افغان ستان: کشوری که حتی روز استقلال آن هم جعلی است
افغانستان امروزی برخلاف ادعاهای بلندبالای تاریخ سازان سرکاری و درباری که برای آن تاریخ پنجهزارساله میسازند، کشوری جدیدی است در نقشۀ جهان که مرزهای آن (عمدتا) در زمان امیر عبدالرحمن (1880 – 1901 م) توسط انگلیس و روس (بحیث یک منطقۀ حایل) تعین گردیده و استقلال آن در زمان امیرامان الله (1919 – 1929 م) حاصل گردیده است.
پس از به قدرت رسیدن نازی ها در 1932 م، مسافرت هاشم خان (صدراعظم) به آلمان و ملاقات با هتلر، ایجاد انجمن تاریخ و آغاز تاریخسازی جعلی و اسطوره سازی دروغین برای یک قوم که در مقالات قبلی مورد بحث قرار گرفته اند (1)، حتی در مورد روز و تاریخ گویا استرداد استقلال افغانستان از انگلیس نیز جعلیاتی صورت گرفته که انسان را به حیرت می اندازد:
خط غلط، املا غلط، انشا غلط چون به معنی بنگری، جمله سر تا پا غلط
چنانچه در یکی از بحث های تلویزیونی دراین مورد تذکر بعمل آمد که در زمان امان الله، 9 حوت 1297 ش را بحیث روز استقلال جشن میگرفتند. در زمان نادرشاه و اوایل ظاهرشاه، 6 جوزا 1298 ش بحیث روز استقلال شناخته میشد (روزیکه گویا نادرخان تل را تسخیر نموده است). اما از اواخر سال های ظاهرشاه تا اکنون، 28 اسد 1298 ش بحیث روز استقلال افغانستان تجلیل میگردد. باین ارتباط جناب عبدالحمید مبارز نیز طی مقالۀ از وزارت فرهنگ و اکادمی علوم افغانستان خواهان اعلام دقیق تاریخ استقلال کشور شده و 24 فبروری 1919 را روز استقلال افغانستان دانسته است (2).
جهت اثبات و دانستن روز استقلال افغانستان شاید کافی باشد به دو اثر تاریخی و تا اندازۀ قابل اعتبار میرغلام محمد غبار (افغانستان درمسیرتاریخ) و میرمحمد صدیق فرهنگ (افغانستان در پنج قرن اخیر) مراجعه کرد تا درک نمود که تاریخ دقیق استقلال افغانستان از استعمار انگلیس کدام روز است (از بحث سیاسی در بارۀ مفهوم و ارزش استقلال واقعی و پیآمدهای آن و اینکه افغانستان کشور مستقلی هست یا نه، یا اینکه افغانستان فعلی بطرف ثبات میرود یا بطرف تجزیه، صرفنظر میشود). اگر بآنچه در این آثار آمده باور نمائیم، کرونولوژی حوادث بترتیب زیر بوده است (3 و 4):
– امیرحبیب الله درشب 21 فبروری 1919 کشته میشود …
– امیرامان الله در 23 فبروری سلطنت خود را اعلام میدارد …
– امیرامان الله در 24 فبروری دراجتماع مردم کابل و قشون پایتخت درمیدان مرادخانی نطق مشهور تاریخی خویش را ایراد نموده، استقلال خارجی افغانستان و آزادی فردی در داخل کشور را اعلان میکند …
– امیرامان الله در 28 فبروری (9 حوت 1297 ش) توسط اعلامیه های مفصل چاپی مردم افغانستان را مخاطب قرارداده و میگوید … من عهد بستم که بایستی دولت افغانستان مانند سایر قدرتهای مستقل جهان، درداخل و خارج کشورآزاد و مستقل باشد …
– امیرامان الله در 3 مارچ نامۀ به نایب السلطنه انگلیسی هند میفرستد که بایستی در معاهدۀ 1905 دولتین افغان و انگلیس تجدیدنظر بعمل آید … امیرطی این نامه ازکشته شدن امیرحبیب الله، برتخت نشستن خود، استعفا و بیعت سردار نصرالله خبرداده و در ضمن معرفی نمودن افغانستان بعنوان یک دولت آزاد و مستقل، آمادگی اش را جهت انعقاد عهد نامۀ جدیدی اظهار میدارد …
– دولت شوروی توسط اعلامیۀ در 27 مارچ 1919 بحیث نخستین دولت جهان، استقلال افغانستان را به رسمیت می شناسد …
– امیرامان الله در 13 اپریل نطق با حرارتی درمحضر عام ایراد نموده طی آن با اعلان استقلال کشور، مردم را به اصلاحات مبنی بر آزادی و مساوات و رفع ظلم و رشوت و سایر قبایح اداری مژده داد … نمایندۀ انگلیس درکابل که واقعه نگارنامیده میشد به حکومت خود اطلاع داد که امیر در بیانیۀ 13 اپریل 1919 و اعلان استقلال بسوی او رو آورده تاکید کرد تا موضوع را به اطلاع حکومت خود برساند …
– بعد ازیک سلسله مکاتبات بین حکومت افغانستان و حکومت انگلیسی هند، بالاخره یک هیئت صلحیه به ریاست علی احمد خان وزیرداخله … در 25 جولای وارد راولپندی گردیده با سر هملتن گرانت فارن سکرتری و رئیس هیئت انگلیسی داخل مذاکره میشود… درنتیجه در 8 اگست 1919 معاهدۀ صلح دولتین در 5 ماده به امضا میرسد … مطالب عمدۀ عهد نامه برقراری مجدد صلح بین دو کشور، منع تورید اسلحه به افغانستان، قطع امداد پولی هند به افغانستان و تصدیق مجدد خط دیورند ازجانب افغانستان و تعین خط سرحد درحصۀ تورخم به میل انگلیس میباشد …
– بعد از معاهدۀ صلح راولپندی دولت افغانستان با حکومت انگلیسی هند راجع به یک معاهدۀ کامل باساس حقوق مساوی (وشناخت استقلال) مکاتبات زیادی میکند … محمود طرزی در 12 اپریل 1920 عازم منصوری هند میشود … پس ازمذاکرات تقریبا 4 ماهه بدون آنکه قراردادی امضا کرده باشد در اول اگست 1920 به کابل برمیگردد …
– دراکتوبر 1920 امیرامان الله توسط نامۀ خطاب به ویسرا پیشنهاد میکند تا هیئاتی را جهت ادامۀ مذاکرات به کابل بفرستد … دولت انگلیس هیئت سیاسی به رهبری سرهنری دابس را به افغانستان اعزام نموده و راه مذاکره را باز میکند. این هیئت در 9 جنوری به کابل میآید … مذاکرات تقریبا 11 ماه در کابل طول میکشد … بالاخره بتاریخ 22 نومبر 1921 معاهدۀ 14 مادۀ کابل بین سرهنری دابس رئیس هیئت و محمود طرزی وزیرخارجه به امضا میرسد. هرچند عنوان این عهد نامه دوستی و مناسبات تجارتی است، اما درواقع فقط معاهدۀ تصدیق استقلال افغانستان … میباشد. چنانچه در مادۀ اول آن گفته میشود: دولتین علیتین برتانیه و افغانستان بالمقابل تمامی حقوق استقلال داخلی و خارجی یکدیگر خودشان را تصدیق نموده محترم میشمارند. در مادۀ دوم نیزحکومت افغانستان با الفاظ واضح و صریح خط دیورند را بعنوان سرحد دو کشور تائید نموده و باینصورت از تمام مدعیات خود در ماورای خط مذکور منصرف میگردد”.
پس از ذکراسناد فوق، قضاوت را به خوانندگان گرامی میگذارم که تاریخ استرداد استقلال افغانستان از انگلیس را (هرچند از نگاه رسمیات، شکلیات یا ظاهری) کدام یک از روزهای زیر میدانند (و 28 اسد یا 18 اگست چه مناسبتی با این تاریخ ها دارد؟):
* 24 فبروری 1919 – نطق در میدان مرادخانی و اعلان استقلال
* 28 فبروری 1919 – اعلامیه چاپی خطاب بمردم و اعلان استقلال
* 3 مارچ 1919 – نامه به نایب السلطنه انگلیسی هند و خواهان تجدیدنظر در معاهدۀ 1905
* 27 مارچ 1919 – شناخت استقلال افغانستان توسط شوروی
* 13 اپریل 1919 – نطق درمحضردپلوماتهای خارجی (انگلیسی) واعلان استقلال
* 8 اگست 1919 م – معاهدۀ صلح در راولپندی
* 22 نومبر 1921 – معاهدۀ شناخت استقلال افغانستان توسط انگلیس درکابل
مهم اینست که اساس یا معیار حصول استقلال یک کشور مستعمره را چه چیزی میدانیم؟
اگراین معیار را امضای معاهدۀ شناخت استقلال کشور مستعمره (افغانستان) با مالک مستعمره (انگلیس) قبول نمائیم، 22 نومبر 1921 (مطابق 30 عقرب 1300 ش) روز استرداد استقلال افغانستان میباشد!
درغیر آن میتوان بر سر اولین نطق شفاهی به مردم (24 فبروری 1919)، یا اولین اعلامیه تحریری به مردم (28 فبروری 1919)، یا اولین ارسال نامه به انگلیس (3 مارچ 1919)، یا اولین شناخت رسمی توسط یک کشورخارجی (27 مارچ 1919)، یا اولین نطق شفاهی در محضر خارجیها (13 اپریل 1919) و یا اولین معاهدۀ صلح با انگلیس (8 اگست 1919) به بحث پرداخت.
__________
منابع:
1. http://lalzadabdul.blogfa.com
2. http://da.azadiradio.org/content/transcript/2130941.html
3. میرغلام محمد غبار. افغانستان در مسیر تاریخ. چاپ هفتم، تهران 1383
4. میرمحمد صدیق فرهنگ. افغانستان درپنج قرن اخیر. چاپ نزدهم، تهران.1385