اخبار و گزارشات

“دیگر القاعده و طالبانی وجود ندارد”

obama_afghanwar

“ویلیام انگدل ” تحلیلگر و کارشناس مسایل بین‌الملل در مقاله‌ای که پایگاه اینترنتی “ولترنت ” آنرا منتشر کرد، نوشت: یکی از زوایای قابل تأمل برنامه ریاست جمهوری اوباما این است که در تمام ایالات متحده کمتر کسی در رسانه‌ها یا جاهای دیگر دلیل درگیری پنتاگون در اشغال نظامی افغانستان زیر سوال ببرد.

وی در بخش اول این مقاله توضیح داد که علاوه بر کنترل بازار مواد مخدر در جهان، نزدیک شدن به روسیه و چین و ممانعت از اتحاد و اشتراک مساعی این دو قدرت در مقابل سیطره جهانی ایالات متحده از دلایل اشغال افغانستان هستند.

در بخش دوم این مقاله آمده است که چین پتانسیل‌های خوبی برای توسعه دارد و روسیه نیز علیرغم آسیب‌های دوران اتحاد جماهیر شوروی و فساد دوران یلتسین اکنون برگ‌های برنده‌ای برای اتحاد با چین و مقابله با آمریکا دارد.

 روسیه تنها تهدید برای تسلط نظامی آمریکا

ارتش و نیروی ضربتی هسته‌ای روسیه، تنها تهدید برای تسلط نظامی آمریکا محسوب می‌شوند هر چند که این نیروها غالبا از پس مانده‌های جنگ سرد هستند. نخبگان ارتش روسیه هرگز از این توانایی چشم پوشی نکردند.

روسیه همچنین دارای بزرگترین میادین گاز طبیعی و ذخایر عظیم نفتی است که چین اجبارا به آن محتاج است.

این دو قدرت به لطف شکل‌گیری سازمان تازه تاسیسی به نام سازمان همکاری شانگهای (OSC) در سال ۲۰۰۱ یک هدف را پیگیری می‌کنند. حوزه سازمان شانگهای علاوه بر چین و روسیه، بزرگترین کشورهای آسیای مرکزی یعنی قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان را در بر می‌گیرد.

بهانه واقعی آمریکا برای جنگ علیه طالبان و القاعده در واقع استقرار مستقیم نیروهای نظامی ضربتی خود در آسیای مرکزی، در درون فضای جغرافیایی کشورهای عضو پیمان شانگهای است. مسئله ایران، یک مسئله انحرافی است، هدف‌های نهایی آمریکا، روسیه و چین هستند.

البته واشنگتن رسماً اظهار می‌کند که حضور نظامی‌اش در افغانستان (از سال ۲۰۰۲) برای حمایت از دموکراسی متزلزل در این کشور صورت گرفته است ولی وقتی انسان واقعیت حضور نظامی آنها را در افغانستان می‌بیند این استدلال عجیب به نظر می‌رسد.

در دسامبر ۲۰۰۴، هنگام دیدار از کابل، وزیر جنگ آمریکا دونالد رامسفلد با ساختن هفت پایگاه جدید در افغانستان پروژه‌های خود را به پایان رساند. (در ایالات هلمند، هرات، نیمروز، بلخ، خوست و پاکتیا). این پایگاه‌ها به سه پایگاه نظامی مهم اضافه شده است که پیش از این در پی اشغال افغانستان در زمستان ۲۰۰۱-۲۰۰۲ به بهانه از بین بردن تهدید تروریستی اسامه بن لادن استقرار یافته‌اند.

پنتاگون سه پایگاه اولیه خود را در فرودگاه بگرام در شمال کابل، اصلی‌ترین مرکز پشتیبانی و ترابری نظامی قندهار در جنوب افغانستان و شینداد در ایالات غربی هرات ساخت.

شینداد، بزرگترین پایگاه آمریکایی در افغانستان، تنها در ۱۰۰ کیلومتری مرز بین افغانستان و ایران ساخته شده است و از دور می‌تواند به روسیه و چین ضربه وارد کند. از لحاظ تاریخی، افغانستان در مرکز بازی انگلیس و روسیه قرار دارد، کشمکش برای کنترل آسیای مرکزی در قرن ۱۹ و آغاز قرن بیستم ادامه یافت.
در آن زمان استراتژی بریتانیا این بود که به هر قیمت مانع از کنترل افغانستان توسط روسیه شود چرا که می‌توانست تهدیدی برای جواهر سلطنتی بریتانیا یعنی هند باشد.

طراحان پنتاگون افغانستان را منطقه‌ای فوق استراتژیک می‌دانند. افغانستان سکویی است که از آن، قدرت نظامی آمریکا می‌تواند مستقیماً چین، روسیه، ایران و دیگر کشورهای نفت‌خیز آسیای میانه را مورد تهدید قرار دهد. بعد از بیش از یک قرن جنگ، تغییرات چندانی در وضعیت ژئوپولتیک منطقه بوجود نیامده است.

افغانستان در موقعیت بسیار حیاتی یعنی بین آسیای جنوبی، آسیای مرکزی و آسیای میانه قرار دارد. افغانستان همچنین در امتداد مسیر پیش‌بینی شده خط لوله نفتی از میدان‌های نفتی دریای خزر تا اقیانوس هند واقع شده است، جایی که شرکت‌های نفتی آمریکایی، یونوکال با انرون و هالیبرتون – چنی بر سر کسب حقوق انحصاری متعلق به خط لوله گازی که گاز طبیعی ترکمنستان را از افغانستان و پاکستان به سوی مرکز عظیم تولید الکتریسیته گازی شرکت انرون می‌برد، در حال مذاکره هستند.

آقای کرزی قبل از رسیدن به ریاست جمهوری، بازیچه آمریکا و یکی از لابی‌های یونوکال بوده است.

تهدیدی به نام القاعده وجود ندارد

حقیقت پنهان در پس تمام این فریبکاری‌ها در مورد هدف واقعی حضور آمریکا در افغانستان زمانی روشن می‌شود که ما از نزدیک این به اصطلاح تهدید القاعده را بررسی نماییم.

طبق نظر اریک مرگولیس Erik Margolis قبل از وقایع ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، سازمان اطلاعات آمریکا حامی و مشاور طالبان و القاعده بوده است. مرگولیس تایید می‌کند که سازمان سیا در نظر داشت از القاعده و بن لادن برای تحریک اویغورهای مسلمان علیه تسلط چینی‌ها و از طالبان علیه متحدین روسیه در آسیای مرکزی استفاده کند.

ایالات متحده علناً، در ماه ژوئیه گذشته با حمایت از کنگره جهانی اویغورها شیوه‌های دیگری برای شوراندن مسلمانان اویغور علیه دولت مرکزی چین پیدا کرد اما تهدید القاعده همچنان به عنوان محور اصلی سیاست اوباما برای توجیه تشدید جنگ در افغانستان باقی مانده است.

اما در حال حاضر جیمز جونز، ژنرال سابق نیروی دریایی و مشاور امنیت ملی اوباما اظهاراتی درباره برآورد اهمیت خطر کنونی القاعده در افغانستان کرد که رسانه‌های آمریکایی به موقع بر روی آن سرپوش گذاشتند.

جونز در کنگره اعلام کرد: حضور القاعده بسیار ضعیف است. حداکثر برآورد ما از نیروهای آن کمتر از ۱۰۰ نفر در افغانستان است، آن هم بدون پایگاه و فاقد توانایی حمله بر علیه ما یا متحدین ما.
برای حسن ختام باید گفت که القاعده دیگر در افغانستان وجود ندارد.

حتی در پاکستان، باقیمانده القاعده تقریباً قابل رویت نیست. روزنامه وال استریت اعلام کرد که طبق گزارش سرویس‌های اطلاعاتی و مسئولین پاکستانی – آمریکایی، القاعده که اکنون با شلیک موشک‌های آمریکایی عقب رانده شده و درگیر مسائل مالی شده است و مشکلاتی جدی برای جذب جوانان عرب در کوهستان‌های تاریک پاکستان دارد، نقش خود در پاکستان و افغانستان را کمتر از گذشته می‌بیند.

 رئیس سازمان امنیت ملی آمریکا: دیگر حتی یک نیروی القاعده در افغانستان نیست

همانگونه که یک مسئول بلندپایه آمریکایی در آسیای جنوبی اظهار داشت که «برای جوانان عرب که اصلی‌ترین گروه تشکیل دهنده سپاه القاعده هستند، گرسنگی، سرما و زندگی در خفا اصلاً رمانتیک نیست.»

اگر ما عواقب منطقی این اظهارات را درک کنیم، می‌بایستی نتیجه بگیریم که دلیلی که به خاطر آن سربازان جوان آلمانی و دیگر سربازان ناتو جان خود را در کوهستان‌های افغانستان از دست می‌دهند هیچ ربطی به پیروزی در جنگ علیه تروریسم ندارد. اکثر رسانه‌ها در عملی بجا! گزینه فراموش کردن این حقیقت را انتخاب کرده‌اند که بر اساس آن القاعده با توجه به شرایط موجود در سال‌های دهه ۸۰ به دست سازمان سیا بوجود آمده است. این سازمان سربازان مسلمان افراطی تمام دنیای اسلام را در چارچوب استراتژی از پیش طراحی شده بیل کازی Bill Casey، رئیس سازمان سیا در زمان ریگان و سایر مقامات آمریکایی برای مقابله با ارتش شوروی در افغانستان و با هدف ایجاد ویتنامی جدید استخدام کرده و آموزش می‌داده است تا بهانه‌ای برای مقابله با اتحاد جماهیر شوروی باشد. این مقابله به شکست خفت‌بار ارتش سرخ و فروپاشی نهایی اتحاد جماهیر شوروی خاتمه می‌داد.

جیم جونز James Jones، رئیس سازمان امنیت ملی اعتراف می‌کند که هم اکنون تقریباً هیچ کدام از اعضای القاعده در افغانستان حضور ندارند. شاید زمان آن فرا رسیده است که رهبران سیاسی‌مان در توضیحی صادقانه‌تر علت اصلی فرستادن جوان‌های دیگری به افغانستان را قربانی کردن آنان برای حفاظت از محصولات مشتق از تریاک اعلام نمایند.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا