خبر و دیدگاه

اسلام ناب محمدی لاله افتخاری نمایندۀ مجلس جمهوری اسلامی ایران!

andishmand_1
محمد اکرام اندیشمند

خانم لاله افتخاری روز یازدهم قوس ۱۳۹۴(۲ دسمبر ۲۰۱۵)با ارسال نامه ای به امینه اردوغان خانم رجب طیب اردوغان رابطه و حمایت پسرش بلال اردوغان را با داعش مورد نکوهش قرار می دهد و از عکس یادگاری بلال با رهبران داعش ابراز شگفتی می کند؛ هر چند که از هیچگونه سند معتبر در مورد تصاویر این مردان به عنوان رهبران داعش  سخن نمی گوید تا کذب و صدق ادعای او بر ملا و تثبیت شود.

خانم افتخاری در این نامه می نویسد: “امروز در شرایطی که دشمنان می‌کوشند با طرح اسلام انگلیسی و آمریکایی و استکبار ساخته و مولود آن یعنی داعش چهره‌ای وارونه، خشن، بی‌منطق و بی‌رحم، بدوی و ضدحقوق بشری را در عوض اسلام ناب محمدی معرفی کنند بدیهی است که بر همگان لازم است تا چهره حقیقی و دل‌انگیز و تاثیرگذار اسلام و آنچه که نبی اکرم اسلام و قرآن کریم به تصویر کشیده‌اند را به صورت تئوری، به ویژه مصداقی معرفی” کنند.
در اینکه اسلام داعش به قول لاله افتخاری، “چهرۀ خشن، بی منطق، بی رحم، بدوی و ضد حقوق بشری” از اسلام است و داعش یک گروه سفاک، جنایتکار، وحشی و مخالف مدنیت و عدالت شمرده می شود، تردیدی وجود ندارد. 
اما آیا اسلام رژیم ولایت فقیه حاکم بر ایران که در سوریه از یک زمام دار بی رحم، ظالم، سفاک و قاتل مردم خود به نام بشار اسد و رژیم جنایتکار او حمایت می کند، اسلام ناب محمدی است؟ 
این چگونه اسلام ناب محمدی است که سپاه پاسداران این اسلام، چهار سال است که در کنار بشار اسد خون آشام و جنایتکار ده ها هزار نفر مردم مظلوم و مسلمان سوریه را کُشتند و موجب آوارگی ده ملیون جمعیت سوریه شده اند؟
آیا دستان خون آلود پاسداران جمهوری اسلامی ایران با دستان خون آلود و جنایتکارانۀ بشار اسد، نشانۀ اسلام ناب محمدی است؟ و یا در ائتلاف نظامی پوتین – خامنه ای و بشار اسد چهرۀ اسلام ناب محمدی می درخشد؟ 
بشار اسد با ابوبکر بغدادی چه تفاوت دارد؟ 
خلیفۀ داعش با انتحار و انفجار مردم سوریه را به قتل می رساند و انسان ها را مانند گوسفندان ذبح می کند، اما بشار اسد با بم و راکت، خانه ها را بر سر مردم ویران می سازد و آنها را دسته جمعی به قتل می رساند. در تمام این ویرانی و قتل، برادارن پاسدار لاله افتخاری در کنار بشار و نیروهای او مشارکت دارند و دستان شان به خون مردم سوریه آلوده است. برادران پاسدار لاله افتخاری و نظام مدعی اسلام ناب محمدی ایران در سوریه از کدام نظام دفاع و حمایت می کند؟ مسلماً که خانم افتخاری نخواهد گفت: از نظام اسلامی ناب محمدی بشار اسد. شاید بگوید از نظام قانونی و رسمی جمهوری عربی سوریه. اما این چه نوع نظام جمهوری است که ۴۵ سال می شود پدر و پسر با استبداد و سرکوب و با اِعمال خشونت و خون در سوریه رئیس جمهور هستند؟

خانم لاله افتخاری منحیث عضو مجلس شورای اسلامی ایران میباید این حقیقت را پیوسته مدنظر داشته باشد که رژیم ولایت فقیه ایران و سیاست فرقه گرایانه و آیدئولوژیکش در منطقه یکی از عوامل تشکیل داعش و گروه های تکفیرگرای سنی عرب است، هر چند که  از این حقیقت اغماض صورت بگیرد و این خانم  از کنار آن با سکوت و کتمان بگذرد. دوام این سیاست و بازی ایران با کارت اسلام ناب محمدی یا اسلام ولایت فقیه شیعه صفوی، موجب بقا و گسترش این عامل می شود و منطقه خاور میانه در منازعات کینه توزانه و خونین فرقه ای و مذهبی فرو می رود.

نوشته های مشابه

‫۵ دیدگاه ها

  1. نه رژیم کثیف اخوندی -ضد بشری ایران ونه سیستم یک حزبی اسدی ونه حکومت فاشیستی ترکیه با همکاری وپشتینبانی سران جهانخوار امریکا انگلیس وووو جواب سوال اند.هیچ حکومت مذهبی در منطقه بیدون اجازه ومداخله انگلیس وامریکا نمیتواند ادامه حیات دهد.وهیچ سیاست اغشته والوده به مذهب_انهم اسلام عزیز!!!-هرگز جواب سوالات ومشکلات عصر کنونی میتوانند باشند.به قول دهقانی خود ما چلوصاف به چلوصاف میگه………… نامه یک ایرانی حکومتی به ترکی -داعشی چیزی غیر این نمیتواند باشد.

  2. درین اواخر آقای اندیشمند نوشته های م نویسد که بهتر است ننویسد. اما در کل من از نوشته های قبلی اش خوشم می آمد. اما حسرت اخوانی گری اش مثلی که دوباره زنده شده است، ورنه کور هم میداند گه دلده شور است. هرکس میداند که داعش جرا ایجاد شد و کی ها از آن حمایت می کنند، کی ها به آن پول و امکانات می رسانند. آقای اندیشمند، نوشته هایش درین اواخر هر روز کم مایه تر و بی محتواتر می شود، مثلی که به سوی دوران اخوانی گری اش عقب می میبیند. زیرا جنگ سوریه شباهت زیاد به جنگ افغانستان در زمان جهادگران دارد. اگر آقای اندیشمند با این مقاله ها پیش رود، انشا الله که خودش با مقاله های تنها خواهد ماند. مقاله های آخرش را بهتر بود نمی نوشت. باز هم، آدم باید کمی با انصاف باشد.

  3. طرف اخوانی-گری اقای اندیشمند در نوشته ایشان به درستی جلوه کرده. آقای اندیشمند باید بداند که مقایسه کردن بشراسد با داعش اشتباه بزرگ است. سوریه را اسد خراب نکرده بلکه دست های خارجی در پی سقوط و برهم زدن نظام سوریه بود. اسد از دولت دفاع کرد. البته از کشتار و قتل مردم بیگانه که در جنگ بوقوع بیوسته هیچکس کتمان نمی کند اما عامل این همه بدختی ها اسد نه، بل گروه های مخرب داخلی و خارجی سوریه بود.

  4. در ایران نظام آیدیولوژیک و مذهبی برقرار میباشد، در ایران کسی آزادانه حق ندارد که به کرسی ریاست جمهوری خودرا کاندید نماید. در اینصورت منسوبین شامل در قدرت در ایران نباید بخود حق بدهند که بالای کشوری که در آن احزاب مختلف و انتتخابات نیم بند برقرار است گپ بزنند. اگرچه اگر آدم صادقانه گپ بزند حزب عدالت اسلامی اردوغان هم یک حزب گمراه شًونستی میباشد و همدست قدرت های شیطانی مثل عربستان سعودی و انگلیس میباشد و در خرابکاری به کشور نمونه و خوبی در منطقه چون سوریه دست دارد.

  5. این کاملا” بجا و درست میباشد که نباید یک فامیل(پدر و پسر) چهلو پنج سال قدرت ددولتی را در انحصار خویش داشته باشند. انحصار گری قدرت دولتی چه از طرف یک فامیل باشد و چه از طرف یک حزب باشد و چه از طرف یک قوم باشد، نه تنها از لحاظ اخلاقی یک کار زشت و نا پسند میباشد بلکه خیانت به حق انتخاب آزاد مردم و خیانت به مردم سالاری نیز میباشد، که فامیل اقای بشار اسد مرتکب چنین کار زشت و ناپسند شده اند. اما باوجود حکومت فامیل بشار است، دیده میشد که سوریه نسبت به کشور های دیگر اسلامی در یک سطح بهتری قرار داشت. سوال در اینجاست که برای تعمیم دموکراسی در یک کشور و تعویض قدرت دولتی بر اساس اصول دموکراسی، در یک کشور غیر از خرابی و بخاک و خون کشاندن مردم آن کشور غیر از بغاوت و جنگ راه دیگری هم وجود داشت و یانه؟ بدون شک که راه دیگری یعنی یک راه میانه هم وجود داشت، که در اثر تفهیم و مذاکره و استدلال میشد که آقای بشار اسد با راه اندازی یک انتخابات واقعی از قدرت کنار رود. اما که دیده میشود منظور از بغاوت و تخریب و بخاک برابر ساختن سوریه تاریخی میباشد نه بشار اسد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا