مداخلات مستقیم پاکستان در امور افغانستان

اظهارات تازه عمران خان نخست وزیر پاکستان که گفته است، به زودی افغانستان دارای حکومت خوب و همه شمول خواهد شد، بیانگر این واقعیت است که اسلامآباد، نه تنها دست از مداخله در امور افغانستان برنداشته، بل این کشور در تلاش جدی است، تا افغانستان را زیر چتر خود داشته باشد و نظامی در افغانستان رویکار بیایید که پیروسیاستهای پاکستان باشد.
عمران خان، به تاریخ ۲۴ حوت ۱۳۹۷ در جمعی از مردم در منطقه قبایلی باجور در نزدیکی مرز با افغانستان گفته است که روند کنونی صلح طالبان با امریکا به ثبات، بهبود تجارت و رفاه اقتصادی در منطقه منجر میشود. او، با اشاره به دور اخیر مذاکرات بین امریکا و گروه طالبان گفته است که صلح «به زودی» در افغانستان برقرار میگردد.
آقای عمران خان گستاخانه و بی شرمانه حتا از تشکیل یک حکومت جدید در افغانستان نیز خبر داده است.
از اظهارات نخست وزیر پاکستان در رابطه به مذاکرات آقای زلمی خلیلزاد نماینده خاص امریکا و طالبان در قطر چنین میتوان نتیجه گرفت که او، آگاهی کامل دارد واز نتایج این مذاکرات نیز راضی به نظر میرسد، اما شهروندان و حکومت افغانستان که طرف اصلی قضیه اند از جزییات مذاکرات بین نماینده امریکا و طالبان کوچکترین اطلاعی ندارند.
سخنان آقای خان را میتوان مداخله گرانه پنداشت، زیرا چنین اظهاراتی را میتوان تعیین تکلیف برای مردم افغانستان و ساختن حکومت در این کشور پنداشت. هرچند در گذشته نیز روابط کابل – اسلامآباد چندان حسنه نبود، اما پس از ایجاد حکومت وحدت ملی به خصوص در ماههای اخیر نسبت به گذشته، این روابط زیادتر تیره و تار شده است. مذاکرات نماینده خاص امریکا و طالبان پشت درهای بسته آن هم بدون نمایندهگان حکومت وحدت ملی و مردم افغانستان که گفته میشود به سفارش مقامهای پاکستانی صورت گرفته، آن کشور را گستاخ تر و خیره سرانه تر ساخته است. حال که نخست وزیر پاکستان از انتصاب یا انتخاب حکومت در افغانستان سخن میزند، غروری که مقامهای پاکستانی را مغرور تر ساخته از آنجا سر چشمه میگیرد که آنها میدانند هرگونه روند صلح در افغانستان بین طالبان و امریکا که به آن توافق صورت گیرد بدون شک عوض منافع مردم افغانستان به نفع پاکستان از طرف گروه طالبان توجه بیشتری خواهد شد پاکستانی ها شناختی که از طالبان دارند میدانند این گروه منافع پاکستان را نسبت به منافع ملی افغانستان از هر نگاه مقدم می شمارند.
از سوی دیگر، تردیدی وجود ندارد که پاکستان از زمان ایجادش تا کنون در افغانستان منافع عمیق استراتژی داشته و هنوز آن منافع را دنبال میکند. پاکستان بار بار مستقیم و غیر مستقیم با امریکاییها گفته است که نادیده گرفتن آن کشور در سرنوشت جنگ و صلح افغانستان آن هم که گروه طالبان یک طرف قضیه باشند بدون با در نظر گرفتن اهداف پاکستان هرگز به ثمر نمیرسد، حتا پاکستانیها تهدید کرده اند اگر خط درشت سیاست امریکا منافع پاکستان را ضمانت نکند همه گفتوگوها با طالبان عوض آرامش در قضایای افغانستان بلکه سبب بیثباتی افغانستان و منطقه میگردد، تنها در حال حاضر، پاکستان طی اضافه تر از شش دهه این کشور با مردم افغانستان سیاستهای خصمانه را دنبال کرده است. بهانه دیگر مداخله پاکستان در امور افغانستان به گفته آنها نقش فعال هند در افغانستان است، اما بد بینی پاکستان در مورد حضور و نقش هند در افغانستان خیلی اغراقآمیز است، هرچند افغانستان بار بار پیشنهاد نموده است به خاطر باثبات سازی افغانستان فرصتی ایجاد شود که بر اثر آن روابط دو جانبه هند و پاکستان بهبود یابد، افغانستان در این مورد آماده همکاری است، اما عدم اعتماد بین این دو کشور، هند و پاکستان آنقدر عمیق است که به آسانی نمیتوان از کنار آن گذشتمنافع اقتصادی پاکستان در افغانستان به خوبی قابل استدلال است. در سالهای اخیر منابع انرژی فراوان و عمدتن دستنخورده در آسیای میانه، رقابتی را میان قدرتهای بزرگ برای خطوط لوله گاز و نفت در داخل و بیرون منطقه به میان آورده است. دنبال کردن منافع اقتصادی این کشورها نیز مشکلات فراوانی را برای افغانستان ایجاد کرده است.
مشکل دیگر افغانستان و پاکستان خط فرضی دیورند است که کابل و اسلامآباد را از هم جدا میکند. در حالی که پاکستان خط دیورند را بهعنوان مرز مشروع غربی خود به رسمیت شناخته و از دو سال بهاینسو در آن خط فرضی حصار کشی نیز نموده است، اما مقامهای بلندپایه افغانستان تا هنوز به طور رسمی اظهار نظر نمیکنند.
مداخلات پاکستان در امور افغانستان اظهر من الشمس است، زیاد تر تیرهگی این روابط به طور مشخص به خاطر موجودیت مخالفان مسلح در دو طرف خط دیورند و ادامه جنگ نیابتی از طرف پاکستان علیه مردم افغانستان است. نه تنها افغانستان؛ بل تمام کشورها و آگاهان سیاسی به این باور اند که پاکستان از یک سو شامل ایتلاف جهانی به رهبری امریکا علیه تروریزم گفته میشود و از سوی دیگر، آن کشور همیشه تلاش نموده، تا با حمایت کردن مخالفان مسلح، اهداف خصمانه خود را در افغانستان دنبال کند.
با در نظرداشت همه مداخلات، آنچه که پاکستان انجام داده، ریشه منطقهیی نیز داشته و پاکستان بیشتر از همه دربرابر افغانستان، سیاست منفی و مداخله گرانه را دنبال کرده است، مشکلاتی را که در دهههای اخیر با پاکستان داشتیم، از منطقه برخاسته بود یا از طرف منطقه بالای ما تحمیل شده بود و یا هم ابعاد منطقهیی داشت. یگانه کشوری که زیادتر سیاست خارجی، علیه افغانستان منفی و مغرضانه بوده است پاکستان است. اما سوال اینجاست که پاکستان برای چه هدفی مداخله در امور افغانستان را دامه میدهد. برخیها بهاین باور اند که نزدیک شدن روابط افغانستان و هندوستان یکی از نگرانیهای پاکستان میباشد، اما با آنهم حکومت گذشته و کنونی افغانستان بارها گفته اند که روابط افغانستان با امریکا و کشورهای دیگر جهان بهشمول هندوستان به ضرر کدام کشور همسایه ومنطقه نخواهد بود.
با در نظرداشت روابط بحرانی میان هر دو کشور، مردم عام و کارشناسان میگویند، اکنون باید پاکستان به مداخله هایش در افغانستان خاتمه داده و به خاطر تأمین صلح در این کشور، همکاری صادقانه کند.
تنها راه رسیدن به این هدف فشارآوردن کشورهای پرنفوذ مانند امریکا، چین، ترکیه و عربستان سعودی بالای پاکستان میباشد که تا کنون در این راه گامهای عملی برداشته نشده و ادامه سیاستهای کهنه در قبال پاکستان نتیجه یی نداشته و ندارد. چه خوب است که پاکستان و افغانستان هر دو خواستهایشان را از یکدیگر به صورت روشن مطرح نمایند.
خواستهای افغانستان معلوم است؛ حکومت افغانستان در گذشته و حال به خاطر تأمین صلح و متوقف ساختن جنگ نیابتی علیه کشور خود تلاش کرده است تا همکاری های پاکستان را جلب نماید، اما این همه تلاشها بی نتیجه بوده است.
به زودی امید نمیرود که ما بتوانیم پاکستان را مجبور سازیم، تا سیاست مداخله گرانه اش را به سیاست همکاری و همگرایی با ما مبدل سازد چون
پاکستان حالا توپ را در میدان گروه طالبان میبیند اطمینان و باور دارد که طالبان نسبت به افغانستان زیادتر حافظ منافع ملی پاکستان اند در چنین وضعیتی امید نمیرود که ما به زودی صاحب صلحی شویم که استقلال آزادی و عزت مردم و وطن ما در آن متبلور باشد.