خبر و دیدگاه

نگاهی به پاسخ جناب شیخ یوسف قرضاوی در مورد نقاب و حجاب

پاسخ جناب شیخ یوسف قرضاوی لشم و محافظه کارانه است. زیرا در آن به دو عنصر اساسی دین رویکرد لازم نشده است.
نا نوشته پیداست که ادیان روی زمین باید به دو عنصر نهادین و اساسی توجه نمایند :
نخست : عنصر انسانی دین
دوم : عنصر اجتماعی دین.
تجربه نشان داده است، ادیانی که به عنصر انسانی به دیده نهادین ننگریسته اند ، از روی زمین نابود شده اند.
ادیان : بهلی،. هبلی، ملکی، الشمشی و دیگران که با عنصر انسانی، به کرامت انسانی و احترام به شخصیت انسان کمتر نگریسته اند ، از روی زمین برداشته شده اند .
عنصر دوم : ویژگی اجتماعی دین است، یعنی هر دینی که در روی زمین پدیدار شده است، اگر به عنصر اجتماعی مناسبات انسان ها با انسان های دیگر و ساختار اجتماعی جامعه یا همبودگاه رویکرد در خور لازم نکرده است نیز نابود شده اند.
یعنی هر دین باید به عنصر اجتماعی بودن خود و یکسان پنداشتن باورمندان شان رویکر نمایند. در غیر آن از بازار پیروان خود تخلیه می شود.
دین اسلامی بر بنیاد قرآن که با الحمد لله رب العالمین آغاز می یابد و به قل اعوذ برب الناس انجام می شود یک دین انسان‌گرا و اجتماعی است، این ویژگی موجب شده است تا در میان ۱،۷ملیارد انسان محبوبیت و پیرو داشته باشد.
طی ۱۴۰۰ سال ویژگی انسانی و اجتماعی دین اسلام در جای خودش حفظ شده بود.
محی الدین محمد ابن عربی در فصوص الحکم، فص یونیسی می گوید :
بر بنیاد آیات متعدد قرآن سوره حجرات آیه ۲۹ و سوره (ص) آیه ۷۱ : ( فاذا سویته و نفخت فیه من روحی و فالو له ساجدون) ، در درون انسان روح خدا وجود دارد پس ما حق نداریم تا در روی انسان سیلی بزنیم ویا توهین کنیم، چون ما به روح خدا توهین می کنیم.
دیده می شود که جناب یوسف قرضاوی به خاطر ترس و یا کدام مناسبات دیگر نقاب را که بدعت در دین اسلام است و خلاف کرامت انسانی است و حجاب سر تا پا سیاه را که به هیچ روی در قرآن و احادیث نیامده است، که در آن به مقام والای زن که انسان است نیز توهین شده است تایید کرده است.
روش استبداد دینی و توهین به کرامت انسانی زن و خشن ساختن دین اسلام که یک بدعت وحشتناک طالبانی و القاعده است نیز موجب می شود تا در رسانه های مجازی و اجتماعی دین اسلام یک دین خشن و ضد اجتماعی و ضد کرامت انسانی معرفی شود.
بدون شک در پشت این سیاست های غیر انسانی و غیر اجتماعی نقاب و حجاب سرتاپا سیاه و دست بریدن، توهین به کرامت انسانی، ترور و انتحار و قتل بیگناه هان دست های مرموزی به منظور ایجاد نفرت نسبت به اسلام نهفته است.
نمونه آن : با آوردن طالبان توسط آمریکا و پاکستان ملیون ها نفر از کشور فرار کردند و صدها هزار مسلمان نیز با دین اسلام وداع خواهند گفت و این دین حافظ صلح و انسانیت با فتوا ها ی قرضاوی ها وترور طالبانی و القاعده، روز به روز تضعیف خواهد شد و طی مدت صد سال آینده به دنبال ادیان بهلی، شمشی، ملکی و غیره خواهد رفت.
اگر به این جنایات و این فتوا ها پایان داده نشود، دین اسلام از جهان امروزی رخت خواهد بست.
با درود ومهر

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. احترام به داکتر صاحب مفید!
    آنچه محی الدین محمد ابن عربی گفته است. برداشت عاقلانه آن بزرگوار میباشد. ولی ۹۹ فیصد مسلمانان به چنین گفته ها و نظرات اعتنائی ندارند. مثلا اکنون هم دکتر عبدالکریم سروش و یا دکتر نراقی اهل ایران و دکتر محمد فرید یونس افغانستانی طرح ها و نظرات و تفسیر های عاقلانه خودرا از اسلام دارند. ولی جای تاسف اینجاست که نظرات این بزرگواران شاید در میان جمع مسلمانان یک فیصد طرفدار داشته باشند. و باقی ۹۹ فیصد این بزرگواران را مخالف آموزه های دینی قلمداد میکنند.
    بنظر من اصل ریشه گپ در اینجاست که دین اسلام یک دین استعماری و بخاطر چور و غارت بوده است. در میان خود اول در مدینه یهودان را نابود کرده و باغداری و دیگر شغل های آنهارا گرفتند و یهودان را از مدینه راندند و بعد نوبت به کشور های دیگر رسید که قدرت ساسانیها را در ایران زمین در هم کونیدند و مرتکب جنایات ضد بشری بی شماری شدند.
    فرهنگ استعماری عرب باوجود سپری شدن بیش از هزار سال هنوز هم در افغانستان و ایران مردم را به زنجیر بسته است. مثلا طفل که تولد میشود به گوش او به عربی آذان میدهند. در فاتحه و در نکاح همه عربی می شنوند. در حالیکه هیچکس معنی آنرا نمیدانند ولی باز هم سر را پائین گرفته گوش میدهند. اینرا استعمار وحشتناک فرهنگی میگویند.
    اینکه شما مینویسید که ۱.۷ ملیون طرفدار وجود دارد. بخاطر تسلط همین فرهنگ استعماری است. اگر کسی کوچکترین اظهار نظر و یا ابراز آزادی عقیده نماید. سرش بریده میشود. مردم از ترس هیچ گفته نمیتوانند و چ.ن سیاهی این فرهنگ استعماری همه را زمین گیر کرده است. اسلامیکه مثلا دکتر فرید یونس معرفی میکند یک اسلام خوب و قابل پذیرش میباشد ولی در زندگی عملی هرگز زمینه تطبیق نخواهد داشت.
    خلاصه دین اسلام دین زور و شمشیر و ظلم دیکتاتوری میباشد. به این حساب طالبان مسلمانان واقعی اند که آموزه های اسلام را همانطور که وجود دارد تطبیق مینمایند. شما اگر قرآن را دقیق بخوانید و به تناقضات و پریشان گوئی های ان متوجه شوید میدانید که ریشه تمام بدبختی های کشور های اسلامی از قرآن و شریعت آب میخورد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا