوري است كه تيم آقاي عطا محمد نور در قسمت شغل زدايي ملا امامان جيد كوشش به خرچ دهند و كورسهاي كوتا مدت و حتي بورسيه هاي ديني به كشورهاي مصر، اندونيسيا، ماليزيا نيز براي آنها تدارك ديده شود تا از خرافات امروزي نسل هاي بعدي ما در امان بمانند.
آقاي محمد عطا و تيم كاري اش بايد اين نقاط أخير را نيز خيلي جدي بگيرند.
آغاز كار عملی:
اول: تمام تمركز خود را براي ريختن برنامه، تدوين و تطبيق آن سپري نمايند. و حداقل برنامه 15 الي 20 ساله خود را تنظيم نمايند و براي مردم آن را ارايه كنند كه چي ميخواهند در اين مدت انجام دهند.
دوم: جنگ هاي پوچگرايانه و بي معنا را از شبكه هاي اجتماعي جمع نمايند و هيچ كس نبايد وقت خود را در ضديت با خود مصرف نمايد. دوستانيكه از آقاي عطا انتقاد دارند برايشان فرصت ديدار تدارك شود و انتقادات آنها خيلي جدي شنيده شود. چون انسان ها منتقد بهتر از انسانهاي عوام فريب و چاپلوس اند!
سوم: مردم ما از وعدههاي ميانتهي خسته شده اند و ميخواهند نفس آرام تر بكشند و آنها عاشق كاراند نه گپ. آقاي عطا و تيم كاريش بايد قلم و قدم را همزمان بردارند.
چهارم: بسياري كاربرهاي فيسبوكي كه ما از طريق (آي پي) Internet Protocol شان چك كرده ايم، نه آنها پنجشيري اند، نه مزاري و نه هم ازشمالي… آنها مردمان شرانداز و جنگ اندازاند. لطفا افراديكه بنام هاي مستعار مانند خيرالله پنجشيري، شكرالله هراتي، مسعود پنجشري، عبدالله مزاري، نبيل شوراي نظاري، مجاهدين پنجشير و غيره و غيره … ميايند اين هاي افرادي هستند كه هيچ تعلق با اين مردم ندارند و ميخواهند با نام هاي -عشقي خود- مردم ما را با هم دراندازند.
هركسيكه با اسم اصلي و تصوير خودشان ظاهر شدند گپ هايشان را جدي بگيريد و با ايشان گفتگو كنيد تا يك مخرج مشترك پيدا كنيد و در غير آن، آنها را از ليست دوستان تان اخراج كنيد و يا هم بلاك نمايد تا از نعمت شبكه هاي اجتماعي لذت ببريد و انديشه هايتان را به نمايش بگذاريد.