کرزی چرا باید محاکمه شود
شماری ازناظران اوضاع افغانستان، حامدکرزی را بخاطرسوءمدیریت ملیارد هادالرکمک، ترجیح دادن منافع شخصی وقومی برمنافع ملی، پامال ساختن غرورملی، قبیله پرستی دروجودطالبان تمدن ستیز، یکه تازی وارزش ندادن به نهادهای قانونی ومدنی، خاین میخوانند و خواهان به محاکمه کشاندنش میباشند.
عیدمحمد عزیزپور طی یادداشتی (دیوانگی هم عالمی دارد)، در سایت همایون مینویسد: (به باورمن کرزی خاین ترین زمامدار افغانستان درهمه زمانه هااست.) داکترغلام محمددستگیر سرخط مقالۀ خودراکه درشمارۀ 1009 جریدۀ هردل عزیزامیدبه نشررسیده، چنین انتخاب کرده است: (کرزی حامی طالبان، رهبرناکام وخاین ملی باید محاکمه شود.) داکتردستگیر به استناد کتاب های نویسندگان داخل وخارج، حمایت قاطع پولی وسیاسی کرزی راازگروه بدنام طالبان ودشمنی باجبهۀ ملی ضد طالبان تشریح کرده است. هاشم انوری درسایت افغان جرمن، با طرح چند پرسش درمورداعمال کرزی، مینویسد:(از مقامات قضایی کشورخواهانم که رئیس جمهور سابق رابه محاکمه بکشانند.) سیدفقیرعلوی یکی ازپیشکسوتان مطبوعات افغانستان، عنوان مقالۀ خودراکه درشمارۀ 1008امیدنشرشدچنین انتخاب کرده است: (کرزی تخریب می کند.)، عبدالودود ظفری درتبصرۀ خودبرترجمۀ مقالۀ (امریکادرافغانستان ماندنی شد) که درشمارۀ 1008 امیدپخش گردید، چنین نوشت: (حامدکزری با وجود ناکامی وبدنامی که بایدبه محاکمه سوق شود، هنوزهم ازبدن ناتوان وکم خون افغانستان مثل جوگ خون می مکد.)
هیچکدام ازمدعیان محاکمه، باکرزی دشمنی شخصی ندارند، اوفقط بخاطر عملکردناقص، ضدملی وسوءمدیریت زمان زمامداری14ساله اش، که فرصت های عظیم طلایی راازدست داد، وملیاردهادالرکمک به مردم افغانستان راضایع ساخت، مورد نکوهش قرارمیگیرد واتهام خیانت بروی اتلاق میگردد.
مشکلات بزرگ ناشی از روش نادرست کرزی بسیارزیاد است، که مردم اکنون ازآن دررنج وعذاب میباشند. کرزی عوض آنکه ازکار های ناروا و مدیریت ناسالم خودپشیمان باشد، مسئولیت اینهمه نابسامانی رابدوش بگیرد واز ملت نجیب وصبورافغانستان جداًمعذرت بخواهد، خودراقهرمان فکرمیکند وتلاش براه انداخته تابکاربستن حیلۀ سیاسی مدیدوف ـ پوتین (نخست وزیرـ رئیس جمهورروسیه) به همدستی اشرف غنی احمدزی مالیخولیا، بصورت نوبتی دراریکۀ قدرت باقی بماند وتسلط قبیلۀ خودرا کماکان حفظ بدارد .
دلایل فراوان وجودداردکه کرزی به چنگال قانون سپرده شودوبنام خاین ملی محاکمه گردد(اگرچنان قانون وچنگالی درعمل پیاده شود.) درحالیکه چند دلیل آن درینجا ذکرمیگردد، ازناظران اوضاع، نویسندگان، برنامه سازان آزاد تلویزیون ها، نهادهای اجتماعی و رسانه های داخل وخارج افغانستان، که به آرامی وآبادی کشورمی اندیشند، تقاضامیشودتا با افشای دلایل بیشتر، روشن سازی ابعاد مختلف حقه هاونیرنگهای وی، جلو این آدم فاسد ومحیل رابگیرند و نگذارنددرانتخابات آینده بادستکاری درقانون اساسی وتکیه برثروت ملیونی خود واطرافیانش، استفاده ازکارت قومی وحمایت چندبلی گوی مفسد و فرصت طلب تاجیک، اوزبک، پشتون، هزاره وغیره، که درزمان زمامداری کرزی بدون داشتن اهلیت وشایستگی، به مقامات بلنددولتی رسانیده شدند وباچور وچپاول خودرا صاحب همه چیزساختند، یکباردیگرخودرابقدرت برساند. خداآنروزرا نیارد !
یک : زعیم هرکشورمسئول حراست حیثیت، وقار، غرور وعزت مردم خود میباشد، که آنرا دربرابرزعما ومقامات کشورهای دیگر انعکاس میدهد. هرگونه ادای احترام به زعیم یک کشور، عزت دادن به مردم آنکشورمیباشد. برخلاف، بی اعتنایی در برابر وی، خوارشمردن واهمیت ندادن به مردم وملت وی میباشد.
کرزی در14سال زعامت خود، بدون موجب بیش ازبیست مرتبه به پاکستان سفرکرد، درهرسفربویژه درمدت ریاست جمهوری پرویز مشرف،موردبی احترامی قرارگرفت. دربرخی سفرهاکه حتابدعوت حکومت پاکستان صورت گرفت، توسط مقامات پایین رتبه استقبال شدوباوی بصفت یک شخص زیر دست رفتارگردید. حتاجنرال خود خواه وبی ادب درحضورکرزی باتمام وقاحت ازوجودرهبران طالبان درپاکستان انکارکرد، مثلی که کسی ازوجود آفتاب درروز روشن انکارنماید. مشرف ازکرزی طالب نام وآدرس آن رهبران طالب شدکه حکومت افغانستان ادعامیکرد درپاکستان هستند. زمانی که امرالله صالح درحضورداشت کرزی آن لست رابه مشرف داد، اوباخشونت آنراساختۀ امرالله صالح دانست. مشرف اقوام غیرپشتون رادرافغانستان پانزده درصدتلقی میکرد وخودراحامی حقوق قوم پشتون میشمرد. کرزی آنهمه رذالتهای تفرقه اندازنۀ مشرف را با خاموشی بدرقه مینمود. پسانترکرزی به اشارۀ پاکستان، امرالله صالح را به استعفا مجبورساخت .
دو : کرزی درهرحرکت سیاسی واقتصادی کارخود، زراندوزی برادران، خانواده، خویشاوندان، حامیان سیاسی نزدیکان حکومتی خودرا درنظرداشت، نه آبادی وآرامی مردم را. بهمین خاطر14سال درقدرت باقی ماند. برادران و اطرافیانش بااستفاده ازقدرت کرزی، صاحب جاه وجلال شدند، شرکتهای ترانسپورتی ومحافظتی برای قطارهای اکمالاتی ایجادکردند، فابریکۀ سمنت پلخمری وشرکت قند بغلان را دریک داوطلبی نمایشی وکذایی غصب نمودند، هزاران جریب زمین دولتی ملکیت وزارت دفاع رادرقندهار تصاحب کردند و شهرک عینو را درآن آبادکردند، که قرارتخمین یک نامه نگاردر چندسال پیش، نهصدملیون دالرارزش دارد. امتیازاستخراج نف وگاز شمال رابدست آوردند، دربانکهای خصوصی وپروژه های پرمنفعت بدون پرداخت پول سهیم شدند. درجملۀ کسانیکه باکشیدن مبالغ هنگفت پول بصورت غیرقانونی ازکابل بانک، سبب سقوط آن شدند، شماری ازهواخواهان کرزی بشمول برادرش محمودکرزی بودند .
سه : یکی ازبزرگترین خیانتهای کرزی آن بودکه ملیاردهادالرکمک راکه باید به ایجاد وبازسازی زیربناهای اقتصادی هزینه میشد، ضایع ساخت. بندهای ذخیرۀ آب دومقصدۀ تولید برق وآبیاری، بندهای آبگردان، شبکه های آبیاری، اصلاح سیستم زراعتی، سیستم فعال ترانسپورتی معیاری وشبکۀ راههای معیاری ایجادنشد. گفته میشودکه افغانستان میتواند بامهارسازی آبهای سرگردان خود، بسیار بیشتر از ضرورت داخلی انرژی برق تولیدکند .
مقداربزرگ پول کمکهابه راههای غیرضروری وغیرتولیدی مصرف شد. قراردادهای امور ساختمانی به زورمندان داده شدکه باقیچی کردن ازاصل مصارف پیشبینی شده، کار رابه قراردادی دوم وسوم وحتاچهارم سپردند، که ازآن نتایج معیاری ومطلوب بدست نیامد. چنانچه اعمارجاده های بی کیفیت درمدت خیلی کوتاه ترمیم ویا دوباره سازی شدند.
چهار : کرزی به تبعیت ازاسلاف خود بشمول احمدخان ابدالی که باحملات متواتربه هندوستان، غارت وانتقال ثروتهای سرشارآن سرزمین افسانوی به قندهار، مخالفان خودرابا اعطای اموال غنیمتی راضی نگه میداشت وهواخواهان وحامیان خودرابیشتربخودجلب می کرد، ملیونها دالرکمک به مردم افغانستان رابه اطرافیان قبیلوی، حامیان سیاسی خودبنام مشاورین، بزرگان قبایل، زورمندان محلی، قوماندانهای جهادی، برادران ناراضی (طالبان قاتل)، شورای عالی صلح، مهمانیهای مفصل در ارگ ودادن تحفه وتارتق ضایع ساخت.
پنج : غدر، خیانت ونیرنگ بازی کرزی بی پایان بود. اومتهم است که درقتل های زنجیره یی وحذف شخصیتهای مطرح مخالف خود، بخصوص سران جبهۀ متحدملی، ازهیچ نوع توطئه خودداری نمیکرد اما درمراسم فاتحه خوانی شان برای فریب مردم و وارثان شان با چشمان اشک آلود، نبودشانرا ضیاع ملی می خواند ! درهرقتل کمسیون حقیقت یاب تعیین میکردکه تاکنون هیچ نتیجۀ ازآنهابه اختیارمردم وخانواده های مقتولین گذاشته نشده است. بسیاری فکر میکنندکه درقتل برهان الدین ربانی بصورت یقینی کرزی دست داشت، وی استاد ربانی راازسفرخارج به عجله بکابل خواست تابا نمایندۀ صلح !!! طالبان دیداکند. استادبه رهنمایی (نا) معصوم ستانکزی (وزیرسرپرست کنونی دفاع) توسط فرشتۀ صلح ! کرزی شهیدشد. کرزی وغنی احمدزی عزم داشتندکه داکترعبدالله رادر جریان مبارزات انتخاباتی به قتل برسانند، مگر اوازیک حملۀ خیلی جدی وپلان شده جان به سلامت برد .
شش : ادامۀ سیاست غلط اقتصادی کرزی، بازارآزاد وفساد اداری بی لجام، نبود امنیت ونبود کار، مردم افغانستان رابسیاروارخطاساخته است. کسانیکه هنوز هم توان مالی دارند، بویژه جوانان به ترک وطن مجبورمیشوند. قسمت اعظم پول کمک امریکاوناتو به انواع مختلف دراختیار مامورین بلندرتبۀ دولتی، قرار دادی ساختمانی، تدارکاتی، ترانسپورتی، حراست ازقطارهای اکمالاتی، قوماندان و سران جهادی، زورمندان محلی، قاچاقبران، اختلاسگران قرارگرفت. ثروت وقدرت اقتصادی دردست یک بخش بسیارکوچک جامعه تمرکزیافت، پخش بیحساب پول دربازارها، توازن رابرهم زدوقیمت مواداستهلاکی وخدمات اجتماعی افزایش بیسابقه یافت. کرایۀ منازل وترانسپورت بصورت سرسام آور چندین مرتبه بالاترازتوان مردم عادی، که درپولهای بادآورده سهمی نداشتند، تغییرخورد. یک قشرخیلی خردجامعه دارای همه چیزشدند، ولی ملیونهاانسان دیگرآنچه داشتند، باتغییر درتوازن اقتصادی ازکف دادند. شمار گدایان، تعداد اطفال دستفروش، خیل مردم چشم براه یافتن کار در جاده ها وبدترازهم سیل مردان، جوانان واطفال معتادبه موادمخدر، باشد این مدعا می باشد.
هفت : کرزی بخاطر بی کفایتی و جُبن سیاسی ویابرای خوشخدمتی به آی اس آی وطالبان، ازتوجۀ جدی حکومت امریکا وجامعۀ جهانی درافشای نیات سوء وتخریبی جنرال مشرف وآی اس آی علیه افغانستان استفاده نکرد، وجامعۀ جهانی را ازوجودبیش از25 هزارمدرسه درپاکستان، که دهشت وافراط گرایی و نفرت پخش می نمایند، آگاه نساخت، وافکارعمومی رابه ضدسیاست ناروای حکومت پاکستان بسیج ننمود. نظریات وبرداشتهای انسانی دانشمندان ونهادهای پژوهشی بیطرف رادرمورد منطقه انعکاس نداد.
یقیناً گفته میتوانیم که مقامات رسمی امریکا، دستگاههای استخباراتی، نهادهای علمی وتحقیقاتی آن بیشترازهمه ازدهشت زایی پاکستان اطلاع کامل دارند. اگر قصر سفید ومقامات رسمی دیگرامریکا بنابرملاحظاتی، ازسیاست دورویی و فتنه اندازی پاکستان چشم می پوشند، وباپرداخت بیش ازسی ملیارددالرپاکستان را می نوازند، دانشمندانی دردانشگاههاونهادهای تحقیقاتی امریکا وجوددارند که جنایات حکومت پاکستان ومقامات نظامی آنر افشاء میسازد، وبه حکومت امریکا اکیداً سفارش مینمایندکه پاکستان را دشمن بداند نه یک همکار ومتحد. مقالۀ تحلیلی دونفراستاد از دو دانشگاه امریکا زیرعنوان Unworthy Ally چاپ مجلۀForien Affairs شاهداین مدعاست. برگردان آن مقاله باعنوان (یک متحد متقلب) درشماره های1009 و1010 جریدۀ هردل عزیز امید تقدیم شده است.
افزون برآن، اقدام اخیرکمیتۀ خارجی کنگرۀ امریکاکه سیاست مبهم حکومت را برروش چندگانۀ پاکستان مورد انتقادقرارداده و سفارش کرده که دارایی های مقامات پاکستانی که باطالبان پیوند دارند، ضبط شود وبرسفرشان تحریم وضع گردد، قابل ستایش است.اگرچه درگذشته ها درزمان حکومت کرزی هم چنین انتقادها به صورت انفرادی وگروهی وجودداشت، کرزی ناتوانتر ازآن بودتا ازآن فرصت ها استفاده کند.
هشت : افغانستان پس ازسقوط رژیم طالبان، حکومت موقت وانتقالی، سه دور انتخابات ریاست جمهوری راپشت سرگذاشت. انتخابات هابا وجودتهدید به قتل وقطع انگشتان ازسوی طالبان ومداخلات آی اس آی، بااشتراک وسیع مردم انجام شد. ولی تخطی وتقلب بحدی بود که درپهلوی فساد اداری وتولید و قاچاق تریاک، افغانستان رادرسطح جهان بدنام کرد. درانتخابات سال2009 کرزی ازطریق اشخاص ضعیف النفس گماشتگانش درکمسیونهای انتخاباتی، والیان، قوماندانهای امنیۀ قوم پرست، توانست بیش ازیک ونیم ملیون رأی تقلبی رابه نفع خود جاسازی نماید. مجلۀ ایکانومیست چاپ لندن در شمارۀ29 اگست 2009خودزیرعنوان (رأی بیشتر ازرأی دهندگان)! نوشت:(تقلب فاحش در انتخابات بجای ایجادامید درمردم، انزجاربار آورد. اگررأیهای تقلبی ازمحاسبه خارج ساخته شود، هیچکس برنده نبوده، انتخابات بایدبه دوردوم برده شود.) جمی کارتررئیس جمهور سابق امریکادرهمین باره گفت کرزی انتخابات را دزدیده است. اوباما او را بایدترک کند وبا مردم افغانستان تماس قایم کند .
نُه : کرزی تشنۀ شدید قدرت خوداست ومیخواهد ازهمین طریق قدرت را به هروسیلۀ ممکن، مشروع یانامشروع درقوم خودحفظ کند. او فکرمینمایدکه یکی ازراههاییکه میتوانداین اندیشۀ نادرست خودراجامۀ عمل بپوشاند، همنوایی، همکاری وحمایت ازطالبان است. کرزی ازآغازظهورطالبان درخدمت شان بود وازآنهادرشرکت یونیکال نمایندگی میکرد. گفته میشودقراربود درصورتیکه طالبان به عضویت سازمان ملل پذیرفته میشدند، نمایندۀ دایمی آنها درآن سازمان تعیین میگردید.
کرزی پس ازبقدرت رسیدن، طالبان رابرادر خطاب کرد وازهرنوع جنایت، حملات انتحاری، انفجار، حمله برمساجد، اجتماعات مراسم تدفین وفاتحه خوانی شان انکارمیکرد و آنراکار دیگران میخواند. کرزی تلاش وسیع نمودکه بامسئول نداستن طالبان، آنهارابه مردم کشورقابل قبول سازد وازوجودشان استفادۀ سیاسی کند. احمدالله قندزی طی مقالۀ زیرعنوان (ادامۀ سیاست حذف اقوام غیرپشتون) درشمارۀ 1007 جریدۀ امید چنین نوشت: (چون کرزی و دیگر برتریخواهان پشتون تسلط وحکمروایی قوم خودرا روبه زوال می بینند، فکرمیکنندکه برقراری رژیم طالبان ادامۀ تسلط شانرا تضمین می نماید . کرزی صدها طالب جانی راکه درمیدان های جنگ دستگیرشده و به زندان انداخته شده بودند، ازحبس رهاساخت وصف جنگی شانرا تقویت نمود وزمینه را مساعد ساخت تادرتمام افغانستان به قتل وبد امنی بپردازند، وحشت ودهشت خلق کنند. مسئولیت قتل وبدامنی طالبان دردهۀ گذشته بدوش کرزی میباشدکه قاتلان را برادر می خواند واکنون مسئولیت اختطافها وسربریدن مردم بیگناه هزاره، حملات درننگرهار، قتل جوانان خوست درمیدان ورزش، تسخیر موقت شهرقندز، تصرف چندولسوالی دربدخشان وهیرمند، حملات پیهم درفاریاب، جوزجان، کنر، کابل وفراه وهرات بردوش غنی احمدزی است که دهشت افگنان رامخالف سیاسی می پندارد !
کرزی جبهۀ متحدمقاومت ملی راکه بازدارندۀ تسلط وسیاست پاکستان بر افغانستان، در وجودطالبان بود، دشمن خودمیدانست، چنانچه طی یک دیدار با رابرت گیتش وزیردفاع وقت امریکاگفته بودجبهۀ شمال !! به حمایت روسیه اوراتخریب مینماید، بهمین خاطر ماهرانه شماری ازسران جبهۀ متحدرا ازسرراه خودبرداشت. کرزی درانتقال طالبان آدمکش بسوی شمال توسط وسایط دولتی اقدام کرد، جنگ را ازجنوب به شمال گسترش داد، زیرافکرمیکرد روزی از حضورشان درآنجا استفاده شود. سقوط قندز، جنگهای فاریاب وسقوط چند ولسوالی در بدخشان نتیجۀ آن بود .
ده : کرزی به تقسیم قدرت میان ارگانهای دولت هیچ باورنداشت، تقریباً همۀ قدرت دولتی رادربخش اجراییه متمرکزساخته بود. شورای ملی که یک ارگان عمدۀ دولت میباشد، درنزدکرزی ارزشی نداشت وفیصله ها وتصامیم شورا که به مذاق وی برابر نمی بود، به طاق نسیان گذاشته میشد. چون شورای ملی خانۀ ملت است، اهمیت ندادن به آن، بی اهمیت پنداشتن ملت افغانستان میباشد. اکثریت اعضای شورای ملی هم دربی اهمیت ساختن شورا سهم بسزایی داشتند، زیرا شماری ازآنها اشخاص فاسد، استفاده جو، قبیله پرست، غیرحاضران دایمی و نادان وظایف اصلی خودبودند وفکرمیکردند قاچاقبری، غصب زمین وزور گویی وظیفۀ اصلی وکیل است، نه قانونگزاری ومراقبت از اعمال حکومت .
کرزی ازقوۀ قضاییه هم مانند دستپاک استفاده میکرد. چون تقرر اکثراعضای دیوانعالی توسط وی صورت گرفته بود، خدورا قیم آنهامیدانست ونمیخواست کسی ازنظریات وی سرپیچی کند. رئیس قوۀ قضاییه راتاآخربحیث سرپرست نگهداشت واو مجبوربود آنچه کرزی میخواست عملی نماید! حیثیت شورای ملی وقوۀ قضاییه چنانیکه باید حفظ میشد، درنزدکرزی وحلقۀ نزدیک به وی مراعات نمی شد.
یازده :کرزی درزمان قدرت حزب جمهوریخواهان، گل سرسبدقصر سپیدبود، و هرناز اورا جارج بوش بخوشی میپذیرفت. حتایکی ازنهادهای امریکا اورا خوش لباس ترین رئیس جمهوراعلان کرد ! کرزی برنامه داشت به کمک حکومت جمهوریخواه امریکا، بادستکاری در قانون اساسی، بیشتراز دودوره درقدرت بماند. چنانچه روزی دریک بیانیۀ خود بیان داشت: (حالا که قدرت راگرفته ام ایلایش نمیکنم!)
بابقدرت رسیدن حزب دموکراتها وریاست بارک اوباما، ستارۀ اقبال کرزی افول کرد، هرقدری که تلاش کرد مقام قبلی رابازیابد، میسرش نشد. حکومت اوباما بنابر بیکفایتی، ناکاره گی وسوء مدیریت کرزی که ملیاردها دالرمالیه دهنگان امریکا راضایع ساخت وامریکابه اهداف خودنرسید، اوضاع امنیتی بدترشده رفت، اقتصاد اکثریت مردم بهبود نیافت، مردم افغانستان روزتاروز از حضور امریکاناراض شدند، حکومت امریکا کرزی رااز نظرانداخت و تقاضای شخصی ویرانپذیرفت. کرزی بازهم توقع داشت باامضای قرارداد امنیتی با امریکا، قادرشود به نحوی به زعامت خودادامه دهد. زمانیکه تقاضای غیرقانونی وماشروع وی ردشد، کرزی به بدگویی شروع کردوموقف دشمنی اتخاذکرد، حضورنظامیان امریکا را علت ادامۀ جنگ وخشونت خواند، حتا بابیحیایی بیان داشت که اگردرمیان امریکاوپاکستان جنگی صورت بگیرد، وی جانب برادران پاکستانی خودرا می گیرد !!!
دوازده : کرزی ظاهراً بخاطرحصول رضایت شماری ازتندروان وزور گویان قوم خود، ادعامیکندکه خط دیورند هرگزبرسمیت شناخته نخواهدشد! در حالیکه خط دیورند رابیش ازیکصدوبیست ودوسال عبدالرحمان خان برضا و رغبت خودامضاکرد وآنراطی یک مجلس شاندار درکابل اعلان نمود . ازهمان وقت خط دیورند مرزرسمی میان هندبرتانوی وبعدپاکستان وافغانستان شناخته شده است. کرزی وهر شخص دیگری که ازخط میگذرد، باید ویزۀ حکومت پاکستان را داشته باشد ! معاهدۀ7 ماده یی دیورند را حبیب الله خان، امان الله خان، حبیب الله خان کلکانی، نادرخان، ظاهرخان، داوودخان، تره کی، حفیظ الله امین، ببرک کارمل، نجیب الله، صبغت الله مجددی، برهان الدین ربانی، حامدکرزی واشرف غنی باخاموشی دربرابرآن، پذیرفته اند. اگرکرزی یا کسانی مثل اوادعای ارضی درآنطرف خط رادارند، شایدافغانستان رادرقمارآن ببازند، زیراپشتونهای آن طرف خط به مراتب بهترازپشتونهای اینطرف خط، زندگی دارندوکسی حاضرنیست ازادعای کرزی وهمفکرانش پشتیبانی کند.
من درسال1965 برای خریدنهالهای زیتون وستروس به پروژۀ ننگرهار به پاکستان رفته بودم. بیش ازدوماه رادرمناطق اطراف پشاور، سوات، ملکن، چار سده وغیره گذراندم. دراکثریت مطلق قریه های خردوبزرگ آنجا جادۀ اسفلت، آب نل، مکتب، نمایندگی حبیب بانک، برق، گاز، وسایط پرانسپورت عمومی وجودداشت، و اوضاع اقتصادی مردم روستاهای آنجا بهتر ازاکثرشهرهای افغانستان بود. حالا باسرازیرشدن ملیاردهادالرپول جهان وثروت چهارملیون مهاجردرآنجا، اوضاع تغییرفاحش کرده وپشتونهای آنجا آسوده تراز تاجیکها، اوزبکها، پشتونها، هزاره های افغانستان میباشد.
درطول مدت پشتونستان خواهی حکومات افغانستان، هیچ نوع صدا ازجانب زعمای پشتون آنطرف خط به تایید آن انعکاس نیافته است. خان غفارخان، ولی خان، اسفندیارولی، اجمل ختک، افراسیاب ختک وغیره آن ادعا راواهی خوانده اندوخود راپاکستانی گفته اند! اخیراً محمودخان اچکزی گفت که وی صدبارپاکستانی ترمیباشد! درحقیقت تمام غم واندوه مردم افغانستان ناشی از دشمنی پشتونهای پاکستان میباشد. جنرال یحیی خان، مارشال ایوب خان، جنرال حمید گل، جنرال درانی، مولانافضل الحق، مولاناسمیع الحق، قاضی حسین احمد، عمراخان وغیره همه پشتونهایی اندکه عرصه رابه مردم افغانستان تنگ ساخته مانع رشد اقتصادی ماشده وامنیت مارابرهم زده اند، حتا مولاناهای پاکستان فتوای جهاد راعلیه افغانستان صادر کرده اند .
لهذا ادعای بی موردوخنده آورکرزی وشماردیگر این مثل وطنی را به یاد می دهد : (جنباندن گهوارۀ بدون طفل)، (کاه بیدانه بادکردن) !
سیزده: زراعت ومالداری ستون فقرات اقتصاد افغانستان راتشکیل میداد. اکثریت مطلق مردم بویژه روستاها ازراه تولیدات زراعتی و حیوان داری حیات بسرمیبردند. درزمان14سال زمامداری کرزی به این بخش بزرگ اقتصاد توجه صورت نگرفت، بازسازی شبکه های آبیاری و زهبری، سربندها و انها عملی نشد. خدمات ترویجی زراعتی، مبارزه باامراض نباتی وحیوانی، چنانکه لازم بود انجام نشد. بانک زراعتی که یگانه مرجع اعطای قرضه های کوتاه مدت، میان مدت ودرازمدت، تهیۀ تراکتور، دواپاشی، قیچی شاخه بری، ادویۀ زراعتی بشمول سلفر وغیره بود وتجربۀ کافی درآن داشت، دراوایل حکومت کرزی لغو شد و دهقانان و مالداران را در یک خلاء بزرگ قرار داد .
بی توجهی به امور زراعتی ومالداری، فرآورده های زراعتی کاهش چشمگیر نمود وجای آنرا محصولات کشورهای همسایه وحتا چین گرفت. با ورود مرچ، پیاز، بادنجان، ملی سرخک، سیب وناک، مسکه وپنیر، آرد گندم، برنج وغیره، کمردهقان افغانستان راشکست و ضربۀ خیلی کاری وشدید به تولیدات داخلی واردکرد. بسیاری ازدهقانان ومالداران زمینهای خودرا ترک کردندوبه شهرها به خاطر کار روآوردند، ویابه کشت کوکنارپرداختند. ازیکسوروستا ها از سکنه خالی شد وزمینۀ غصب زمین به زورمندان محلی آماده شد، وازسوی دیگر نفوس شهرها متورم گردید وشماربیکاران به صورت سرسام آور افزایش یافت، و مردم بخصوص جوانان به مهاجرتهای خطرناک مبادرت ورزیدند.
جای خجالت است که کشوری که ادعای زراعتی بودن میکند، مسکه وپنیر ایرانی وسبزیجات ومیوه جات وحبوبات پاکستانی بازار هایش را اشغال کند.
هموطنان درد دیده و آگاه ! من این تظلمنامه را ازقول و زبان وافکار بخش وسیعی ازشماها جمعبندی کردم، نابکاریهای اسف انگیزبدنامی به اسم حامد کرزی را فهرست نمودم، درحالیکه میدانم شما و بسی ازآگاهان، شاید فهرست طویلتری ازخیانتکاری وجنایتکاری و وطنفروشی این بدنام تاریخ سرزمین باستانی مارا داشته باشند، عرضم را بابرشمردن حقه بازیهای دیگرحامد کرزی، که باید اورابه محاکمه بکشانند، معروض داشتم، والبته این رشته سردراز دارد!
حالا ودرپایان ازهریک هم میهنم میخواهم فهرست بالا راتکمیل تر بسازند، وتا هنگامی که این حقه باز نام باختۀ تاریخ کشوررابه دست عدالت ومحکمه نسپاریم، نباید از پا بیفتیم، تا باردیگر حامدکرزی و همکاران فاسد وقوم پرست وقبیله بازش ازهرقماشی که باشند، بر سرنوشت این ملت پرافتخار اما زخم دیده از حکمروایی قبیله، گرفتار چنین سرنوشت شوم نگردند. به امید آن روز ! /.
(منتشرۀ هفته نامۀ امید شماره 1011 مورخ 11 جنوری 2016)
درود بر دکترصاحب!
حداقل من در 44 سال عمر خود بیاد ندارم که کسی در افغانستان به جرم خیانت ملی محکمه شده باشد. زیرا قدرت در کشورما شکل زنجیرهی داشته و از احمدشاهابدالی شروع و بغیر از برهانالدینربانی، همه زعمای قدرت سیاسی متعلق به یکقوم و زبانخاص بوده است که بزرگترین خیانت را در میان اینها عبدالرحمان در قبل ازصدسال و حالا هم حامدکرزی چه از نظر حکمروایی نظامی و یاهم اقتصادی مرتکب شدهاند و درمیان اینها اکیداً باید گفت که هنوز احدّی محکمه، زندان و براساس ثبوت چنان جُرم و خیانت اعدام نشده است.
جای یادآوری و تأسف اگر گفته شود اینها (همانقومخاص) نسبت به گذشتهها درحال قویترشدن هستند و درقالب نامهای حکومت، طالب (برادرناراض/مخالف سیاسی) یا داعش بقای قدرت خودشانرا نقاشی میکنند و بقیه اقوام ساکن در این سرزمین محض از بوی رنگهای بهکارگرفتهشدۀ اینها درحالت [گیچی] بسر میبرند و نمیدانند که چگونه از این دغدغه جلوگیری نمایند. 104،1میلیارددالرامریکایی طی 13سال بعد از سقوط برادران ناراضی کرزی/مخالفانسیاسیغنی کمکهای جامعۀجهانی بنابر گزارش و ارقام منابع معتبر داخلی و خارجی، برای افغانستان صورت گرفته است که هنوز تگدی نمادهای چشمگیر جامعۀما است. این خود نشاندهندۀ رسیدن اینقوم به اوج قدرت است که به چالش کشانیدن آن دشوار میماند. دراینبارۀ، ایالات متجدۀامریکا نیز نفع خودش را درنظر دارد. زیرا، آنها میدانند که جز اینقوم، اقوام دیگر در این سرزمین حاضر به معامله نیستند که درینصورت ما نباید انتظار داشته باشیم که حامدکرزی به محاکمه کشانیده شده و در صورت ثبوت جُرمش زندان شود. اینخود بمانند معاملۀ ایالات متحدۀامریکا با کشور پاکستان برای استقرار نظام در افغانستان است که آنها نمیخواهند یک غلامحلقه بگوشاتمی خویش را بخاطر منافع افغانستانی که جز [تگدیگرایی] کاری از دستش برنمیآید از دست دهد، در مسایل سیاست داخلی افغانستان نیز قوم پشتون را نسبت به هر قوم دیگر ترجیح میدهند و این مسئله در نظام سرمایهداری یک اصل پنداشته شده است.
کرزی قانون را زیر پا میکرد و به فیصله های پارلمان که بمزاجش برابر نمی امد، هیچ ارزش قایل نبود. از پول بیت المال مردمان دور و بر خود و به یکتعداد کسانیکه دارای نفوذ و یا فاسد بودند را زیر نامهای مختلف مثل مشاور وغیره، رشوت میداد. تعداد مشاورانش زیاد و لی نتیجه کارها صفر. کرزی خیلی خود سری میکرد. مثلا” بخاطر امضای توافق امنیتی هیچ ضرورتی به تدویر لویه جرگه دیده نمیشد و تمام نهادها هم ضرورت آنرا نمیدند ولی کرزی خود سرانه بدون در نظر گرفتن نظرات نهاد های مدنی و اجتماعی و دولتی خود سرانه به تدویر لویه جرگه اقدام کرد و مبلغ هنگفتی ازبودجه این کشور فقیر را بمصرف رساند و لی در نتیجه، لویه جرگه خلاف خواست کرزی به امضا و تأیید معاهده امنیتی با امریکا رای مثبت داد، کرزی را لازم بود که به رای لویه جرگه احترام میگذاشت ولی بالای روی تمام نمایندگان و اشتراک کنندگان لویه جرکه پای ماند و توافق امنیتی را امضا نکرد. در این صورت اصولا” کرزی بخاطر مصرف خود سرانه پول دولت برای تدویر لویه جرگه مورد باز پرس قرار گیرد. اگر ضرورت بود پس چرا فیصله آنرا مورد تطبیق قرار نداد و اگر ضرورت نبود پس چرا پول این کشور غریب را در تدویر بیفایده آن بمصرف رساند.
راستی هم کرزی باید محاکمه شود، تا پندی باشد بدیگر کسانیکه با تقلب و نوکری خارجیها در رأس دولت افغانستان قرار میگیرند. شما اگر افغانستان را با کشور های همسایه مقایسه نمائید، مغز و استخوان تان به سوزش در می اید. و حالا هم ببینید که نزدیک به شصت فیصد بودجه ملی افغانستان از پول گدائی و خیرات کشور های خارجی تامین میشود. ازین هم کرده بیشتر ذلت و حقارت میتواند باشد؟ و این اقای کرزی بود که تمام امکانات مساعد شده از طرف کشور های خارجی را بخاطر بر آورده شدن حرص و آز و خواهشات نفسانی شخصی و فامیلی و قومی خویش، بر باد داد. نه تنها که ان امکانات طلائی را بر باد داد بلکه خیانت و فساد لگام کسیخته را در افغانستان نهادینه ساخت. همچنان نفاق قومی را تا که توانست با صدها نیرنگ و تفتین هرچه چاقتر و فربه ساخت. قانون شکنی و قانون گریزی را نیز کرزی در کشور تعمیم بخشید. و کشور را به جنگل بی قانون برابر ساخت.
محترم داکتر بصیر کامجو هم برای دادخواهی و به محاکمه کشیدن کرزی به محکمه بین المللی دنهاک نیز درخواست فرستاده است. که در همین سایت جاودان بنشر رسید. که کاپی آن در ذیل تقدیم میگردد.
نامه سرگشاده به دیوان کیفری بینالمللی
(International Criminal Court یا ICC)
درمورد بازرسی اعمال سیاست حامد کرزی در دوران حاکمیتش ،
مبنی بر تشدید جنگ وتداوم جرم وجنایت ، در افغاتنستان
مــاشهــــروندان افغانســـتان ! بمقام محــترم دیـــوان کیفـــــری بــین المللی
( International Criminal Court یا ICC)عرض حرمت وادای ادب می نمائیم. وامیدواریم که این دادگاه کیفری بین المللی با اهداف دادخواهانه و انسانگرایانه خویش ، بتواند جنایت کاران علیه بشریت را درسراسر گیتی به پنجه قانون بسپارد.
جهانیان آگاه اند که دراخیرسال 2001 میلادی برای پایان دادن جنگ ودهشت وخشم وخشونت حاکمیت پشتونی طالبان در افغانستان ؛ سازمان ملل متحد با حمایت آمریکا وسایر کشورهای صنعتی جهان ، مبنی بر تأمین امنیت و ثبات و ایجاد نظام سیاسی متعادل فراگیر درافغانستان ، کنفرانس بین المللی را در بن آلمان تدویر نمودند . ودرآن کنفرانس حامد کرزی ، با حمایت مستقیم آمریکا وبریتانیا به حیث رئیس جمهوری افغانستان انتصاب شد.
حمایت غرب ازحامد کرزی وتیمش به این نیت بود که وی با همتباری وهم خونی پشتونی ایکه با طالبان دارد ، رژیم ایشان را کنار زند وبادرایت کامل زیرساخت های جامعه مدنی را در افغانستان ایحاد کند وامنیت و ثبات وآزادی و همبستگی ملی را نهادینه سازد .
اما برخلاف آقای کرزی از همان آغاز ودرتمام دوران حاکمیتش ، راهـــبرد سیاسی ” تداوم استقرار حاکمیت تک قومی ” پشتونی خویش را بگونه مرموز ، با اقدامات عملی چند بُعدی وسنجیده شده درافغانستان به اجرا گذاشت . از صلاحیت های مطلق العنان وشاهانه ایکه در قانون اساسی خود ساخته اش درج گردانیده شده بود واست ، بگونه ضد دموکرات استفاده ناجایز سیاسی نمود.
ورهبران سیاسی ودولتی تاجیکان ، اززنده یاد رئیس جمهوری برهان الدین ربانی آغاز تا زنده یاد مارشال محمد فهیم قسیم معاون اول ریاست جمهوری را با همدستی ، استخبارات پاکستان وگروه طالبان (شورای کویته) وشرکای بین المللی اش ، با تزویر وریاء از صحنه سیاسی بیرون ساختند .
وبرای رسیدن به اهداف راهبردی خویش ، روند انتقال مسالمت آمیز قدرت سیاسی ازراه انتخابات آزاد و دموکراتیک را سم پاشی کرد وآنرا باچالش های خیلی بزرگ روبرو ساخت، ودر زمینه اقدامات معلوم حال زیر را به انجام رسانید .:
ـــ برای اغفال کردن اذهان مردم و مجامع بین المللی گویا : انتخابات سری ، آزاد و دموکراتیک رادر کشورراه اندازی کرد. مگر در حقیقت برخلاف اساسات دموکراتیک برای استقرار حاکمیت شؤونیزم قبیله پشتون ، اقدامات یکجانبۀ زیر را به اجراگذاشت.
ـــ اعضای رهبری کمیسون های انتخابات براساس اهداف راهبردی سیاسی ویژه ، از جانب رئیس جمهور مقرر گردیدند.
ـــ وزرای داخله و امنیت دولتی و تمام نهاد های تأثیرگزار ایکه در روند انتخابات نقش تعیین کننده داشتند مانند : فرماندهان پولیس مرکز وولایات نزدیک به کل از افراد وتبار خود خواسته خویش را جابجا کرد .
ـــ رئیس محکمه عالی ودادستان کل کشور نیز با میل وخواست رئیس جمهورتقرر حاصل نمودند وتاکنون پا برجا اند .
ـــ فعالیت های قانونی مجلس نمایندگان پیوسته در دائره اراده و آز رئیس جمهورقرارداشته و در حصار درماندگی گیرگذاشته شده بود واست .
ـــ گروه های تروریستِ نام نهاد طالبان منحیث نیروی فشارنظامی وسیاسی بالای شهروندان کشورما به اشاره چشم درونی رئیس جمهور درهنگام نیاز ، به خشونت آفرینی آماده باش گردانیده شده بودند واکنون هم قرار دارند .
ــ زبان رسانه های رسمی دولت منعکس دهندۀ افکار آرمانی و انتزاعی رئیس جمهوروسیاست های قومگرایانۀ وی درمدت زمان حاکمیتش بوده واست .
ــ سرنخ مشکل تقلب در انتخابات دور اول ودوم بدست رئیس جمهورحامد کرزی قرار داشته است . و مولد واقعی فتنه تقلب در انتخابات دور سوم نیز خود رئیس جمهورحامد کرزی واشرف غنی می باشد .
سوای مسایل فوق ، دست آورد های ناشی از جنگ وجنایت و دهشتی را که بوسیله حاکمیت سیاسی حامد کرزی وتیم همتبارش در جریان چهارده سال حکمروایی ایشان علیه بشریتِ روا داشته اند ، بگونه ایجاز ، مشت نمونۀ از خروارآنرا نام می بریم :
ــ ماهیت ذاتی قبیلوی سیاست حامد کرزی :
حاکمیت شؤونیزم ومرکزگرای تیم حامد کرزی بی کفایت ترین ، ناکاره ترین وفاسد ترین وشرارت پیشه ترین حکومت درتاریخ جهان ، به بشمارمی آید از اینرو هست که تاکنون مردم ما در کوره داغ این سیاست فتنه انگیزی می سوزند .
زیرا این دستگاه جنایتزا در جریان چهارده سال رهبری سیاست و اقتصاد وفرهنگ این سرزمین را به گروگان گرفته بودند ودارند . هیچ کار سازنده وحیاتی ای برای مردم این میهن انجام ندادند. بلکه همدست با گروه همتبارایشان طالبان ودستگاه استخباراتی پاکستان در پیشبرد سیاست بی ثباتی ، تشدید ناامنی وازدیاد خشم و خشونت ، قتل و کشتار، اعمال زور و تعرض و تجاوز ، رشوت وفساد اداری ، تولید مواد مخدر ، به ستم گرفتن دارایی عامه … نقش اهریمنی ذاتی خود را در همه عرصه های حیات اجتماعی بازی نمودند.
چرا ؟ زیرا تداوم عمر رهبری حکومات تک تبارو مرکز گرای شؤونیزم قبیله ، تنها در تشدید جنگ ، دود وباروت وخمپاره ، قتل و کشتار درآمیخته است .
با استقرار حاکمیت قانون ومردم سالار ، تأمین ثبات و امنیت ، آزادی وصلح در کشور ما ، عمر این گروه های دهشت افکن به پایان می رسد .
ما مردم بومی این سرزمین مردخیز به این اندیشه باور مندیم که یکروز نی ، یکروز آفتاب ثبات و همبستگی یخ های تنفر وانزجار وعقب گرایی را آب می سازد. ومردم ما از شر این نیرو های اهریمن وابسته به غیر ، برای همیشه نجات خواهند یافت .
بر اساس گزارش 2013 و 2014 ملل متحد ، افغانستان به رهبری حامد کرزی و تیمش ، بزرگترین تولید کنندۀ تریاک درجهان است. که در سال 2011 زیاده از 6370 تن ودر سال 2014 زیاده از 6400 تن نزدیک به 95 در صد تریاک جهان را در این دوره تولید نموده است.
در این گزارش از قول ” یانکوبیش ” نماینده ویژه سازمان ملل در امور افغانستان گفته شده که : “اقتصاد مواد مخدر در افغانستان یکی ازعوامل بیثباتی دراین کشوراست.
تولید و تجارت غیرقانونی موادمخدر همزمان منابع مالی را در اختیار شورشیان قرار میدهد و اقتصاد، امنیت و نهادهای افغانستان را تهدید میکند.”
اداره مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل متحد میگوید حدود یک میلیون شهروندان افغانستان بین سنین 15 تا 64 به مواد مخدر معتاد هستند.
که از جمله 000 700 هفت صد هزار معتاد این کشور به هیچ نوع درمان ، دسترسی ندارند.
اعتیاد یک میلیون شهروند ما به مواد مخدر، بزرگترین جرم و جنایت آشکار حاکمیت حامد کرزی وتیمش علیه بشریت بوده که در مدت زمامداری ایشان بر مردم ما بوِیژه بشهروندان کابل ، آگاهانه روا داشته اند.
حامد کرزی با پیشبرد سیاست شمشیر ریاء ومصلحت ، افتخار آمیز موفق شد که رسالت ستمگستر تکتباری پشتونی خویش را جهت تضعیف و نابودی شهروندان صلحخواه این سرزمین انجام دهد . و یک میلیون خانواده شریف این میهن را در ماتم بیماری ، فقر واحتیاج ــ جگر گوشه های شان،غریق درد والم استخوان سوزسازد . و این نیروی یک میلیونی انسانهای جامعه مارا از حق زیست وآموزش وپرورش و از دائره فعالیت های اجتماعی و سیاسی وخانوادگی بیرون نماید .
ــ صیانت حیاتی وامنیت قلابی حاکمیت کرزی به مردم ما :
تلفات بخش ملکی :
حامد کرزی بمثابه رئیس جمهوری افغانستان بکمک نیرو های آیساف ، رسالت داشت که با گروه های تکنوکرات خویش ، امنیت و ثبات را در کشورجاری سازد.
بوسیله کمک های مالی آمریکا واروپا وسایر کشور های جهان صنعتی زیرساخت های جامعه مدنی را ایجاد کند . گام های آغازین در جهت اشتغال مردم و تأمینات اجتماعی و بهداشتی وآموزش و پرورش بگذارد .
با تأسف که این تیم بی برنامه ، برعکس ! بعوض تأمین امنیت و ثبات وهمبستگی ملی ؛ سیاست تسلیح وتمویل دوبارۀ گروه های افراطی طالب وتشدید جنگ و خــشم و خشونت و انشقاق ملی وچندگانگی قومی را، در جامعه از سر گرفتند . وکشور را به جزائر زبانی و قومی و مذهبی ــ تبدیل نمودند.
بگونه مثال :
1 ــ تلفات مردم ملکی در جریان حاکمیت حامد کرزی بقرار ذیل است :
براساس آمار داده شده ملل متحد در کابل ، در جریان سالهای گذشته طالبان در هر سال 6000 نفر همشهری کشور مارا بقتل رسانیدهاند که بر اساس ارقام داده شده از سال دوهزارو دو تا دوهزارو چهارده ، منجر به قتل 000 65 شصت و پنج هزار نفر گردیده اند .
جرم این مقتولین متوجه حامد کرزی و اشرف غنی احمد زی و حنیف اتمر (سابق وزیر داخله ) وتیم کاری ایشان می باشد. که هرسه نامبرده بصورت مستقیم و غیر مستقیم درتسلیح و تمویل دوباره نیروهای طالبان در سراسر کشور و رهایی این قاتلان از پنجه قانون و از بند زندانهای دولتی، نقش بسزای داشته اند.
بگونه نمونه : سازمان ملل متحد در گزارش شش ماه اول سال جاری 2011 اعلام کرده است که در این مقطع زمانی شش ماهه 1300 غیر نظامی جان باخته اند و نزدیک به 2500 تن دیگر زخمی شده اند.
از ارقام بالا میتوان استخراج کرد که بر اثر وقوع جنگ های پار ، همه ساله حدود زیاده از 5000 نفر زخمی شده اند . که در جریان کلی حاکمیت حامد کرزی مجموعاً به 65000 هزار زخمی می رسد .
2 ــ تلفات بخش نظامی :
ــ نیرو های پولیس همه ساله به ترتیب ذیل از طرف طالبان کشته شده اند : 600 ، 688 ، 724 ، 639 ، 1292 ، 569 ، 349 ، …. به همین منوال اگر حد میانگین تلفات پولیس در سال را 700 نفر تخمین نمایم . در آن صورت جمع تلفات کشته شده پولیس در 14 سال به 9800 می رسد.
پولیس به ترتیب در سالها به این کمیت 2077 ، 1036 ، 1209 ، 1145 ، 743 ، 522 ، … نفر زخمی شده اند . اگر به این اساس تعداد میانگین زخمی شدگان پولیس را سالانه به 1000 تخمین زنیم . که مجموعه کلی آن در مدت 14 سال به 14000 نفر زخمی می رسد :
ــ کشته شدگان اردو در سالها به این کمیت 278 ، 259 ، 292 ، 821 ، 511 ، … بوده است . در تطابقت به این ارقام معلوم ، میتوان حد میانگین تلفات اردو را در سال 400 سرباز محاسبه کرد . که در مدت 14 سال مجموعه ای کشته شدگان اردو به 5600 سرباز می رسد.
زخمی شدگان اردودر سالها به کمیت 750 ، 875 ، 859 ، 775 ، 256 ، 278 ، 292 ، 821 ، 511 … بوده است . براین پایه اگر حد میانگین تلفات زخمی اردو را درسال 600 سرباز محاسبه کنیم . درمدت 14 سال مجموعاً 8400 سرباز می رسد .
کشته شدگان توسط نیروهای زمینی آیساف به ترتیب بقرار ذیل :
1540 ، 560 ، 1360 ، 2077 ، 769 ، 334 ، 1000 ، 598 ، 440 ، 3021 ، 2000 ، 2500 ، 1500 ، … اند . اگر حد میانگین تلفات شهروندان ملکی و گروه طالبان را توسط نیروهای ایساف در سال 1500 نفر محاسبه نمائیم . در مدت 14 سال مجموعاً به 21 هزار نفر می رسد .
کشته شدگان توسط نیروی هوایی آیساف به ترتیب سالها 1300 ، 4200 ، 114 ، 680 ، 359 ، 171 ، 3000 ، … بوده است . اگر حدمیانگین تلفات شهروندان را 800 نفرتخمین نمائیم طبق آمار فوق در 14 سال نزدیک به 11200 نفر می رسد .
زخمی شدگان توسط نیروی هوایی آیساف : به این کمیت ــ 5000 ، 6800 ، 3566 ، 4368 ، 4507 ، 1954 ، … ثبت گردیده است . که براساس این آمار در مدت 14 سال حدود 29078 نفر از شهروندان ملکی و طالبان زخمی شده اند . (1)
نتیجه
ـــــــــــــــــ
شرح مجموعه تلفات نظامی و ملکی شهروندان ما در 14 سال حاکمیت حامد کرزی بقرار ذیل ایت :
اول ــ تلفات انسانی ناشی از کِشت خشخاش به :
ــ یک میلیون ( 1000000 ) نفر معتاد به مواد مخدر می رسد.
دوم ــ تلفات ملکی که ازطرف نیروهای طالب وسایر نیروهای مسلح کشته شده اند :
ــ کشته : 65000 نفر
ــ زخمی : 70000 نفر
ــ کشته شدگان توسط نیروی آیساف: 21000 نفر
ــ کشته شدگان توسط نیروی هوایی آیساف : 11200 نفر
ـــ زخمی شدگان توسط نیروی هوایی : 29078 نفر
سوم ــ تلفات نظامی :
ــ پولیس کشته : 9800 نفر
ــ پولیس زخمی : 14000 نفر
ــ اردو کشته : 5600 نفر
ــ اردو زخمی : 8400 نفر
جمع تلفات ملکی و نظامی مردم ما در این مدت 14 سال جنگ سازمان یافته حاکمیت سیاسی کرزی :
ــ کشته ( 112600 ) یکصدو دوازده هزار و ششصد نفر
ــ زخمی (116478 ) یکصدو شانزدهـــــزارو چهارصدو هفتادوهشت نفر می رسد .
ــ ویک میلیون ( 1000000 ) نفر معتاد به مواد مخدر می باشد.
این بود نتایج اعمال کِشت خشخاش ، تشدید جنگ وجرم وجنایت ، راهبردی سیاست حاکمیت حامد کرزی که در جریان چهارده سال با حمایت همه جانبه سیاسی و نظامی ومالی آمریکا وکشور های غرب صنعتی بالای مردم بی دفاع ما تطبیق گردیده است.
این دست آورد شرم آورحامد کرزی و تیم همتبارش است که با ورود پای ایشان به ریاست جمهوری در مورد تأمین امنیت و ثبات ، نگهبانی جان و آزادی شهروندان این مرزبوم به مردم ما قول و قرارایمانی ووجدانی بسته بودند .
ما شهروندان بومی افغانستان از دادگاه کیفری بین المللی (International Criminal Court یا ICC)
خواستاریم تا حامد کرزی ویارانش را که مرتکب این همه جنایت نا بخشودنی علیه بشریت وشهروندان کشور ما شده اند ، به کیفر اعمال ایشان برسا نند .
موفق باشید
منابع و مآخذ
ـــــــــــــــــــــ
1 ــ ویکی پیدیا انگلیسی تلفات قطعات نظامی خارجی وباشندگان افغانستان Civilian casualties in the War in Afghanistan (2001–present)
الف: Afghanistan Casualties Military Forces and Civilians در ویب سایت
ــ راپور از اداره مهاجرین سازمان ملل
ــ بوتسون یونوورستی راپور الی سال 2011
ــ راپور یوناما ازسال2001 ــ 2011
ــ راپور سال 2012 توسط یوناما
ــ راپوراداره یوناما در سایت گاردین انگلند
ــ از راپور اداره تحقیقاتی کانگریس
تمامی راپورهای جنگ افغانستان را درین جا مطالعه کنید Afghan Archives – Civilian Casualties Village is wiped out as 2,000lb of Allied explosives miss Taliban target در ویب سایت.
– See more at: http://jame-ghor.com/archive/details/%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%D8%AA%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D9%88%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%DA%A9%D9%85-%D8%AA%D9%82%D9%84%D8%A8-%D9%85%D8%B9%DB%8C%D9%88%D8%A8-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D8%AF#sthash.6p9Nn7Gg.dpuf
نویسنده محترم! خداوند(ج) به قلمت برکت اعطا فرماید که صدای دادخواهی وپرسش را از کسیکه به افغانستان و مردم درد دیده و پر تحمل ان مرتکب خیانت نابخشودنی شده است، بالا نموده اید. هر باشنده و شهروند افغانستان بخوبی درک و با گوشت و پوست خود احساس نموده اند که کرزی به افغانستان منحیث یک طاعون بوده است.