اعضای محترم پارلمان روی سخنم با شماست
بدون مقدمه و تشریفات معمول در نویسنده گی باید نوشت که وکیل در خانه ملت از لحاظ خصوصیت های شخصی عصاره وچکیده خوبی های اجتماع ویا نماینده مردمی است که وی را انتخاب نموده اند. چون وکیل متولی امور سائرین است ودر شرايط فعلی مسؤول امور بیش از صد ها هزار انسان محتاج، در مانده، یتیم بیوه زن وفقیر واجتماع محروم از حقوق وامتیازات شهروندی وقتی وکیل را نماینده منتخب مورد تأيید واعتماد بیش از هزاران انسان واجد شرايط می دانیم وآن را شخص شایسته با مناعت وامانت دار پنداشته اند که امور خودرا به وی سپرده اند. یعنی شخصیتي که تفویض امور سائرین به آن تکیه کرده است گمانم صلاحیت نهایت خارق العاده است که انسان هاي دیگر دارای این ویژه گی ها نیستند به همه حال این خصوصیت های شخصی آن است وحال این وکیل باید چه نوع صلاحیت ها ومسؤولیت ها داشته باشد؟ در پیش گاه خدا و مردم از این صلاحیت ها چگونه استفاده کند حرف جدا گانه ایست در شرايط کنونی افغانستان اعضاي پارلمان ویا وکلا از جمع کل نفوس ولايت ها انتخاب مي شوند و این وکیل صلاحیت خود را از کل نفوس ولایت مربوطه اش مي گيرد یعنی قدرت تمام نفوس از طریق باور واعتماد به یک فرد انتقال می کند که به همان تناسب مسؤولیت دارد. وکیل باید خود را خدمتگذار مردم بداند نه بادار نماینده های مردم در خانه ملت به یقین میدانند نهاد پارلمان تنها مركزي است كه تمام قوا از وی تبعیت نموده مشروعیت قانونی خودرا ازوی مي گيرند در جايی که مسأله تفکیک قوا منحیث رکن با ارزش واثر گذار مطرح باشد مقام نماینده و حیثیت پارلمان در صدر قرار دارد. نماینده مردم باید الگو ونمونه در ساختار ورفتار جامعه در صداقت اخلاق، آداب وقوانین درخشش خاص خود را داشته باشد. یعنی نماينده گان باید نمونه ومعلم اخلاق، ادب وقانون پذیری باشند، شكي نيست كه شواری ملی به همه امور نظارت دارد و حق نماينده گان است كه از هر انحراف و خلاف رفتاری ها جلو گیری کنند همه مي دانند نماينده گي مردم، به مفهوم مسؤوليت و خدمت است نماینده چون شمع پر نور بر فرا راه مردم باید تابنده گی داشته باشد ودیگران در روشنی اندیشه ها وافکار شان حر کت کنند. شورای ملی در نظام داراي نقش حقيقي در اداره و هدايت دولت در مسیر سالم دارد و درست ايفا كردن اين نقش تأثير عميق و تعيين كننده يي در سرنوشت و مسير و جهت گيري هاي اصلي كشور به جاي مي گذارد. همان است که شورا را زور مردم وزور مردم را زور خدا مي دانند، قوت در اتحاد، یک پارچه گی و درک از مسئولیت ها است. شورای ملی به معناي حقيقي كلمه مظهر اراده و حاكميت مردم است. شورای ملی با مصوبات خود راهي را كه دولت براي اداره كشور بايد بپيمايد ترسيم مي كند و بر اين حركت سرنوشت ساز نظارت مي نمايد. پارلمان منحیث نمایندۀ کل کشور باید در همه حال حريت و صراحت و حق گرايي و استقلال خود را حفظ كند و راه راست را به مجريان امور بنمايد و بر پيمودن آن نظارت كند. حالا که بعد از صد روز حکومت وحدت ملی توانست لست کابینه را به ولسی جرگه بسپارد تا بعد از رای اعتماد به کار آغاز نمایند مسئولیت خطیر بدوش شما نماینده گان مردم قرار گرفته است مردم افغانستان بعد از این نظاره گر اعمال و کردار صادقانه و وطن دوستانه شما هستند که چه نوع خدمت گذاران را در کابینه برای مردم افغانستان معرفی میکنید موقف گیری شما در مقابل اشخاص و افراد دو تابیعته که قبلاً در مورد شان فیصله نموده اعلان کرده اید چه کاری را انجام میدهید در این مورد چون فیصله شما را پا بر جا میدانم ضرورت به تبصره نیست اما ظرفیت و توان مندی های کاندیدان پیشنهادی حکومت وحدت ملی را چگونه ارزیابی میکنید مربوط به شماست. باور دارم اکثریت مجلس این حقیقت را میدانند که داوطلبان پست وزارت های مختلف زمانی که در پارلمان حضور پیدا میکنند همه برنامههایی پر زرق و برق را ارائه میدارند که بعضاً در آنها، ردپای وعده بذل و قول و قرار های فراوانی وجود دارد که از سر تا پا امیدوار کننده و پررنگ و روغن است. وعدههایی که استضعاف اقتصادی و به تبع آن استضعاف فرهنگی امنیتی مردم را نشانه گرفتهباشند اما نه تنها چاره این استضعاف غم انگیز و تأسف بار نیستند که تعمیق دهنده آن ها هم می داند که عملی نیست وعدههایی که، تخریب حرث و نسل ملتی را فدای نایل شدن به قدرت میان تهی مینماید، و خواسته یا ناخواسته برگرههای زده شده بر سازوکار گشایش مسایل اقتصاد و فرهنگ امنیتی و سیاست، گرههایی میافزایند و آنها را ناگشودنیتر میسازند. اندوه سونامی وعدهها، از آن جهت پایان ناپذیر است که، بر بستری از محرومیت و حرمان مینشیند، تا تلویحاً بر کرامت تضعیف شده انسانها، و تصریحاً بر توهم درآمدی آنان، پافشاری و اصرار نماید. لیکن چون از آن چه احزاب فعال و کارآمد باید انجام می داد متاسفانه از همچو احزاب محروم ایم که همانا معرفی دیدگاهها و مواضع و اصول خودشان در موضوعات مختلف کشور، در دورههای طولانی از زمان است، به نحوی که مردم میتوانند، حتی روند تغییرات در تصمیمات متخذه و مواضع آنها را رصد، و با آگاهی، نمایندگان و کاندیداهای معرفی شده از سوی حکومت بخاطر مقام وزارت خبری نیست، که غیر باور کردنی باشد که چرا سهمیه بندی شده برای مردم در چنین جامعهای، چه راهی جز حداکثر توجه به اشخاص جایگاه و صلاحیت در خانه ملت دارد و تكليف، نماينده گان بايد نظا رت دقيق و همه جانبه خود و تصويب قوانين هدايت گر و سا زنده، زمینه های كار و تلاش و پيشرفت كشور را هموار نموده و اگر ضعف، خلاف و يا تخلفي ديدند با قدرت و قاطعيت برخورد نموده و مسامحه روا ندارند. در قانون اساسي نيز به اين مسأله توجه خاص مبذول شده و از نظر شرايط و اختيارات و مسؤوليت ها بر ركن بودن و محوريت شورای ملی در امور كشور تأكيد شده و اصول فراواني به وظا يف و اختيارات و رسالت نماینده گان مردم اختصاص يافته است. فصل مکملی از اصول قانون اساسي به مسايل مربوط به شواری ملی و قانونگذاري و قوه مقننه و وظايف اين قوه مربوط مي شود که البته دوستان بهتر مي دانند، نماينده گان با وصف داشتن مسؤولیت خطیر وبزرگی که پیش رو دارند در گذشته گاهی در مورد تعیين سر نوشت کشور بخصوص راه اعتماد دادن به وزرای بی کفایت رشوت خور اختلاس گر نه تنها سهل انگاری بلکه برای مردم جفا روا داشته اند. من فکر میکردم که وکلای محترم از گذشته زیاد آموخته اند بعد از این جهت انتخاب وزرا دقت همه جانبه به خرج خواهند داد اما متاسفانه در این روز ها در گوشه وکنار دیده می شود که وکیل دست کاندید را گرفته خانه به خانه میبرد و عذر و زاری مینماید که بخاطر من برای این آقا شما هم صنفی عزیز رای اعتماد دهید جناب وکیل باید بداند که نزد خدا نزد ملت چه مسئولیت بزرگی دارد. عوض این که وزرای پیشنهادی پشت دروازه وکلا ایستاده باشند متاسفانه تعدادی محدودی از و کلای محترم پشت دروازه دفتر و خانه ای وزرای پیشنهادی صف کشیده، ایستاده اند که نهایت حیف است. وکلای محترم باید بدانند و باور داشته باشند، تاریخ هرگز فرزندان خدمت گزار خویش را فراموش نخواهد کرد. اگر وکیل منافع شخصی را بر ملی ترجیح دهد باور داشته باشد زود یا دیر مردم هر ولایت و هر ولسوالی و بالاخره هر فردی از مردم افغانستان چه درشرق، چه در غرب، چه شمال و چه جنوب که اشخاصی را برای خدمت گزاری به نام وکیل بخود تعيین نموده اند و به آن رای داده اند، حق دارندارند از وکیل خود بپرسند که در دوره که مسؤولیت وکالت ما را داشتید چرا با این یا آن وزیر که نتوانست خدمتگذار صادق باشد رای اعتماد دادید. به حکم وجدان شما باید به وزیر رای مثبت بدهید که حد اقل مرحم کوچکی به زخم های ناشی از بی عدالتی های موجود بگذارند ودر جهت تأمین عدالت دست و آستین بر زند فریاد سر دهد وبخاطر حقوق حقه ملیت ها ومردم محروم کشور بار بار چه شب چه روز آن که در توان دارد گام بردارد. وکلای عزیز عملکرد کاری شما بخاطر رای اعتماد یا عدم اعتماد مي تواند مورد قضاوت امروز و فردای مردم مسلمان افغانستان قرار گیرد امیدوارم از این آزمون تاریخی سفید رو و سر افراز بدر آیید به وزرای سهمیه بندی که مقام وزارت را مرحون آنانی میدانند که وی را پیشنهاد کرده اند نه وکلای که به او رای اعتماد داده اند. وکلای گرامی شاید بعضی بگویند که مسئولیت فردی است ما چه کنیم درست است من هم باور دارم اما از سوی دیگر خودم پارلمان را در افغانستان مانند پيكر واحدى میدانم، اعضاى اين پيكر ارتباطى حياتى و سرنوشت ساز با يكديگر دارند اختلال و كم كارى در يك عضو, عامل به هم خوردن تعادل بدن میشود. دراين هنگام, بقيه اعضا بايد به كمك آن عضو بشتابند و به او يارى دهند تا نظم و تعادل به بدن برگردد و حيات و زندگى ممكن شود. اين حقيقت, در سطح جامعه مختلف افغانی نيز بايد پياده شود. اگر نيازمندى به عللى نتوانند خود را همپاى ديگران قرار دهد, شايسته است، ديگران به او يارى دهند تا عدالت و تعادل اجتماعى در جامعه محقق گردد. انسانها, همانند سنگهايى نيستنداز يكديگر بى خبر و با هم بى ارتباط بلكه مانند حلقات يك زنجيره اند كه حيات و قوامشان در گرو پيوستگى و وابستگى است. به همين جهت, در فرهنگ بشرى، همواره به اين مساله توجه گرديده و به تعبيرهاى گوناگون جامعه انسانى به اين سو فراخوانده شده است. انديشه وران و مصلحان, با بيان و قلم, مردم را به تعاطف, تعاضد, همدلى و خدمت رسانى دعوت كرده و آن رااز مقومات جامعه واجتماع برشمرده اند. اديان الهى, كه براساس ارزشهاى فطرى و واقعى استوارند, به اين امر عنايت كرده و نقش اساسى را درايجاد و تقويت اين روحيه داشته اند. وکلای عزیز امیدوارم جهت رای دادن به وزرای پیشنهادی طوری عمل کنید که جایگاه نیرومند و مقتدر نماینده گی مردم را به اثبات برسانید تا هر معامله گر و فریب کاری باور پیدا کند که زور مردم زور خداست. و نماینده گان ملت درخانه ای ملت بعد از این حرف اول را میزنند تصمیم صادقانه و بی طرفانه ای شما سرنوشت سیاسی آینده شما را رقم میزند .