تظاهرات ننگر هار ودست آورد های معکوس حکومت وحدت ملی
روز یکشنبه همین هفته هشتم نومبر 2015 مصادف عقرب 1394 محصلین پوهنتون ننگر هار برسم اعتراض علیه شیوه مدیرت مدیر لیلیه پوهنتون شعار های دادند که تنه نیمه لرزان دولت اختلاف ملی را بیشتر از پیش تکان میداد. مظاهره کنندگان در حا لیکه پرچم طالب وداعش وحزب التحریر را بر افراشته بود فریاد میکشیدند ما جمهوری نمیخواهیم ما دموکراسی نمیخواهیم ما دولت اسلامی، امارت اسلامی وخلافت اسلامی میخواهیم. اما در حاشیه این شعار های اصلی از نحوه مدیریت مدیر لیلیه وعدم پرداخت بدل اعاشه شان نیز شکایت بعمل آمد وحال دلیل وانگیزۀ مظاهره هر چه بوده باشد مظاهره کننده گان عملا شعار های ضد دو لت وبطرفداری از داعش وطالب وحزب التحریر حمایت کردند. که جای نهایت تا مل وتعمق است..
عقب نشینی تا کجا؟ گاهی شنیده میشود که نیرو های امنیتی ودستگاه اداری یک ولسوالی از اثر حمله مخا لفین از یکجا بجای دیگر کوچ میکنند وبنام عقب نشینی تکتیکی توجیه میگردد اما حالا که این عقب نشینی ها از نظامی به فرش سیاسی قدم گذاشته ومخا لفین به همان قباره وقیافه سنگر پرچم های خودرا در صحنه دانشگاه ها به اهتزاز در میآورند وشعار امارت وخلافت اسلامی سر میدهند دولت چه باید کرد؟ همان طالبان امارت وداعشیان خلافت در مرکز مهمترین ولایت افغانستان در کانون علم ودانش پرچم خودرا به اهتزاز در آورده نظام فعلی را قبول ندارد ومیخواهد همان امارتی را که میخواست بزور سر نیزه حاکم گردانند حالااز طریق شعار های سیاسی طور آزاد خلافت میخواهند که تا عملی شدن آن هم فا صله چندانی وجود ندارد.
بی تکلیفی دولت ونگرانی مردم: هرچند دولتی به مفهوم واقعی آن وجود ندارد ولی باز هم مردم انتظار دارند این حکومت در ساحه سه کیلو متری ادارات دولتی قوانین خودرا رعایت کنند. شعار مرگ بر جمهوریت با مواد صفحه اول قانون اساسی مغایرت دارد. شعار ما خلافت وامارت میخواهیم همان توجیه جنایات شرارت پیشگانی است که انسانها مظلوم را در گوشه گوشه سر زمین ما سر می برند ویا هم زنده بگور میکنند. اگر حکومت نفاق ملی در چنین وضعیت بی تکلیف باشد ومظاهرات این چنینی را با خون سردی نظاره کند دیگر خبری از دولت وحکومت نخواهد بود. از آنجائیکه حکومت فعلی هیچ دست آوردی ندارد مردم به شعار داعش وطالب لبیک گفته از بین شهر ها ومراکز تعلیمی وتحصیلی موج توفنده وپر خروشی بحرکت در میاید واین تفاله های تاریخ را که بنام رهبران حکومت وحدت ملی یاد میشود به زباله دان تاریخ خواهند انداخت. مردم انتظار دارند این حکومت نا قضین صریح قانون اساسی را سر جای شان خواهد شاند اما دریغ که ازین گیاه ضعیف هیچ انتظاری نمیرود.
حکومت گپ وتحلیل: این حکومت جزء گپ وتوجیه نا بسامانیها دیگر هیچ مسئولیتی ندارد. اگر خانه های مردم در اچین ننگر هار آتش زده شود واگر دختران در غور وفراه زنده بگور شوند واگر مسافرین در غزنی وزابل سر بریده شوند وبر کودکان سه ساله تا شش ساله تجاوز صورت گیرد واگر همه زمینها غصب ودارائیهای عامه بتاراج برود بازهم همان مصروفیت کمیسیون بازی ونم کردن نتائج ویخ زدن انتظارات وامید های مردم که خیلی ما یوس کننده است. مگر کدام وجدان بیدار واحساس زنده میتواند بحکومتداری ادامه دهد در حالیکه شهروندانش در مسیر راه ها سر بریده میشوند. کدام ضمیر آگاه وایمان به خدا ومردم اجازه میدهد تا در برابر ضجه وفریاد جانکاه رخشانه ها همچنان ساکت ویخ زده بود. مگر معنی ومفهوم حکومت همین است که در قصر ها به استقبال قلدران داخلی وخارجی نشسته باشی ونفهمی که در سر زمینت چه میگذرد. رئیس جمهور از فلسفه ومنطق صحبت میکند ورئیس اجرائیه هم از فیشن وسلیقه وما شاء الله. وبا مقرری هر یکی از طرفداران شان لبخند خوشی میزنند. من واقعا بحال چنین حکومتی تا سف میکنم و خجالت میکشم.
دست آورد های معکوس: ما فعالین جامعه مدنی ومدافعین حقوق بشر وطرفدار حکومت قانون به این دل خوش کرده بودیم که حکومت طی چند سال دست آورد های مثبت موازی با ارزش های نظام های مدرن دنیا دارد مانند آزادی بیان وحقوق بشر وقانون اساسی ومطبوعات آزاد زمینه فعالیت برای زنان وگشایش مکاتب وتوسعه مراکز صحی وغیره اینها دست آورد ها بودند اما حالا دست آورد ها چیست؟ یقینا سر بریدن انساهای بیگناه زنده بگور کردن دختر ها رجم وسنگسار در نزدیکی مرکز ولایت ویا آزادی شعار امارت اسلامی وخلافت در بین پوهنتونها و شیوع فساد مالی ورشوت واختلاس. جنگ روز مره در پارلمان اختلافات قومی وسمتی. حضور طالب در مرکز ولایات وگسترش التحریر وداعش در مراکز تعلیمی حال باید کدام دست آورد را حفظ کرد. لذا شرائط در حال معکوس شدن است چون دست آورد ها کاملا معکوس است وبحفظ وحمایت نیاز ندارد شدیم ملت یخ زده وبی احساس. خداوند از بدترش نجات دهد.
این خیلی خطر ناک ارزیابی میگردد، که یک مرکز دانش و فرهنگ بطرف داری از اجیران فروخته شده و بی ننگ ضد اسلام و ضد عقل و خرد مثل طالبان و داعشیان، بیرق بالا نمایند. دولت باید عاجل موضوع را زیر بررسی گرفته و تدابیر عاجل را بخاطر محو چنین فکر بر بر منشانه و ضد استقلال و ازادی، روی دست گیرد. استخبارات پاکستان خواسته است فابریکات تولید طالب و وحشت و طنفروشی را توسط مدارس مذهبی از پاکستان به افغانستان انتقال دهد.
مظاهره شاگردان پوهنتون(دانشگاه) ننگر هار، نمایانگر اینست که کار صدها مدارس دینی تیپ مدارس دینی پاکستانی که در زمان اقای کرزی در افغانستان نهال شانی شده بود، زود ثمر داده است. و همچنان زنگ خطر نابودی استقلال و آزادی افغانستان را بصدا در آورده است. اگر من بجای غنی و عبدالله میبودم خواب از چشمانم پریده بود کوتاه فکری و انحصار گری قدرت را فراموش کرده و درپی نجات افغانستان ازین طوفان وحشت و بر بریت جاری شده از طرف پاکستان، میشدم.