خبر و دیدگاه

بیان یک خاطره؛ زمانی که ژنرال دوستم تحت محاصره قرار گرفته بود

sancharaki
نگارنده: فاضل سانچارکی

زماني كه من سخنگوي جبهه ملي بودم و جنرال صاحب دوستم يكي از رهبران ارشد جبهه ملي با دسيسه رييس جمهوری پیشین در داخل منزل خود تحت محاصره قرار گرفته بود و وضعيت ايشان روز به روز وخيم تر و خطرناك تر مي شد. يكي از اين شب ها خبر رسيد كه حكومت و نيروهاي ناتو تصميم دارند جنرال صاحب را دستگير كنند و به لوي خارنوالي بسپارند، جبهه ملي در منزل احمد ضياء مسعود واقع شير پور نشست اضطراري تشكيل داد و موضوع را مورد بر رسي قرار داد.

در اين نشست قرار بود جنرال صاحب دوستم نيز اشتراك نمايد اما ايشان به لحاظ محصور بودن و خطر دستگيري نتوانست حضور يابد اما از طريق تلفن با استاد رباني و احمد ضياء مسعود صحبت كرد و از ايشان كمك خواست. شخصيت هايي ذيل در اين نشست حضور داشتند:
– استاد برهان الدين رباني
– مارشال محمد قسيم فهيم
– محمد يونس قانوني
– احمد ضياء مسعود
-جنرال بابه جان
– مير امان الله گذر
و يك تعدا د شخصيت ها واعضاي ديگرجبهه.

در اين نشست، پيرامون ابعاد مختلف مشكل جنرال دوستم با حكومت بحث شد وپيامد دستگيري ايشان براي ثبات وامنيت كشور مخصوصا جبهه مقاومت خطرناك ارزيابي گرديد.

يكي از رهبران گفت: دوستم خط مقدم ماست اگر كرزي اين خط را بشكند نوبت به خطوط بعدي مي رسد.

يكي گفت براي حفاظت از منزل جنرال صاحب، نيرو آماده كنيم.

مرحوم مارشال گفت: زماني كه نيروهاي امنيتي به سوي منزل جنرال دوستم هجوم برده وبا سلاح هاي سبك وسنگين خانه را نشانه گرفته بودند، من با قومندان گارد جنرال دوستم در تماس بودم وهر لحظه او را توصيه مي كردم كه حتي اگر از سوي نيروهاي امنيتي به سوي خانه جنرال صاحب فير صورت گرفت، خويشتن دار باشد، دست به ماشه نبرد و بهانه به دست نيروهاي ناتو ندهد تا ببينيم كه موضوع چه گونه حل مي شود.

در اين ميان، احمد ضياء مسعود معاون رييس جمهور سابق نظريه غريبي مطرح كرد؛ وي گفت در صورتي كه به خانه جنرال دوستم حمله شود و وي گرفتار گردد چه طور است كه با يك نافرماني مدني و اقدام برق آسا كابل را تسخير كنيم؟ جنرال بابه جان ومير امان الله گذر به پا ايستاده سلامي زده با يك صدا گفتند كه صاحب آمادگي عام وتام وجود دارد، شما فرمان دهيد اجراء مي شود.

با اين نظريه، سكوتي سنگين بر جلسه سايه افگند.

سر انجام تصميم گرفته شد كه فردا صبح استاد شهيد رباني با حضور در ارگ با حامد كرزي به صورت جدي صحبت كند وعواقب دستگيري جنرال گوش زد شود، محمد يونس قانوني با سفير امريكا گپ بزند ومارشال مرحوم با قومندان ناتو.

يادم مي آيد فرداي همان روز من با مسؤل سياسي سفارت امريكا قرار ملاقات داشتم، در اين ملاقات بيشترين پرسش هاي وي در مورد مشكل جنرال صاحب بود ومن با قاطعيت خطرات دستگيري وي را باد آور شدم وگفتم درصورتي كه جنرال صاحب دستگير شود، شمال از دست خواهد رفت وشما كه مصروف جنگ در جنوب هستيد در شمال نيز با مردم روبه رو خواهيد شد.

اين تلاش ها خوشبختانه نتيجه داد وبا انجام يك سنت ريش سفيدي كه آن هم پيشنهاد ما بود، قضيه فيصله يافت.

آن چه را نوشتم يك واقعيت تاريخي بود وخيلي از شخصيت هاي نام برده خوشبختانه زنده اند و مي توانند اين نوشته را تاييد كنند.

اما هدف از ذكر اين خاطره، ياد آوري همنوايي و همدلي رهبران جهاد ومقاومت وهمسنگري اينان با يك ديگر در روزهاي سخت بوده است.

من خوشبختانه با اكثريت كدرهاي جنبش ملي دوست و رفيقم و خيلي هايشان وطنداران سرپلي وشبرغاني من هستند وبا شخص جنرال صاحب نيز دوستي وآشنايي نزديك دارم ولطف ايشان را در نجات خودم از يك مهلكه مرگ آور در زمان مقاومت هيچگاه فراموش نمي كنم ، با جناب نور ودوستان همراهش نيز رفاقت دارم، دلم خون مي شود وقتي مي بينم كه سر يك موضوع كوچك، بلواوآشوبي چنين عظيم به پا مي شود، بلوايي كه كل امنيت وثبات شمال را به مخاطره افگنده است.

اميد وارم هم معاون صاحب اول رياست جمهوري وهم آقاي نور از لشكركشي دست بردارند وبا صدور پيام هاي جداگانه از هواداران خود بخواهند كه آرامششان را حفظ كنند.

مايه شرم ما و حيرت جهانيان خواهد بود وقتي مي بينند كه ما به خاطر بالا وپايين كردن يك عكس اين همه غوغا وآشوب به پا مي كنيم .

 

 

___

نوشته بالا در برگه فیسبوک نویسنده به نشر رسیده است.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا