خبر و دیدگاه

نامه به روشنفکران دینی

نامه یازدهم

محراب جهان جمال رخساره ماست         سلطان جهان در دل بیچاره ماست
شور و شر و کفر و توحید و یقین          در گوشه دیده های خون خواره ماست

در عرفان هیچ سوالی در مورد خداوند تابو نیست. بلکه برای از بین بردن تردید سوال لازمی است. چون انسان باید با دلیل و منطق تسلیم و تبعیت خالق را داشته باشد. فقط در این صورت میتواند عقاید خود را سره و ناسره نماید و منطقی را از غیر منطقی جدا نموده  و از خرافات دوری ورزد و به آرامش فکری رسد. در عرفان مطابقِ اصلِ صلحِ کُل  اگر کسی خدا را نپذیرد مورد تنبه قرار نمیگیرد.  برای او همیشه راه مطالعه باز است. چون تسلیم وقتی معنی دارد که با دلایل منطقی همراه باشد. اگر شخص دلایل منطقی نداشته باشد شک همیشه در دلش باقی میماند.

در عرفان دلایل وجودی خالق مورد بحث قرار میگیرد و نتایج منطقی اثبات خالق از آن بیرون میشود. دلیل و منطق وجودی خدا در وجودش نهفته است. همانطور که آفتاب دلیل وجود نور و گرمی است. عالم هستی هم دلیل وجود خالق است. اما نور و گرمی آفتاب چون مطلق نیست قابل اندازه گیری است اما خالق یا آگاهی چون بی انتها است قابل اندازه گیری نیست. به این دلیل علم  نمیتواند خدا را ثبوت کند ولی آموزش علم ضروری است. برای آرامش و رفاه در زندگی. خلاصه علم همیشه دست به دامن عرفان و فلسفه خواهد بود. از جانب دیگر عرفان و فلسفه هم به دست آورد های علم نیاز دارند. بس بهتر است هر کس مصروف کار خود باشد.

بحث روی وجود خدا بین فلاسفه ایده آلیست و ماتریالیست قرن ها است جریان دارد. این بحث ها از آنجا ناشی شده است که آنها به عرفان کمتر توجه کرده اند و دیوار های بلند استدلالی بین خود بنا کرده اند.

در تصوف خالق از مخلوق جدا نبوده بلکه هویت خالق عین مخلوق است. اگر به این مسئله توجه میکردند هیچ مشکلی بین شان وجود نمیداشت و حقیقت را میدانستند. همچنان به اصحاب علم لازم است تا اصل وحدت وجود را فرا گیرند و در روشنایی آن حقیقت را در یابند و از گمراهی نجات یابند.

اصل وحدت وجود یگانه اندیشه منطق بخش است برای عالمانی که انکار بدون منطق دارند. همچنان برای دیندارانی که ایمان بدون منطق دارند و بین این دو گروه آشتی ایجاد میکند و این کاروان بی سر و پا را به سرمنزل مقصود آسایش و آرامش در دنیا و آخرت میرساند با فرا گرفتن این اصل انسان به تمام سوالات مربوط به منشا و هویت خود جواب میابد.

موجهای که بحر هستی راست       جمله مر آب را حباب بود

گرچه  آب  و حباب  باشد  دو        در حقیقت  حباب آب بود

اگرچه توحید وحدت وجودی داستان طویل و عریض دارد اینجا کوشش میکنم با مثلی سر صحبت را باز کنم.

 تصور کنید که اسم شما حمید است. حمید اسم جامع تمام اعضای وجود شما است. اعضای وجود شما ظهور خود شما است که در جای به شکل دست، در جای به شکل پا و در جائ به شکل سر و دیگر اعضا ظاهر شده است. اسمای چون دست، پا، سر و دیگر اعضا مراتب وجود حمید اند. پس اعضای وجود حمید جز ذات حمید اند. حالا فکر کنید که اگر دست شما، شما را اسم بداند و خود را هم اسم بداند در این صورت شما را غیر خود میداند. در این صورت دست شما،  شما را نشناخته است. اگر دست حمید حمید را شناخته بود میدانست که فقط حمید وجود دارد و دیگر هرچه هست اعضای وجود حمید است و غیر ذات حمید چیزی نیست. به همین ترتیب اگر به اطراف خود نظر کنیم جماد، نبات، حیوان و انسان همه اسما یا صور و ظهور یک ذات واحد اند. که آن اسم جامع است. و خلقت و حیات همه صفاتی اند که از علم او سرچشمه میگیرد و او آگاهی مطلق است که خود را به صور مختلف بیان نموده است. پس هرچه از کثرات که در زمین و آسمانها موجود اند ظهور آن اسم جامع است و آن حقیقت مطلق است و جز او چیزی نیست. آنچه ما اسم گذاشتیم مثل احمد و محمود وغیره توهم ماست. به عبارت دیگر خیالِ خیال کننده است. همانطور که دست و پای شما تحت کنترول عقل شما است. عقل کل نیز به تمام کائنات مسلط است. همینطور که وجود شما ظهور ذات شما است. عالم هم ظهور ذات خداوند است. آنچه از خوبی و بدی در عالم میبینیم نتیجه ارتقای عقلانی ما است. ارتقای عقلی ما از توحید ما حاصل میشود. تا میتوانیم باید در جهت توحید مان کوشش کنیم تا از سرکشی های ذهن جلوگیری شود. ذهن ما را به شعبه ها مذاهب و اقوام و نژاد های مختلف تقسیم کرده است. به این ترتیب عقل ما را مصروف یک دایره کوچک کرده است. در حالیکه عقل ما از عقل کل سر چشمه گرفته و او صاحب تمام کائنات است. انسانها گرفتار ذهن شده همدیگر را میکشند و غارت میکنند و به جنایات خود افتخار میکنند. اگر توحید وحدت وجودی میداشتند میدانستند که در حقیقت خود را میکشند و خود را غارت میکنند. وقتی حقیقت را دانستند عذاب خواهند کشید و آن دوزخ شان خواهد بود. بر عکس آنهای که حقیقت را درک کردند هم از ذوق و لذت این جهان و هم از آخرت مستفید خواهند شد.

عرفا به کلمۀ لا اله الاالله و لا موجود الا الله باور دارند و این مغز است و جز این هرچه هست پوست است.

 اگر انسان بداند که تمام موجودات از ذات خداوند نشئت کرده اند. هرگز دست به کشتار و غارت نمیزند.تمام موجودات را احترام میکند در آنصورت دنیای زیبای خواهیم داشت. اما جهان چیست؟ جهان از اتم ها ساخته شده است. از زمان خلقت اولیه تا امروز نه یک اتم به وجود آمده است نه از بین رفته است.اتم ها همیشه با هم ترکیب شده اند و چیزهای جدید را خلق کرده اند. وقتی عمر یک ستاره به پایان میرسد از بقایای آن ستارۀ جدید ساخته میشود. اتم های وجود ما هم از بقایای آن ستارگان به وجود آمده اند. نه تنها اتم های وجود ما بلکه اتم های تمام اجسام اطراف ما روزی جز ستارگان دیگر بوده اند. در آن زمان ها زمین ما وجود نداشت. هرچه در زمین است باز یافت اتم های ستارگانی است که ملیاردها سال قبل از بین رفته اند. آنها مردند تا ما به وجود آییم ما خواهیم مرد تا دیگران به وجود آیند.خیام عزیز فیلسوف و متفکر بزرگ عالم در مورد بازیافت اتم ها در طبعیت چنین فرموده است.

این کوزه چو من عاشق زاری بودست     در بند  سر زلف  نگاری  بودست

این  دسته  که  بر  گردن  او میبینی       دستیست که برگردن یاری بودست

غذای ما و نوشیدنی های ما هم از اتم های همان ستارگانی ساخته شده اند که ملیاردها سال قبل از بین رفته اند. نه تنها خوردنی و نوشیدنی بلکه هوای که ما تنفس میکنیم اتم های اند که گذشته گان ما هم تنفس کرده اند. یعنی وقتی آنها را زنده نگه میداشتند امروز ما را زنده نگه میدارند. وقتی جز وجود آنها بوده اند امروز جز وجود ما هستند.

ای بس که نباشیم جهان خواهد بود     نی  نام ز ما و نی نشان  خواهد  بود

زین  پیش  نبودیم  نبود هیچ خلل       زین پس چو نباشیم چنان خواهد بود

تمام اتم ها از خلقت اولیه به وجود آمده اند.جایی به شکل آب جایی به شکل گاز جایی به شکل جماد ظاهر شده اند. و جایی هم موجودات هوشمند مثل انسان را ساخته اند. وقتی ما مردیم اشکال دیگری میسازند. اینست صنعت بروردگارت.از او منکر مباش اگرچه کوتاه بینان از راست و چب با افکار شان هر روز به تو حمله کنند. فراموش مکن که خاصیت یک اتم عین خاصیت تمام اتم ها است. و خداوند تو با ترکیب آتمها این جهانِ رنگارنگ را برای تو ساخته است.تا تو از بودنت در این عالم لذت ببری.

بدانکه علم خداوند عین خداوند است.که در جهان ظاهر شده است.واینست نظر عارفان به عالم.

امید این امانت به مستحق برسد.      ۱۴-۹-۲۰۱۸  

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا