داعش؛ بازی نو، با مرزهای خیالی و اهداف واقعی
روش های غیرمتعارف و خشن، عملیات سریع و برق آسا بر قلب دشمن و غافلگیر کردن آن از جمله تاکتیک هایی است که گروه داعش تا به حال به آن توسل جسته و موقیعت های اساس و استراتژیک را در کشور های سوریه، عراق و لیبی تصرف کرده است.
اشغال کشور عراق توسط امریکا در سال 2003 میلادی، بی عدالتی سیستماتیک را در ساختار سیاسی ـ نظامی این کشور پدید آورد. کنار زدن افسران مجرب و مسلکی رژیم صدام حسین، جنگ دوامدار در کشور سوریه و حمایت غرب از مخالفان رژیم بشار اسد که به سرازیر شدن تندروان مذهبی از سراسر جهان به این کشور انجامید، از جمله عواملی بود که شکل گیری گروه داعش را در این منطقه مهم و استراتژیک تسریع کرد و آن را به یک نیروی قوی و کار آزموده مبدل ساخت.
داعش پروژه ی جهانی است که با اهداف استراتژیک سیاسی ـ اقتصادی کشورهای حاشیه خلیج فارس و برخی کشور هایی که در این منطقه اهدافی خاصی را دنبال می کنند به میان آمده است.
تجزیه و تقسیم کشور های عراق و سوریه به شیعه، سنی و کُرد و استقرار حکومت های مورد نظر اهدافی اند که برخی کشور های ثروتمند خلیج فارس از آن حمایت می کنند. هم چنان گفته می شود که کشور ترکیه برای جلوگیری از خود مختاری و قدرتمند شدن کُرد ها در این منطقه و تضعیف آنها به وسیله ای داعش و تغییر رژیم در سوریه از این گروه پشتیبانی می کند.
زمینگیر شدن داعش در ” کوبانی ” که با مقاومت شدید کُرد ها در این منطقه مواجه شد، توانست جلو پیشروی این گروه را بگیرد؛ اما خصلت جنگ در این منطقه با کش و قوس و ابعاد پیچیده و غیر قابل پیش بینیی همراه است که در مقاطع مختلف و با راهکار های بازی گران آن در حال استحاله خواهد بود.
ایجاد گروه داعش در منطقه خاورمیانه همانند گروه طالبان در دهه نود میلادی در افغانستان در کنار اهداف سیاسی آن، با اهداف کلان اقتصادی صورت گرفته است که شرکت های بزرگ نفتی منطقه و جهان با عطش سیری ناپذیری که دارند، بازی گران مهم این پروژه می باشند.
اما، گستره و پهنای اهداف داعش فراتر از مرز های عراق و سوریه، شامل مناطق گسترده ای می شود که در اصطلاح داعش از آن ” خراسان ” نامبرده می شود. این حوزه شامل کشور های افغانستان، ایران، آسیا میانه و قسمتی از پاکستان می شود که برای داعش و اهداف آن از اهمیتی ویژه ی برخوردار هستند.
افغانستان و اهمیت آن برای داعش
افغانستان با داشتن مرز های مشترک و طولانی با کشور های ایران، پاکستان و آسیامیانه که کشور های سرشار از منابع انرژی در جهان اند، برای داعش و اهداف دراز مدت آن از اهمیتی بالای برخوردار می باشد.
جایگاه ژئوپلتیک و ژئواسترتژیک افغانستان که محل تلاقی منافع کشور های منطقه و جهان است، همواره برای کشور های قدرتمند جهان و منطقه، مهم و با اهمیت بوده است. اراضی ناهموار و کوهستانی این کشور برخلاف سوریه و عراق، بقای گروه داعش را برای جنگ های طولانی ضمانت می کند؛ و آنها را برای یک جنگ خسته کننده و فرسایشی با طرف مقابل آماده می سازد.
برعکس، اراضی هموار و آسیب پذیر عراق و سوریه دیر یا زود داعش را در برابر جنگ های چند جانبه و طاقت فرسایی قرار خواهد داد که اشتیاق نفوذ و سربازگیری این گروه را در افغانستان و مرز های این کشور چند برابر بسازد. این مسئله همسایه های افغانستان را از همین اکنون وادار به تدابیر و برنامه های پیشگیرانه کرده است که به تحکیم بیشتر مواضع دفاعی در سرحدات خود بپردازند و آماده دفاع باشند.
چین، روسیه و ایران کشور های هستند که از گسترش داعش در این منطقه بشدت نگران اند و آن را تهدید جدی علیه منافع خود می دانند. روسیه با داشتن سرحدات و منافع مشترک با کشور های آسیا میانه نفوذ و گسترش این گروه بر نمی تابد و با قوت از آن جلوگیری خواهد کرد.
چین بازیگر آرام و پرقدرت منطقه است که در عدم دخالت در مسائل ایدئولوژیک و سیاست داخلی کشورها، پایه های نفوذ اقتصادی خود را از افغانستان و آسیای میانه و فراتر از آن تحکیم و گسترش داده است و داعش را خطر جدی در منطقه و پاشنه آشیل در برابر منافع خود می داند.
هم چنان، همسایه غربی افغانستان کشور ایران که از استقرار پایگاه های امریکا در افغانستان دلخوشی ندارد، رسیدن این گروه را به سرحدات شرقی خود توطئه یی از جانب غرب می داند و از آن سخت نگران است.
اما، در این میان پا کستان کشوری که با داشتن نقش های متفاوت و بازی های چند پهلو در منطقه شهرت و مهارت دارد، و در این حیض و بیض و با روی آوردن به تروریست پروری جدید و بازی با کارت داعش زمینه های باج گیری را از کشور های تمویل کننده داعش فراهم کرده و در بی ثباتی منطقه نقش برجسته ی خواهد داشت.
با توجه به موقعیت افغانستان، داعش تلاش دارد تا بتواند در این کشور جایگاه و پایگاه های مستحکمی داشته باشد. بیعت و حمایت برخی سران طالبان در افغانستان و پاکستان از داعش و تعیین سرپرست برای حوزه خراسان توسط آن که تمرکز اصلی آن در افغانستان خواهد بود، از همین اکنون ناقوس های خطر از جانب این گروه را در افغانستان بصدا درآورده است.
نگرانی مسئولین امنیتی و آگاهان امور سیاسی در این اواخر نشان می دهد که افغانستان در معرض خطر و تهدیدی جدی از جانب پدیده ی بنام داعش قرار دارد که به سربازگیری و پایگاه سازی در این کشور تلاش دارد.
اخیراً رئیس جمهور کشور جناب محمد اشرف غنی نیز تشویش و نگرانی خود را از گسترش و نفوذ داعش در افغانستان در اجلاس امنیتی مونیخ ابراز داشت واز آن بمثابه ای یک مشکل جهانی نامبرد. ایشان هشدار دادند در صورتی که افغانستان بار دیگر فراموش شود و تنها گذاشته شود، استعدادتبدیل شدن به محل تلاقی گروه های تروریستی در منطقه را دارد.
بنابر این، نفوذ و گسترش داعش در افغانستان به اضافه گروه های افراطی طالبان و حزب اسلامی که دربستر اهداف مخرب و ویرانگر استخبارات پاکستان غنوده اند، افغانستان را به ” وزیرستان ثانی ” مبدل می کند. بی ثباتی، جنگ دوامدار، قتل عام و تقابل با همسایه های کشور از جمله پیامد های منفی این پدیده است که در یک بازی نو، و ترسیم مرز های خیالی، اهداف واقعی و استراتژیک را در سر دارد.