خبر و دیدگاه

بازی صلح برای تحقق قبیله سالاری

بخش نخست
گروه های برخاسته ازسیاست، تفکر فاشیستی، دنباله روان سیاستهای امیر عبدالرحمن، نادرخان، داودخان، ملاعمر، نشخوارکندگان سیاستهای کلوپ ملی، ویش زلمیان، اتحادیه ای پشتونستان، افغان ملت و « لر وبر» خواهان جانبدار « لوی افغانستان پس از فروپاشی حاکمیت سیاسی حزب دموکراتیک خلق افغانستان (حزب وطن) که منجر به شکست موقتی گرایشهای فاشیستی شد، در پیوند تنگاتنگ با سازمانهای جاسوسی امریکا، انگلیس، پاکستان، عربستان وسایر نوکران خلیج فارس امریکا و انگلیس در صدد احیای دوبارۀ سنت منسوخ حکومت قوم محور وقبیله سالار دروجود حکمتیار وسپس طالبان برآمدند.
پس از شکست برنامه ریزی نخست در وجود حزب قبیله گرای اسلامی! گلب الدین حکمتیار وسرهم بندی ایتلافی از نیروهای چپ وراست بر بنیاد باور و سیاست فاشیستی وتمامیت خواهی برای برگرداندن و حفاظت از حریم ممنوعۀ قدرت قومی وتابوهای قبیله یی، گروه طالبان در نقش ارتش افغانی پاکستان بطور خلق الساعه به میان اورده شد، که از همان آغاز به دوبخش تقسیم شد( طابان نیکتایی دار وعمامه پوش)، که تاکنون به همین شیوه فعالیت میکند.
طالبان عمامه پوش در نقش اجیران جنگی پاکستان، عربستان وامارتهای مزدور خلیج فارس با حمایت گستردۀ امریکا مصروف تصفیه ها و پاکسازی قومی و مذهبی در افغانستان شدند و اما طالبان نیکتایی دار در وجود خلیلزاد، اشرف غنی احمدزی، کرزی، احدی ودیگران برای توجیه کردار فاشیستی، ضد بشری و خوش خور ساختن طالبان عمامه پوش درافکار جامعه جهانی به تبلیغات گسترده پرداخته ودر تقلای به رسمیت شناخته شدن جهانی آنان برآمدند. امارت اسلامی! طالبان به قتل عام ونسل کشی مسلمانان غیر خودی هموطنش دست زد و دموکراتهای! طالب در قالب امارت اسلامی سایه به توجیه گری این نسل کشی و جنایات ضد بشری علیه جوامع واقوام غیر پشتون، بنام ارزشهای متعالی جامعه ای افغانی صدا بلند کردند.
اما روند تندبادهای برخاسته از یک قطبی شدن جهان بعد از فروپاشی شوروی، سیاست تقسیم کشورهای جهان سومی را بین قدرتهای جهانی به حکمروایی بدون رقیب امریکا تبدیل کرد. سیاست آقایی بر جهان، سلطه و دسترسی به نفت وگاز آسیای میانه، از پا انداختن کشورهای رقیب، هجوم نظامی به جنوب آسیا و آسیای مرکزی طالبان نیکتایی دار وابسته به سازمان جاسوسی امریکا را غافل گیر کرد و آنان نتوانستند جلو تهاجم امریکا را به بهانه مبارزه با تروریزم، که طالبان بخش پر رنگ این حرکت وخیزش ترویستی و دهشت افگنی منطقه یی وجهانی بودند، بگیرند واین امر منجر به اسقاط امارت قبیله یی طالبان شد. امارت عمامه پوشان طالب سقوط کرد و اما امارت نیکتایی پوشان طالب مثل اختاپوت زیر نام تکنوکرات ودموکرات در جایش باقی ماند. این گروه با استفاده از نفوذ استخباراتی شان در محافل صهیونیستی امریکا، سازمان سیا و زد وبند با نظامیان پاکستان، آی اس آی، سعودی و کشورهای خلیج فارس به طور فعال وارد پروسه دولتسازی پسا طالبان شدند.
طالبان نیکتایی دار در نتیجۀ خیانت و اشتباهات سنگین رهبران سیاسی ونظامی جبهه مقاومت ضد طالبان، روند حکومت سازی پسا طالبان را به دست گرفتند و در نتیجه شکست سنگین نظامی طالبان عمامه پوش را به پیروزی سیاسی برای آنان مبدل کردند. سازماندهی کودتاهای متناوب آرام از سوی این تیم علیه ظاهر شاه، استاد ربانی و داکتر عبدالستار سیرت باعث شد، که مهره اساسی رهبری طالبان حامد کرزی در راس حکومت دست نشانده امریکایی برای ۱۴ سال تکیه کند و پس ازان طی یک کودتای انتخاباتی قدرت به دست مهرۀ دیگر طالبان نیکتایی دار بنام اشرف غنی احمدزی سپرده شود.
حکومت طالبان نیکتایی دار پس از پروسه بن به تحقق همان ایده های نا تمام امیر عبداالرحمن، نادرخان و حاکمیتهای خلف الصدق آنان اقدام کرد و در راستای برپایی حاکمیت قومی وقبیله سالاری نخستین اقدامش پاشاندن جبهه مقاومت ضد طالبان بود. با تشدید اختلافات قومی ومیان گروهی میان سران جبهه مقاومت، تمام تیکه داران قومی را به مادون سیاسی و دنباله رو تیم فاشیستی خلیلزاد، کرزی واشرف غنی احمدزی تبدیل کرد. با تئوری من درآوردی« مبارزه با شورشگری» وضد جنگ سالاران! جبهه مقاومت ضد طالبان خلع سلاح شد و با رهایی دسته جمعی طالبان از زندان، حمایت بیدریغ مالی، تسلیحاتی و سپردن اسلحه ای جمع آوری شده ای گروه های مقاومت به طالبان زمینه ای حضور پر رنگ نظامی وسیاسی آنان را به عنوان حکومت موازی فراهم آورد و سپس مساله صلح با این گروه مطرح شد.
با اضمحلال قوتهای نظامی جبهه مقاومت به عنوان یگانه نیروی نظامی حامی حکومت مخلوق بن و تسلیم دهی قدرت به اشرف غنی احمدزی به مثابۀ نماد و مظهر روشن گرایشهای فاشیستی، تروریستی وتمامیت خواهی و ازدواج گروه های فاشیستی و تروریستی بیرون ودرون حاکمیت همه وهمه از عواملی بودند، که اداره بخشهایی اساسی وکلیدی کشور را زیر اداره طالبان قرار داد و جنگ از جغرافیه جنوب به شمال کشور انتقال داده شد. اکنون جوامع و اقوام غیر پشتون و پشتونهایی که همسو با حاکمیت طراز فاشیستی در قالب الیگارشی غلجایی نیستند، ازبیرون و درون حاکمیت زیر فشار چند لایه ومضاعف قرار گرفته اند و فضای بن بست سیاسی و نظامی و اتحاد گروه های فاشیستی و تروریستی در پروژه صلح! خبر از یک فاجعه ای بزرگتر خونین را گوشزد میکند.
با وجود پیشبرد جنگ زرگری بین رهبران طالب نیکتایی دار، در مورد پروسۀ باز گرداندن طالبان به قدرت، خلیلزاد، اشرف غنی احمدزی، کرزی و سایر پادوهای تند رو و کند رو گرایشهای فاشیستی متحد اند و به گونۀ هماهنگ عمل میکنند. فراهم سازی زمینه های نمایش قدرت از طریق جلسات ماسکو و دوحه مانور مشترک طالبان نیکتایی دار است و این اقدامات سیاسی و تبلیغاتی در راستای احیای امارت متحجر قرون وسطایی طالبان با تفکر، سیاست و دین قبیله یی صورت میگیرد. هدف از صلح! با طالبان برپایی حاکمیت سیاسی کامل وتمام قومی و قبیله ای از جنس حاکمیتهای قومی سلف است. غوغای صلح با طالبان و نمایش دادن مشتی از گروه های تروریستی مزدور پاکستان، در قالب یک نیرویی سیاسی ملی؟! و پیشبرد تبلیغات وسیع برای نمایش دادن صلح طلبی طالبان! همه وهمه برای افزایش وجهه ای سیاسی وملی طالبان از سوی رژیم دست نشاندۀ غنی و حامیان جهانی رژیم مد نظر است، تا افکار عامه ای جهانی را در مورد طالبان اغفال کنند و فریب بدهند.
صلح با طالبان به جز کمک به اتحاد نظامی وسیاسی گروه های فاشیستی و تروریستی در برابر جوامع واقوام غیر پشتون معنی دیگری نداشته وندارد. نخستین قربانیان صلح طالبی با طالبان زنان، جوانان، گروه های سیاسی، مدنی، جوامع و اقوام غیر پشتون و ملی گراهای جامعه برادر پشتون اند، که به صلح، دموکراسی، برابری، برادری، وحدت ملی، همبستگی ملی و مردم سالاری در قالب مای ملی باور واعتقاد دارند. صلح طالبانی به جای صلح و ثبات سیاسی و امنیتی، روند تصفیه های خونین قومی، مذهبی و اجتماعی را از سر خواهد گرفت و تنشهای قومی و انقطابات فرهنگی واجتماعی را بیش از پیش تشدید خواهد کرد. صلح طالبان سر اغاز جنگهای خونین قومی و اجتماعی دیگر است. در واقع صلح با طالبان به تقویت موضع سیاسی گروه های تروریستی وفاشیستی بیرون و درون حاکمیت منجرگردیده و اندیشه های ازادیخواهی، مردم سالاری،آزادی اندیشه وبیان و در مجموع آزادیهای فردی و اجتماعی مردم به شوره زار قبیله گرایی ودین قبیله یی مدفون خواهد شد. ( ادامه دارد)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا