اخبار و گزارشات

تنش در روابط کابل – تهران، تار دوستی میان کرزی و احمدی نژاد را خواهد کند؟

karzai_ahmadinejad

 

به نظر می رسد که آسمان روابط سیاسی کابل – تهران که ۹ سال اخیر و به ویژه پس از روی کار آمدن احمدی نژاد در ایران و علی رغم حضور بزرگترین دشمن ایران (امریکا) در افغانستان؛ گرم و برادرانه عنوان می شد، در حال ابری شدن است.

دوستی آقای کرزی و احمدی نژاد، در دو دور ریاست جمهوری این دو، خیلی صمیمی و نزدیک توصیف شده است. پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران که نتایج آن با مخالفت شدید گروه های اصلاح طلب در ایران همراه بود و منجر به کشته و زندانی شدن شماری از معترضان در ایران شد؛ نخستین رییس جمهوری که پیروزی احمدی نژاد را تأیید و تبریک گفت حامد کرزی بود. همین گونه پس از انتخابات جنجالی ریاست جمهوری دوم افغانستان، پیش از این که تقلب های انتخاباتی بررسی شود و انتخابات را به دور دو بکشاند، نخستین دست گلی که به کابل رسید، از جانب احمدی نژاد بود.

اکنون روابط سیاسی دولت های این دو رییس جمهوری که از نظر مخالفان سیاسی شان غیر مشروع خوانده می شوند، بر سر ممانعت ورود تانکر های تیل از ایران به افغانستان، گره جدی خورده و اعتراض هایی را علیه ایران در شهر های افغانستان در پی داشته است. در این اعتراض ها که در نوع خود کم سابقه بودند؛ معترضان بر لوح سفارت ایران در کابل رنگ پاشیده و تخم مرغ پرتاب نمودند و تصاویر رهبران ایران را به آتش کشیدند. هر چند مقامات افغانستان، از به آتش کشاندن تصاویر مقام های ایرانی اظهار تأسف نمودند؛ اما در کل این اعتراض ها علیه ایران در زیر سایه ی حکومتی است که از دوستان نزدیک احمدی نژاد محسوب می شود.

روابط سیاسی حکومت های افغانستان و ایران، در ده سال اخیر بیشتر متأثر از روابط دوستی شخصی آقایان احمدی نژاد و کرزی بود تا روابط سیاسی دو دولت بر اساس منافع ملی و راهبرد پایدار. چون بار ها دیده شد که منافع سیاسی افغانستان از سوی دولت ایران نادیده گرفته شد و همین طور هنگام سرکوب مخالفان و مردم پس از انتخابات ۸۸ در ایران، نگاه سیاسی دولت افغانستان جدا از نگاه مردم و جامعه ی مدنی این کشور، همسو با دولت احمدی نژاد بود.

ایران و افغانستان، دو کشور همسایه با پیشینه ی مشترک زبانی، دینی و فرهنگی، هزاران ساله و با مرز مشترک حدود هزار کیلو متر، در کنار هم قرار دارند.

ایران پس از وقوع درگیری ها در افغانستان، از آغاز دهه ی ۵۰ خورشیدی، یکی از کشور های میزبان ملیون ها مهاجر افغانستانی بود که اکنون گفته می شود حدود ۳ ملیون مهاجر افغانستانی در این کشور، اقامت دارند. این مهاجران هر از گاهی از وضعیت بد زندگی و عدم دسترسی به آموزش در ایران، همین گونه از برخورد بد پولیس ایران با آن ها، شکایت داشتند و در مواردی، مشکلات مهاجران در ایران روابط سیاسی افغانستان و ایران را، به چالش کشید.

پس از سقوط رژیم طالبان و حضور امریکا و ناتو در افغانستان، ایران از کشور های متحد و همکار دولت حامد کرزی به شمار می رود. اگرچه آقای کرزی که به حمایت غرب به ویژه امریکا روی کار آمده بود، توانست با دولت محمود احمدی نژاد از مخالفان سر سخت امریکا، رابطه ی دوستانه ی برقرار نماید.

هرچند نشر گزارش هایی در این اواخر نشان داد که رابطه ی آقای کرزی با دولت ایران، بعد پولی هم دارد. روزنامه ی “نیویورک تایمز” گزارشی را نشر نمود که آقای داوود زی، رییس دفتر حامد کرزی هر از گاهی از ایران پول بی حساب دریافت می کند. این گزارش از سوی رییس جمهور افغانستان تأیید شد و مدرک خرچ این پول ها، مصارف ریاست جمهوری عنوان شد.

این مسئله در ایران هم، بحث هایی را به دنبال داشت. کمیته ی روابط خارجی مجلس ایران از وزیر خارجه در مورد خواستار توضیح شد؛ اما رسانه های طرفدار احمدی نژاد از جمله روزنامه “کیهان” این پول دادن به دفتر رئیس جمهوری افغانستان را، یک کار موثر و هدفمند عنوان نمود.

در طول ده سال حضور امریکایی ها در افغانستان، مقامات ناتو و امریکایی در افغانستان بار ها ایران را  به حمایت از شورشیان و دادن جنگ افزار به آن ها متهم نمودند؛ اما این اتهام ها از سوی ایران رد و از سوی دولت حامد کرزی نادیده گرفته شد.

مسدود شدن تانکر های تیل از ایران به افغانستان، بهای مواد سوختی را در این کشور بلند برده و در نرخ کالاهای مصرفی دیگر به دلیل بیشتر شدن هزینه ی حمل و نقل، افزایش رونما شده است که  سبب اعتراض های شدید مردم در کابل و هرات علیه ایران شد.

در واکنش به این مسئله، فدا حسین مالکی سفیر ایران در کابل در گفتگوی با خبرگزاری دولتی ایران (ایرنا) اعتراض کنندگان افغانستانی را عوامل غربی خواند و افزود: “از دولت افغانستان می خواهم تا عوامل حمله کننده به سفارت ایران شناسایی و باز داشت کنند، در غیر آن، ایران در روابط سیاسی و اقتصادی خود با دولت افغانستان، تجدید نظر می کند.”

اما این در خواست سفیر ایران از سوی حکومت افغانستان، به صورت کم سابقه ی با بی اعتنایی رد شد.

رفیع فردوس از سخنگویان حکومت، در پاسخ گفت: “کابل تهران نیست و شهروندان افغانستان حق دارند در هر موردی اعتراض نمایند و طالب حقی شوند.”

دولت احمدی نژاد متهم است که در برابر مخالفان سیاسی خود، متوسل به زور شده و هزاران نفر در زندان های ایران زندانی سیاسی و اعتقادی هستند.

در ادامه ی این موضع گیری ها، ایران، عبید الله عبید سفیر افغانستان در تهران را فرا خوانده و خواستار توضیح در مورد اعتراض های کابل و هرات شد.

ایران مدعی است که تیل تانکر های متوقف شده به مصرف نیروهای ناتو می رسد، از این رو به این تانکر ها اجازه ی ورود به افغانستان داده نشده است، ادعایی که از سوی دولت افغانستان و نیرو های ناتو رد می شود.

احمد سعیدی از آگاهان سیاسی، باورمند است همان گونه که ایران در مسایل داخلی خود مختار است و افغانستان حق خواستن توضیح از کار های درون دولت ایران را ندارد، ایران نیز حق ندارد تا به افغانستان خط تعیین کند که چند تانکر تیل را در کجا و چگونه مصرف نماید. او می گوید این تیل ها از کشور های عراق، کویت و ترکمنستان خریداری شده و دریک تفاهم بین المللی از مسیر ایران وارد افغانستان می شود. افغانستان حق دارد با توجه به نداشتن دسترسی به آب های آزاد، از مسیر کشور های همسایه استفاده نماید، همانگونه که ایران از آب های این کشور در کشاورزی و آبیاری مزارع خود، استفاده می کند.

اما آنچه که تعیین کننده ی رابطه ی افغانستان و ایران است، در این ده سال رابطه ی دوستانه ی دو رییس جمهور بر همه روابط میان افغانستان و ایران، چربی نموده و هر رابطه ی متأثر از این رابطه ی دوستانه میان آقای کرزی و احمدی نژاد بوده است.

پس آیا در این مسئله هم می تواند رابطه ی دوستی این دو رییس جمهور، حلال مشکل باشد؟ پس از توقف تانکر های نفتی افغانستان، مارشال فهیم معاون اول حامد کرزی سفری به ایران داشت و یکی از مسایلی را که روی آن با مقامات ایران صحبت نمود، حل مشکل ترانزیت مواد نفتی از مسیر ایران بود؛ ولی با گذشت هفته ها دیده شد که ایران اجازه ی ورود به تانکر های نفت نداد.

آقای سعیدی می گوید در تمام دنیا حساب مردم از دولت ها جدا است حال آن که در  کشور های جهان سوم که مردم همواره در حاشیه قرار دارند و دولت ها بیشتر خود رای می باشند، باید حساب مردم از دولت هایشان کاملا جدا دانسته شود.

احمد سعیدی از سکوت معنی دار شخص کرزی انتقاد نموده و می گوید: “نه ایران از احمدی نژاد است و نه افغانستان از کرزی، از این رو باید آقای کرزی روابط شخصی خود با احمدی نژاد را کنار گذاشته و در این قضیه باید به صورت جدی عمل نماید تا حکومت ایران این مشکل را حل نماید.”

سعیدی اضافه می کند که وقتی حکومت ایران مردم خودش را به خاطر اعتراض های مدنی آن ها، به شدت سرکوب می کند، هرگز بلند رفتن قیمت سوخت و دیگر مواد اولیه در افغانستان که سبب ایجاد مشکل برای مردم ما شده است، تأثیری بر تصمیم آن ها نمی گذارد.

هارون میر، تحلیل گر مسایل سیاسی نیز سیاست خارجی افغانستان را، متأثر از روابط شخصی رییس جمهور افغانستان با سران کشور های منطقه و جهان می داند تا یک سیاست برنامه ریزی شده ی کاربردی که بر اساس منافع ملی کشور استوار باشد.

میر می گوید که اجازه ی ورود ندادن به تانکر های تیل، تنها چالش در روابط افغانستان با ایران نیست؛ بلکه مسئله ی مهاجران افغانستانی هر از گاهی روابط سیاسی این دو کشور را، به چالش کشانیده که سبب بر انگیختن احساسات مردمی و در نتیجه تظاهرات علیه ایران شده  است.

نشر گزارش ها در پیوند از بد رفتاری مسوولین حکومتی ایران با مهاجران افغانستانی و حمایت ایران از شورشیان، همواره سبب شده است که مردم افغانستان نسبت به حسن نظر مقامات ایرانی به افغانستان، بد بین باشند.

هارون میر راه برون رفت از این مشکلات را، کارا ساختن دستگاه دیپلوماسی افغانستان می داند. او می گوید که اکنون سیاست خارجی ما توسط خود رییس جمهور ترسیم می شود. این به این معنا است که اگر رابطه ی حامد کرزی با سران هر کشور خوب بود، روابط خارجی افغانستان نیز، با آن کشور خوب است؛ ولی اگر روابط رییس جمهور با سران کشور ها دوستانه نبود دیگر سیاست خارجی ما در مورد آن کشور، گنگ و بی هدف است.

آقای میر می گوید: ” به نظر من مهمترین کار دستگاه دیپلوماسی افغانستان، جدا سازی منافع مشروع و نا مشروع کشورهای منطقه و جهان در افغانستان است. کشورهای منطقه از جمله ایران، در افغانستان هم منافع مشروع دارند و هم غیر مشروع، باید حکومت ما توانایی این را در یابد که به ایران اطمینان دهد که حضور امریکا و ناتو به ضرر آن ها نیست، همین طور بر سر آب ها و نیز روابط فرهنگی و تاریخی که مردمان ما را از هم جدا ناپذیر ساخته، باید دوستانه بحث شود. در کنار این باید ایران و هر کشور دیگر را که در افغانستان، مداخله ی سیاسی می کنند وا داشت تا از این کار دست بکشند و این مسئله به همه همسایه ها روشن شود که افغانستان با ثبات و دموکراتیک به نفع آن ها است.”

در حال حاضر تنش بر سر توقف حدود دو هزار تانکر تیل بازرگانان افغانستان در خاک ایران، حل نشده و آن گونه که اتاق های تجارت افغانستان هشدار داد که روابط تجاری خود با ایران را قطع خواهد کرد.

اکنون، پیامد این تنش هنوز روشن نیست که به کجا می کشد؟ آیا این تنش، تار دوستی این دو رییس جمهور را خواهد کند و دولت افغانستان را، وادار به یک موضع سیاسی جدی خواهد نمود تا آن گونه که برخی از معترضان خواستار تحریم کالاهای ایران در افغانستان هستند، آیا دولت قادر به تحریم کالاهای ایرانی در افغانستان خواهد شد؟ از سوی دیگر، آیا افغانستان با توجه به وابسته بودن به واردات کالاهای مصرفی از کشور های همسایه از جمله ایران، قادر خواهد بود روابط تجاری اش را با ایران قطع کند؟

هر چند وزارت تجارت افغانستان اعلام نموده که برای حل مشکل سوخت، پس از این مواد سوختی خود را از مسیر روسیه وارد می کند؛ اما پرسش دیگر این که آیا مشکل واردات سوخت از مسیر ایران، تنها نقطه ی فشار ایران بر دولت افغانستان است و یا ایران مواردی دیگری هم دارد که دولت افغانستان را به چالش بکشد تا از میان دو دوست یعنی امریکا و ایران، در مسایل سیاسی، جانب ایران را بیشتر بگیرد؟ و یا این که دولت افغانستان توانایی این را خواهد یافت که یک سیاست کارا و بی طرف را در میان تقابل منافع ایران به عنوان کشور همسایه و امریکا دشمن ایران به عنوان کشور همکار و متحد، پیش گیرد؟

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا