درسهای «شمال» برای «جنوب»
در پی تغییرات و اصلاحات گسترده در وزارت داخلهی کشور، اینک نتایج آنها را میتوان در تحولات چشمگیر و خیره کنندهی شمال کشور به تماشا نشست.
ولایات شمالی کشور که از مدتی به اینسو به محل مورد توجه گروههای شورشی و تندرو تبدیل شده بود و بیم آن میرفت که شمال کشور هم به سرنوشت جنوب و شرق دچار شود، با ابتکار عمل و تحرکات سنجیده شدهی نظامی رهبری، این مناطق دوباره به ساحات امن کشور پیوست و این امیدواری را در دل بسیاریها شکوفا کرد که اگر دلسوزی و خلاقیت نظامی، یک رهبر مردمی را همکاری کند، بدون شک نتایج آن قابل تمجید و تحسین برانگیز خواهد بود.
به تازگی در پی یک رشته عملیات در بخشهای عمدهیی از ولایات کندز، بغلان، تخار، سرپل و فاریاب دهها شورشی از میدان مبارزه و جنگ بیرون شدند.
جنرال داوود داوود فرمانده پولیس شمال میگوید عملیات شمال باعث شده است که “فعالیتهای خرابکارانه” شورشیان در شمال به شدت کاهش یابد.
آقای داوود که به دنبال این دستاوردهای نظامی با خبرنگاران صحبت میکرد، افزود: درجریان این عملیات ـ که از چند هفته پیش آغاز شده است ـ بیش از 100 فرمانده طالبان در شمال کشور به دولت پیوسته و شماری دیگر از فرماندهان طالبان کشته شده اند.
به گفتهی او، پنجاه تن از فرماندهان بازگشته از شورشیان در ولایت کندز، و بقیه در ولایتهای مختلف شمال افغانستان از گروه طالبان جدا شده و به دولت پیوسته اند.
جنرال داوود همچنین در این نشست خبری تأکید کرد که برای تحکیم امنیت مناطقی که از کنترل طالبان خارج میشود، برنامههایی ـ از جمله استقرار نیروی امنیتی و بازسازی این مناطق ـ روی دست گرفته شده است.
در همین حال جنرال داوود گفته است که پیشرفتهای اخیر در اثر تغییر شیوهی عملیات نظامی علیه شورشیان در شمال افغانستان، بهدست آمده است.
این دستاوردهای بزرگ نظامی نشان میدهد که در درون دولت هنوز توانایی و ظرفیتهای پنهانی وجود دارند که اگر مجال و زمینهی تبارز برای آنان مساعد شود، نه تنها میتوانند وضعیت بحرانی را مهار کنند، بل جلو تحرکات و پیشرویهای نیروهای مهاجم و شورشی را نیز میگیرند.
بدون شک در این پیروزیها نقش رهبری شمال – چه آنانی که دلسوزانه از گذشته در این حوزه حضور فعال و نیرومند داشته اند وچه افرادی که به دنبال جابهجاییهای اخیر در ساختار وزارت داخلهی کشور وارد منطقه شده اند – برجسته است. رهبری نیرومند و متکی به حمایت مردم همواره توانسته بر مشکلات غلبه کند و توازن قدرت را به نفع حاکمیت تغییر دهد.
در طول نه سال گذشته نقش استاد عطا محمد نور در تحولات شمال کشور نقشی منحصر به فرد و کلیدی بوده است. زعامت جسورانه و عقلانی آقای نور سبب شده که شمال کشور کماکان در آرامش و امنیت بهسر ببرد و شهر مزار شریف شاهد تغییرات ساختاری و درونی بزرگی باشد.
این رهبری که از حمایت بزرگ مردمی برخوردار است، این فرصت را برای شمال کشور فراهم کرده که خلاف مناطق جنوب و شرق، در راستای نهادینه کردن فرهنگ دموکراسی و حاکمیت ملی گامهای موثری را بردارد.
در طول نه سال گذشته آقای نور با جسارت در کنار مردم شمال و به ویژه مردم ولایت بلخ قرار گرفت و شب و روز برای برقراری نظم و ثبات در این مناطق تلاش کرد.
هرچند هر از گاهی این مناطق هم از تیررس دشمن به دور نبود و شورشیان داخلی و خارجی سعی داشتند که مناطق شمال را به مرکز ناامنیها و درگیریها تبدیل کنند؛ ولی این تلاشها همواره با جد و جهد مسوولان ناکام ماند و شمال همچنان به عنوان مناطق آرام و به دور از آشوب، خار چشم دشمنان باقی ماند.
حالا هم که در رهبری پولیس این مناطق با جایگزینی جنرال داوود داوود تغییرات اساسی وارد شده، شمال کشور میتواند به عنوان الگوی خوب رهبری هماهنگ و منسجم برای دیگر مناطق کشور معرفی شود.
پیوستن 150 فرمانده نظامی طالبان به دولت در این مناطق حرف کوچک و سادهیی نیست. این افراد که تا دیروز در پی بیثباتسازی منطقه بودند، از حالا برای تأمین امینت و نظم در کنار نیروهای دولتی تلاش خواهند کرد. اگر چنین ابتکار عملهایی در دیگر بخشهای افغانستان هم وجود میداشت، بدون تردید افغانستان حالا با بحران بیامنیتی و طالبانیزم روبهرو نمیبود.
برخی آگاهان باور دارند که دولت آقای کرزی به گونهیی طراحی شده از موجودیت چنین افرادی در رهبری ولایات جلوگیری میکند تا وضعیت همچنان بیثبات و ناامن باقی بماند تا تیم تمامیتخواه ارگ بتواند قدرت را همچنان در انحصار خود نگهدارد.
شاید برای برخی از دولتمردان تحولات شمال خوشایند نباشد و با وارد کردن فشار تلاش کنند که جابهجاییهایی را در آینده به وجود آورند؛ ولی به هر صورت رهبری شمال نشان داد که میتواند از پس مشکلات کشور بیرون آید و امنیت و بازسازی را به عنوان دو مولفهی مهم با ثباتسازی سیاسی کشور در کار و فعالیت خود محقق سازد.
دقیقاً اگر دولت آقای کرزی از آغازین سالهای به وجود آمدن در پی حذف افراد دلسوز و کار کشتهی ملی بیرون نمیشد، حالا طالبان به عنوان جریان مسلط نظامی حرفی برای گفتن نداشتند و لازم نبود که طرح مذاکره و مفاهمه در دستور کار قرار گیرد.
کنار گذاشتن افراد وطندوست و صالح از سمتهای کلیدی در طول چند سال گذشته، مهمترین عامل بیثباتی کشور است که به گونهی آگاهانه از سوی جناح اقتدارگرا عملی شد؛ ولی حالا که کارد به استخوان رسیده، این جناح سعی دارد که لا اقل از سقوط برخی مناطق کشور به دست شورشیان جلوگیری کند.
درسهای شمال باید به مناطق جنوب، شرق و غرب کشور تعمیم داده شود تا مردم طعم آسایش و بازسازی را عملاً بچشند و خود را در کنار حاکمیت بدانند.
برگرفته از ماندگار