آتشبازيهاي كرزي
برگزاري انتخابات پارلماني كشور در ميان موجي از تقلبها و عدم شركت حامد كرزي در كنفرانس مجمع سازمان ملل متحد در نيويارك، نشان داد كه هنوز علايق تيم تماميتخواه نسبت به حضور گسترده در شوراي ملي آينده، همچنان به قوت خود باقي است و اين نگراني را به وجود آورده كه امكان بروز حوادث غير مترقبه در كشور در سطح بالايي وجود دارد.
با گذشت يك هفته از برگزاري انتخابات پارلماني و افزايش حملات طالبان به شكل گسترده در ساحات مختلف، بيانگر اين موضوع است كه مديريت جامعه، كاملاً از هم پاشيده و ديگر رمقي براي زنده كردن آن وجود ندارد. آقاي كرزي كه بايد براي جلب بيشتر حمايت بينالمللي از افغانستان، در مجمع سازمان ملل حضور ميداشت، عدم حضور او به دليل واهي اينكه بايد بر جريان پس از انتخابات نظارت داشته باشد، هيچ بنياد قانوني و حقوقي ندارد و تنها ميتواند به اين منظور انجام شده باشد كه بتواند در نتايج انتخابات، تأثيرگذاريهاي مشخص خود را اعمال كند.
اينگونه برخوردهاي سطحي و قدرتمحورانه، هيچ نتيجهیي براي وضعيت بحراني كشور نميتواند در پي داشته باشد، مگر اينكه بحران در جامعه را به گونهي مهارناپذيري افزايش بخشد. مديريت جامعه، امر بسيار حساس و دشواري است كه تمام شاكلهي نظام را احتوا ميكند و در صورت خدشهدار شدن، ميتواند كل روند سياسي در جامعه را مختل كند. در حال حاضر، افغانستان با چنين وضعیتي مواجه است و در يك سخن، مديريت جامعه از هم گسيخته و تيم ارگ هم به دليل عدم توانايي در انجام وظايف، از گسترش و سرايت آن به حوزههاي مختلف جامعه نميتواند جلوگيري كند.
حالا ديگر روشن شده كه انتخابات پارلماني، بدتر و تقلبآميزتر از انتخابات رياست جمهوري برگزار شده و اين موضوع، جامعه را دچار شوكه كرده است. بدون ترديد اين شوكه در آيندهیي نه چندان دور، تبعات خود را نشان خواهد داد و از جمله اينكه فاصلهی ميان دولت و مردم را كه در انتخابات رياست جمهوري سال گذشته افزايش يافت، به گونهي سرسامآوري به يك بحران حاد مبدل خواهد كرد. آقاي كرزي به جاي آنكه به دنبال ايجاد فضاي همدلي و صميمیت در جامعه باشد، حركتهاي دموكراتيك و مردمي را به بازيهاي قومي و قبيلهاي تبديل كرده و از آنها به نفع خود استفادهي ابزاري ميكند.
سخنان خالد پشتون يكي از نامزدهاي انتخابات مجلس دوم از ولايت قندهار مبني بر دست داشتن برادر رييس جمهوري و عارف نورزايي يكي از افراد نزديك به آقاي كرزي در انتخابات پارلماني، اين واقعيت را بيان ميكند كه تلاش براي انحصار قدرت در افغانستان پايان نيافته و هر روز به گونههاي مشخصي ظاهر ميشود. اين تلاشها كه با هدف راه پيدا كردن افراد وفادار به تيم تماميتخواه صورت ميگيرد تا دست تماميتخواهان را در اجراي برنامههاي شان بازتر كند، زمينه را براي حركتهاي قوممدارانه و گسستهاي اجتماعي بيشتر فراهم ميكند. اگر در انتخابات رياست جمهوري، اين گسستها به شكل كمدامنهیي بروز كرد؛ ولي در جريان انتخابات پارلماني، به يك اصل بنيادين تبديل شد.
فضاي انتخابات پارلماني، دقيقاً فضاي جبههگيريهاي قومي و زباني بود، نه فضاي دموكراسي و رايدهيهاي مردمي. اصل دموكراسي در كشور به يك شوخي قدرت تبديل شده كه تنها براي مصرف بيروني از آن استفاده ميشود، نه براي قانونمند كردن جامعه و يا ايجاد مشاركت سياسي در مسايل عمدهي كشوري. آقاي كرزي و اطرافيان او در نه سال گذشته، اين بازي را آغاز كرده و هر روز بر ابعاد آن ميافزايد. ابراز نگراني از فشارهاي خارجي بر انتخابات، هيچ معنايی ندارد مگر اينكه بگذاريد تا ما خلاف انتخابات رياست جمهوري، تقلب را بدون سروصدا انجام دهيم و آنچه را كه خود به نفع جامعه ميدانيم، اعمال كنيم.
پس از اعلام نتايج انتخابات پارلماني، در كشور چند مورد بدون شك اتفاق ميافتد كه لازم است از حالا در بارهي آنها سخن گفته شود؛ نخست: دامنهي اختلافات قومي و زباني در كشور به سطح بيسابقهاي افزايش مييابد، دوم: تنشها و درگيريهاي مسلحانه از محدودهي طالبان و گروههاي افراطگرا به ديگر گروهها و جريانهاي سياسي گسترش پيدا ميكند، سوم: مديريت جامعه، كاملاً ويران ميشود و آنارشي و هرج و مرج بدون مهار، جامعه را فرا ميگيرد، چهارم: فرار افغانها به ديگر كشورها دوباره به شكل گروهي و جمعي آغاز ميشود، پنجم: ارتش و نهادهاي امنيتي از جلوگيري بحران امنيت به ستوه ميآيند، ششم: افغانستان يكبار ديگر آلهي دست كشورهاي همسايه و از جمله پاكستان ميشود.
اين مسايل، بدون شك پس از اعلام نتايج انتخابات پارلماني در كشور قابل پيشبيني است و عامل آن، كس ديگري نيست مگر حامد كرزي؛ اين آتشبازيي است كه شخص او در نه سال گذشته آغاز كرده و حالا خودش نيز در اين آتش خواهد سوخت.
برگرفته از روزنامه ی ماندگار