خبر و دیدگاه

تاثیرات سفر محمد حنیف اتمر به چین در روند صلح افغانستان

 

چین به عنوان کشور قدرتمند در آسیا میتواند به عنوان بازیگری اصلی در روند صلح افغانستان نقش داشته باشد .  دولت چین می‌تواند با استفاده از نفوذی که در منطقه دارد، به‌خصوص از طریق شانگهای بستری را مهیا سازد که کشورهای منطقه و فرامنطقه‌ای برای مبارزه مشترک، اقدامات مشترک اتخاذ کنند. با در نظر داشت همین که چین توانایی نقش آفرینی خوبی را در روند صلح افغانستان میتواند داشته باشد محمد حنیف اتمر مشاور امنیت ملی افغانستان به ادامه سفر های خارجی اش به هدف تامین صلح در افغانستان و به وجود آوردن اجماع منطقوی و بین المللی به تازه گی به دعوت رسمی معاون رییس جمهور چین به بیجنگ رفته است . سفر آقای اتمر به چین از چند دید قابل تامل است زیرا چین از چند نقطه میتواند تاثیر گزار در صلح افغانستان باشد . نخست این که در روند صلح افغانستان، همسایگان این کشور از نقش منحصر به فرد و ویژهای برخوردارند و با توجه به نقش پاکستان و ارتباطهای وسیعی که با گروههایی چون طالبان و شبکه حقانی دارد از جایگاه ویژهتری در این روند برخوردار است. این کشور به دلیل خصوصیات جغرافیایی، چگونگی نحوه تعامل و مواضع آن، اثرات مستقیمی بر شکل گیری موازنه قوا در منطقه دارد.

دوم از آنجاییکه پاکستان چین را به عنوان بستر امن و مناسب در نا همگانی های سیاسی و اقتصادی در جهان می بیند و هرازگاهی که تحت فشار های بین المللی به دلیل حمایت از گروه های تروریستی به خصوص امریکا قرار گرفته است از کشور چین به عنوان آغوش مصون استفاده کرده است از اینرو چین میتواند که در تغییر استراتیژی های پاکستان در قبال افغانستان و همچنان روند صلح این کشور نقش مهم داشته باشد . سفر محمد حنیف اتمر مشاور امنیت ملی افغانستان به چین شاید بیشتر بر این تمرکز باشد که بیجنگ را متقاعد بسازد تا از نفوذ و تاثیری که بالای پاکستان دارد اسلام آباد را وادار سازد که در روند صلح افغانستان بدون نیرنگ و بازی های سیاسی به گونه صادقانه همکاری کند .

نکته سوم ؛ با این حال سرمایه‌گذاری چین در پاکستان و نفوذ اسلام آباد در میان گروه‌های رادیکال به مثابه عاملی برای مصونیت منافع چین تبدیل گردیده است . چین براساس روابط اقتصادی خود با پاکستان می‌تواند تعاملات امنیتی ما و پاکستان را به تعاملات امنیتی- اقتصادی تبدیل کند . سفر آقای اتمر به چین در بخش متقاعد ساختن چین به اینکه صلح در افغانستان میتواند زمینه همکاری های اقتصادی بزرگ چین که پروژه یی به وسعت آسیا و اروپا است ( یک راه و یک کمربند ) را مساعد سازد و همچنان افغانستان میتواند به عنوان یک جغرافیایی مصوون به تجارت های بزرگ چین که بیشتر منفعت خود را در گسترش تجارت می بیند مبدل کند .

پاکستان همواره از گروه های تروریستی به عنوان ابزار سیاست خارجی علیه کشور های دیگر به خصوص افغانستان استفاده کرده است و میخواهد که خواست های خود را از طریق اعمال فشار با استفاده از گروه های تروریستی بالای افغانستان تلاش کرده با بقبولاند  . یگانه کشوری که میتواند بالای پاکستان تاثیر گذار باشد چین است چون بسیاری از پروژه های بزرگ اقتصادی این کشور در خاک پاکستان در حال تطبیق شدن است و پاکستان هرگز نمیتواند که از خواست های چین سرپیچی کند .

حکومت افغانستان همچنان در کنار اینکه تلاش میکند صلح در افغانستان تامین شود میخواهد که به کشور های همسایه که از حضور نیرو های خارجی در افغانستان نگران است را متقاعد سازد که افغانستان به جای نقطه تقابل میان کشور های قدرت مند میخواهد تا مرکز همکاری در بخش های اقتصادی و همکاری های بین المللی باشد . برای تامین صلح در کشور در مقایسه کشور های جهان نقش کشور های منطقه بسیار سازنده است . چون بیشتر مسیر های اکمالاتی و تسهیلاتی گروه های تروریستی از برخی کشور های همسایه افغانستان بوده است و تا زماینکه آنان در بخش صلح افغانستان همکاری صادقانه نکنند تامین صلح در افغانستان کار دشوار است .

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا