مشاركت ملي، توطيـهء ديگر
در اين روز ها گفته مي شود كه آقاي كرزي يك بار ديگر با راه اندازي بازي جالب يك عده كساني را كه تا حال در برابر او به حيث جريان مخالف بودند، به تالار سوگند وفاداري اش مي كشاند. اين نمايشنامه ي تازه طرح شده، در تداوم چانه زني هاي متعدد و گويا فشار هاي مكرر صورت مي گيرد.
در اين شكي وجود ندارد كه اگر چنين اتفاقي بيافتد بر پايهي دلايلي موجهه، از خلال آن فقط وفقط آقاي كرزي و تيم اوهستند كه بهره هاي شيرين و صيد هاي دلبخواه را صيد و به دست مي آورند. چون بازهم آن ها هستند كه به قيمت پر بها يعني از هم پاشي و متزلزل شدن صفوف گروه رقيب و مخالف خود، بازي آخري را نيز به صوب منافع و امتيازات خويش هدايت مي كنند.
آقاي كرزي با راه اندازي اين آخرين سناريو و بازي، در جهت تحكيم و پوشش بخشيي هر چه بيشتر چهرهي كره و كودتايي حضور خود در ارگ و حكومت آينده اش، در حد فاصل بين ارگ، تالار مجلس حلف و ارسال وزراي پيشنهادي به مجلس نمايند گان و در امتداد دور با اين صحنه هاي حتماً ترتيب و رهبري شده، بهره هاي ذيل را براي خويش ترتيب و پيامد هاي پايين را براي اين افراد پس از ادعاهاي پر وپاقرص، به جا خواهد گذاشت.
– او بااين كار، همايش تحليف خود را رنگ وبوي ملي و همه جناح پذير مي سازد.
– حضور چهره هاي شاخص رقيب- اگر لباس درستي را به خود بگيرد- ظاهراً به معناي بيرون شدن آقاي كرزي از انزواي خفقان آور، عدم مشروعيت و طعنه هاي خورد كننده اين افراد در خلال حكومت داري او مبني بر غير قانوني و نامشروع بودنش مي باشد. و نيز پنهان كردن خود در صورت مواجه شدن با برخورد هاي از اين دست، در دامن اين افراد.
– آقاي كرزي پس از نمايش اين فضاي ساختگي، اگر با پرسش هاي داخلي و بيروني به شاكله و ساختار نظام اش، مواجه شود و او را براي حكومت يكطرفه و گروپي متهم كنند، به سادگي مي تواند در مواقع نياز از اين چهره ها به حيث ابزار و حتا چوب سوخت استفاده كند.
– آقاي كرزي اگر در اين بازي موفق گردد، خود، تيم و اطرافيان خويش را با كاركرد ها و برنامه هاي غير شفاف شان براي پنج سال ديگر از گزند طعنه ها و ضرر هاي ناشي از آن ها بيمه مي كند. چون ديگر اين ها نمي توانند با كوتاهي هاي كه در طي اين معامله به دست آورده اند، در برابر هر عمل و برنامه مضر و نادرست آن ها قد علم كنند.
– از منظر آقاي كرزي و تيم وي، حضور اين افراد در دسترخوان از پيش چيده شده، حكومت كم عمر و سخت بي تمكين، آن ها را تا حدي مجال نفس كشيدن و راه گشتن بيشتر را مي دهد و…
به هر صورت اگر اين گمانه زني ها درست از آب برايد و تيم نامشروع حاكم در اين بازي نيز موفق شوند، پيامد هاي ناگوار و جبران ناشدني براي كساني كه تا حال ادعاي حرام كاري هاي كرزي و غير قانوني بودن او را سر مي دادند، در مجالس و نشست هاي گوناگون در انظار مردم در مقابل وي موضع گيري هاي تند داشتند، به دنبال خواهد داشت:
– پيشتيباني مردم را كاملاً از دست مي دهند؛ چرا كه مردم براي اين در دنبال شان رفته و از آن ها حمايت نمودند كه فكر مي كردند شايد آن ها يك فضاي جديد و آبرومند را جدا از احوال و اوضاع كشنده و خفقان آور كنوني به وجود بياورند.
– جامعه ديگر به برنامه ها و شعار هاي آن ها كوچكترين ارزش و بهايي قايل نمي شوند. در فراخوان هاي سياسي و… شان شركت نمي كنند و خلاصه به هزار فرياد گرگ خورد آن ها پاسخ نخواهند داد.
– پس از آن ديگر هيچ جبهه و تشكلي گويا ملي و فراگير، اعتبار و مفهومي نخواهد داشت. مردم و جريان هاي سياسي و… در آخرين تحليل به اين فكر مي رسند كه تمامي اين ساخت وساز ها فقط به حيث تخته ي خيز و پرش چيزي ديگر نبوده است. كساني مي آيند و حرفي درون خالي و اغواگر را براي سرپوش گذاشتن و پاسخ دهي به طوفان هاي جاري، در چوكات كلان مطرح مي كنند و پس از رد شدن طوفان و مساعد شدن زمينه هاي بهره كشي مناسب، از اين امكانات به نفع امتيازات و منافع كوچك خويش، استفادهي ابزاري مي كنند.
– اين اقدام اگر خداي ناخواسته اتفاق بيفتد، جريان نو پاي تغيير را كه پس از معامله هاي گوناگون و ناثباتي هاي مواضع سياسي سياسيون در كشور، هواي تازه و اميد هاي شيرين را براي مردم به واسطه ي برخورد ها و ايستادگي هايش خلق كرد، گلوگير كرده تا مدت هاي زياد، “مرد” هاي باقي مانده در ميدان مبارزه آن را از حركت رو به پيش و بالندگي باز مي دارد. و يك نوع آشفتگي و چند دستگي را در ميان آن ها به وجود مي آورد.
– بار ها از رسانه ها شنيده و ديده شد كه، جامعه ي جهاني و تحليگران خارجي از پا گرفتن يك جريان مردمي حرف مي زدند كه شور و احساسات آگاهانه زياد جامعه را به طرف خودش جلب كرده است. به اين ترتيب از مبارزات سخت و گرم نامزد اين جريان ستايش كردند و آن را نويد فرح بخش به فضاي سياسي و مدني اين كشور تلقي كردند. همين ها بود كه آن ها حد اقل پس از هشت سال به يك آدرس نسبتاً ثابت سياسي و با برنامه و ديدگاه هاي مشخص مواجه بودند. اما با ين كار ديگر آن ها نيز از برخورد يك دست و مناسب با جريان ها و گويا احزاب و ايتلاف ها دست مي كشند و تن به روزمره گي ها و برنامه هاي سطحي و بي پايه مي دهند و…
با اين حساب اگر چهره هاي برجسته ي مخالف آقاي كرزي در روز تحليف و در گرد همايي او شركت كنند، اين اقداكم حكايت از مشاركت آن ها در حكومت غير مشروع و غير قانوني خواهد بود كه پيشتر خود شان آن را با اين نام ها وطعن ها توام مي دانستند. اين مساله مي رساند كه تيم حاكم بازهم در تداوم بازي هاي پسيف و در راستاي حفظ قدرت و ثروت غير مردمي خويش، صيد ها و فرصت هاي باقي مانده را در بدل وعده ها و امتياز ها به دست آورده است و در فرايند گفت گوها چانه زني ها و رفت و آمد هاي پيچيده اين وضعيت سرو سامان يافته است.
اما با راه افتيدن نا به هنگام و زود رس آن، مي توان در دايرهي كلي و عموي تر، ويژگي ها و شمايل پايين را به آن اضافه كرد:
– پيش از پيش معلوم و مشخص است كه مشاركت جديد كاملاً ساختگي و تنظيم يافته دست هاي چيره دست آقاي كرزي و دكترين مافيايي و مغز هاي حاذق آن ها است. چون اين به هيچ صورتي نه تنها مفهوم مشاركت را تكميل نمي كند بلكه در وضعيت فعلي كشور و تجربه هاي گذشته، هيچ نامي را نمي توانيم براي آن بدهيم. چرا كه بر پايه ي آمادگي هاي جدي جامعهي جهاني و آرايش منظم آن ها به سرنوشت نظام جديد، تمامي زمينه هاي چنين كاري منتفي و به مثابه ي تير هاي در هوا خواهد بود.
– اگر آقاي كرزي واقعاً در اين كار و در اين معامله مستعد و صادق مي بود، اين مساله را روز ها پيش شروع مي كرد. بيرون شدن اين كار در آستانهي تحليف و تركيز تمامي تلاش هاي تيم كرزي براي كشاندن چهره هاي شاخص مخالف در تالار اين نمايش، به معناي پوره و تكميل كردن كوتاهي ها و كج و ويج هاي آن مي باشد.
– اصل منطقي ديگر در اين ميان اين خواهد بود كه، گيريم آقاي كرزي با تعهد حكومت مشاركت ملي، با ترفند ها و ملي و فراگير نشان دادن همايش تحليف خود و در بدل چند وزارت، مخالفين سياسي خود را آن جا كشاند و اهداف خودش را به دست آورد. اما كدام تضمين هاي آسماني و زميني وي را در آينده وفادار و متعهد به ادامه ي اين وعده ها باقي مي دارد.
در حالي كه به روي گذشته سياه وي در عهد شكني و دروغگويي، از كجا معلوم كه اكثريت نماينده هاي مجلس را در بدل چند مليون دالر نخرد و قسم ندهد كه به وزراي مربوط به آن ها راي عدم اعتماد به صندوق ها بدهند. اين كار به هيچ صورتي از جدول كاري جناب منتفي و بدور نيست.
– حرف ديگر اين است كه پايهي يك مشاركت واقعي و ثمر بخش، وارد شدن با نيرو و از پايگاه قدرت و اعتبار كلان سياسي است. اما اين ها از كدام موضع قدرت و مجراي كدام اعتبار سياسي دو جانبه و از خلال كدام توافقات پايدار و حلاجي شده، وارد اين مشاركت مي شوند. پس اين به معناي خود كشي سياسي تلقي مي شود.
– اگر شريك شدن در قدرت و نظام اين چنيني صورت مي گيرد و بعد نام آن را مشاكت مي گذارند، بايد با پا در مياني سازمان ملل و حد اقل چند كشور تاثير گذار در قضاياي اين كشور صورت بگيرد. در اين غير آن، اين كشور ها پس از اين همه رسوايي و ننگ وارگي ها، تن به اين گويا مشاركت نمي دهند و سلامت آن را تاييد نمي كنند. بناً اين اقدام نيز اين مزاياي بسيار حياتي بيروني را در وضعيت شكنند كنوني با خود ندارد.
– در شرايط موجود توقع مي رفت كه جناح مخالف، منتظر افتيدن بسيار زود هنگام و عمر كوتاهي حكومت آقاي كرزي هستند و در حالت انتظار و برنامه ريزي به سر مي برند، تا پس از آن، به سرعت وارد صحنه شده به شكل هماهنگ، چرخه ي تحولات را به سمت اهداف تغيير در كشور هدايت كنند. چراكه به گفتهي تحليلگران و با برداشت از پيش آمد ها و برخورد هاي كشور هاي بزرگ، معلوم مي شود كه اين حكومت بيشتر از يك سال و حتا كمتر زندگي نخواهد داشت و اين كشور ها روي يك حكومت جديد و يا برگزاري انتخابات زود هنگام به توافق برسند.
– حرف آخري اين كه تشكيل حكومت مشاركتي، شريك شدن تيم مخالف در نظام فعلي و حضور چهره هاي شاخص جريان مخالف كرزي در روز حلف وي، يقيناً يك حكومت مريض و غير مردمي را كه تمامي وجهه و اعتبار خود را در نزد مردم افغانستان و جامعه ي جهاني از دست داده و از درون يك عالم رسوايي و شرمندگي و تقلب سر كشيده بود، ظاهراً يك قواره ملي و جامع برايش مي دهد. بناً رفتن در چنين حكومت به معناي پشت پازدن به تمامي شعار ها و شريك شدن در همه آن رسوايي ها خواهد بود.