اخبار و گزارشات

والی فرزانهء بلخ در تلویزیون جهانی نور

interviewith_attah

بلخ یکی از پارینه پایتخت های تمدن در سرزمین بزرگیست که گاهی آریانا و گاهی هم خراسانش میخوانده اند. هرات، مرو، سمرقند، غزنین، بخارا، نیشاپور، سیستان و کابل از نزدیکان جدا ناشدنی بلخ درین رده اند.

بلخ در درازای هستی خویش یا خود مهد تمدن بوده است یا به تمدن هایی که دردسترسش بوده اند، پیوسته است. به همین گونه بلخ خارچشم تمدن ستیزان و آماج خشم کور چشمان و خقاشان خونخوارتاریخ نیز بوده است که بار بار به خاکش کشیدند، کوچه هایش را کشتارگاه فرزندانش ساختند و برج و باروی شکوهمندش را لانهء زاغ و کرگس کردند. اما دانهء تمدن و امیدبرای از سرگیری شکوه و بزرگی هرگز از دل خاک بلخ و بلخیان ناپدید نشده است.

هرچند گسترهء تاریخی بلخ بسی گسترده تر از مرزهاییست که امروزبرایش برگزیده اند، اما این کوته نگری هرگزنتوانسته است از گسترهء تاثیر فرهنگی و ظرفیت های اقتصادی یی که بلخ دارد بکاهد. اکنون نیز بلخ همچنان یکی ازمراکز پویایی و جنبش برای پیشرفت است که به گفتهء پیشنیان، تا باد چنین باد.

سخن ازگفتگوی تیلفونی- تلویزیونی ییست که هفتهء گذشته آقای عطامحمد نور والی فرزانه و فرهیختهء بلخ در برنامهء چهرهای آشنا با آقای عابد مدنی گردانندهء آگاه و متعهد این برنامه در تلویزیون نور داشتند. گفتنیست که تلویزیون نور ازایالت کلیفورنیا در ایالات متحده امریکا پخش میشود. درین برنامه از این قلم نیز خواسته شده بوده تا در پایان صحبت های والی بلخ دیدگاه های خود را در پیوند با گفته های شان با بییندگان تلویزیون نور درمیان بگذارم. درین گفت وشنود درپیوند با مسایل گوناگونی دیدگاه های والی بلخ به آگهی بینندگان رسید که بسیار جالب افتید. در پایان برنامه ما ده ها تیلفون از جانب هممیهنان خود گرفتیم که والی بلخ، دیدگاه ها و کارکرد هایش را ستودند.

تماشای کلیب های ویدیویی مصاحبه با آقای عطا محمد نور :  قسمت اولقسمت دوم | قسمت سوم

اینک فشرده یی از ان گفت وشنود:

نخستین پرسش از والی بلخ در پیوند با سفرهیاتی از ازبکستان برای زمینه سازی آغاز کار خط آهن از ازبکستان به بلخ بود. والی بلخ درین زمینه گفتند که: بلی، هیاتی از ازبکستان به مزارشریف آمده و نشست هایی با آنها داشته است. درین نشست ها هیات هایی از وزارت های فواید عامه و تجارت افغانستان نیز حضورداشتند. قرار است خط آهنی که مرکزش در مزارشریف باشد، از ازبکستان به افغانستان کشیده شده و از اینجا به نقاط دیگر کشور در سرحدات شرقی، جنوبی وغربی کشور کشانده شود. این خط افغانستان را درشمال به آسیای میانه و ازآنجا در شرق به چین و درغرب به اروپا پیوند میدهد. این خط در مزارشریف چندین شاخه میشود که یک شاخه به شیرخان بندر(قزل قلعه) در ولایت کندز رفته شاخهء دیگر به هرات کشیده میشود. همچنان شاخهء دیگری که به سوی معدن آهن حاجیگگ میرود ادامه یافته و معدن مس عینک را نیز در مسیرخویش می آورد. سپس این شاخه نیز به دو شاخهء دیگری تقسیم میشود که یکی به سوی تورخم و دیگری به سوی قندهارخواهد رفت.

والی بلخ افزود که ایشان هیات کشور دوست و برادر، ازبکستان، را تشویق کرده اطمینان داده اند تا هرچه زود ترکار را آغاز کنند. چرا که حتی یک روزپیشتر اگر کار شروع میشود، یک روز پیشتر ما به منافعی برای مردم وکشور خویش دست می یابیم. ازینرو قرار است که درهفتهء آینده یعنی هفتهء پایانی ماه جنوری سال جاری هیات ازبکستان برای گشایش کار این پروژه در شهرک مرزی حیرتان باشد.

والی بلخ افزود که وظیفهء آنها در حال حاضر تامین امنیت، گذاشتن زمین دراختیار پروژه برای ساختمان یک دفتر، زمین وجا برای ساختن سب استیشن واستیشن های خط آهن و فراهم آوری کمک های بشری است. به گفتهء او در مرحلهء نخست این پروژه خط آهن ترمز را به حیرتان وصل میکند. سپس این خط به شهرمزارشریف می آید که یک ایستگاه در نزدیک میدان هوایی بلخ نیز خواهد داشت. هزینهء این پروژه تا شهر مزارشریف که خطی به درازی هفتاد و پنج کیلو مترخواهد بود، به یکصد و بیست ونه میلیون دالر میرسد.

والی بلخ گفت که با رسیدن این خط به بنادر شیرخان، تورخم، سپین بولدک و اسلام قلعه کشور ما ازچارسو به خطوط ارتباط بازرگانی جهان پیوند می یابد که کمبود افغانستان ازناحیهء نداشتن راه به دریا را ازمیان برمیدارد. به گفتهء جناب والی بلخ این پروژه یک انقلاب بزرگ تجارتی و صنعتی را درافغانستان زمینه سازی خواهد کرد.

سپس آقای مدنی ازوالی بلخ در پیوند با کنفرانس لندن پرسید. والی بلخ درحالی که آگاهی رسمی خویش ازچگونگی و اهداف راه افتیدن این کنفرانس را انکار کرد گفت:

“ما هم از طریق مطبوعات شنیدیم. اگراین کنفرانس برای رشد وانکشاف کشور وریشه یابی نا امنی ها و تامین صلح واقعی درکشورباشد، خوب است. اما تاجایی که ما شنیدیم این مجلس آجندای قوی یی ندارد. به هرحال جمع شدن هفتاد کشورجهان فرصت خوبی است تا دولت افغانستان ابتکار به خرچ داده وبرنامه قوی یی ارائه کرده و آنها را مجبور بسازد که پالیسی های ناکام در افغانستان راعوض کنند. این کنفرانس باید به بررسی مجدد خصوصیات اجتماعی و فرهنگی افغانستان و دلایل اشتباهاتی که درین هشت سال روید داده است بپردازد. بهترآن است تا کنفرانس بیشتر به ریشه یابی و درک عمیق عوامل جنگ در افغانستان، ناامنی، ضعف اداره و عوامل نارضایتی بپردازد تا این که تنها روی فراهم آوری پول. چرا که اگر پول باشد و مامشکل را حل کرده نتوانیم، طریق مصرف موثرپول را ندانیم ومردم را راضی ساخته نتوانیم، نتیجه نمیدهد. واما آنچه در مورد طرح مصالحه با طالبان درین کنفرانس شنیده میشود، قابل تامل است. صلح خوب است وآنرا خداوند فرموده است. هرانسان بامنطقی نیز حرف صلح را می پذیرد و ازجنگ دوری می جوید. اما باید درین ارتباط بامردم مشوره صورت بگیرد نه این که شایعهء پخش شود که رهبری طالبان ازلست سیاه کشیده میشوند…. این تصمیم را کسی نمیتواند درلندن بگیرد. این تصمیم را نمیتواند یک فرد و دو فرد بگیرد. درین مورد که چه کسی بخشیده شود ویا باچه کسی جنگ یا صلح شود باید مردم تصمیم بگیرند- مردمی که کشتاردسته جمعی شده اند، توهین شده اند، نسل کشی شده اند، مردمی که شهروبازار و دهات شان به آتش کشیده شده، کشتزار هایشان آتش زده شده، سربریده شده اند، شلاق خورده اند… این مردم حق دارند که چه کسی را ببخشند وچه کسی را نبخشند. “

والی بلخ به ادامه گفت:

“طبیعی است که صلح نیاز ماست و مردم ما سرفراز وسربلند وباهمت اند ودر بعضی موارد میتوانند بگذرند تا وطن شان آرام شده و درکنار سایر ملل دنیا آبرومند، سربلند و عزتمند زندگی کنند. ولی مشوره با مردم، اقلاً یک ریفرندم، اقلاً یک نظرخواهی ازمردم بسیار مهم است. اگر کسی به تنهایی فیصله کند و مردم آنرا نپذیرند، جایی را نمی گیرد و عملی نیست.”

استاد عطامحمد نور درپیوند با بخش های دیگری که در کنفرانس لندن باید درنظرگرفته شود اظهار داشت:

“باید جانب دولت افغانستان در این کنفرانس با ارائهء طرح های روشن چنان بدرخشد که از آن بهره برداری اعظمی شود؛ هم برای تامین امنیت، هم آوردن صلح وهم برای گرفتن تعهدات دراز مدت کمک به افغانستان چه از نظر حضور نظامی در افغانستان، چه از نظر کمک های اقتصادی به افغانستان. دولت باید از دوستان بین المللی ما تعهد بگیرد و ریشهء ناکامی ها، نواقص، وشکست هایی را که تا این دم متحمل شده ایم، بازشناسند. شما ببینید که حضور بیشترازیک صدهزار نیروی خارجی درین کشور، حضور بیش ازچهل وسه کشوردرینجا و سرازیر شدن میلیارد ها دالر حرف ساده یی نیست. چرا نتیجهء بسیار قوی وجود ندارد. این وضع عواملی دارد. یا پالیسی هایی اند که ناکام اند، یا روش ها ناکام اند یا تصامیم. یاهم شرایط افغانستان به درستی درک نشده است. یا به رسوم، فرهنگ و عنعنات افغان ها احترام گذاشته نشده ویا اردو و قوای مسلح سه گانهء ما درست به پا ایستاده نشده، یا ضعف درمدیریت وجود دارد یا در دوستان خارجی ما. شما میدانید که دوستان خارجی ما در افغانستان هم پول میدهند و هم خون. با اینهمه دیده میشود که به گونهء شاید وباید کار نمی شود.البته نمیتوان از تغییراتی که رونما شده منکرشد. اما در هشت سال گذشته با آن حضور قوی دنیا و حمایت همهء کرهء زمین از افغانستان و آمدن میلیارد ها دالر به افغانستان وحضورده ها هزار نیرو درین کشور دست آورد ما بسیار ناچیز است. هشت سال مدت طولانی ییست. میتوانست کارهای بزرگی صورت بگیرد. خصوصاً درنهادینه شدن دموکراسی، نهادینه شدن امنیت، رشد وانکشاف، فراهم آوردن زیربناها و زیرساخت ها کارهای عمیق و خوب صورت میگرفت.

ما منابع سرشار طبیعی ودریا های سرکش وطغیانگر در افغانستان داریم. میتوانیم با احداث بندهای آبگردان کوچک وبزرگ هم برای آبیاری زمین ها وهم برای تولید برق کاربگیریم تا از یکسو زراعت ما رشد کند و ازسویی هم وابستگی ما به برق وارداتی کاهش یافته و یا ازمیان برود. برق برای پیشرفت اقتصادی و صنعتی عامل اساسی وعمده است. برای ساختن راه ها و جاده های بهتر باید کار شود. ما معادنی در دل این خاک خفته ونهفته داریم که باید استخراج شوند. ما به همان مردم میمانیم که کوزهء آب برپشت و تشنه لب گرد جهان میگردند. ما به سرگنج خفته ایم و فاقه میکشیم. ما گاز داریم، بیروج داریم، لاجورد داریم، زمرد داریم، نفت داریم و حتی سنگ کوه های ما بهترین سنگهای زینتی جهان را میسازد. حتی سنگ و خاک ما یورانیوم دارد که قیمت بها ترین مادهء روی زمین است. اگرخود نتوانیم از یورانیوم استفادهء صنعتی کنیم، میتوانیم از فروش آن اقتصاد خود را تقویه کنیم. ماهمه چیز داریم. بهترین ذغال سنگ دنیا را داریم… با اینهمه، هنوز ملیون ها انسان داریم که زیر خط فقر زندگی میکنند که بسیار رنج آوراست. بدین لحاظ است که گفته میشود ازنقطه نظر اقتصادی تحول بزرگی در افغانستان نیامده است.

منظور این که در نشست لندن باید درهمین راستا ها کار و برنامه ریزی صورت بگیرد. دولت باید با یک برنامهء وطرح قوی دران حضور یابد و توجه جهانیان را برای حل مشکلاتی همانند ناامنی، فساد اداری ومافیای اقتصادی قانع سازد.”

عابد مدنی، گردانندهء پروگرام چهرهای آشنا از والی بلخ در مورد دیدگاه های شان در دوران انتخابات و “تنش” هایی که ایجاد شده بود پرسید. آقای نور نپذیرفت که تنشی بوده باشد اما گفت:

“شما میدانید دموکراسی معنی اش اینست که حکومت مردم برای مردم که دران فضای خوب آزادی و دموکراتیک ایجاد میشود وهرکسی برمیخیزد و نظریات خود را ارائه میکند. مطابق به افکار خویش، راهی را انتخاب میکند که آن را به خیر کشورمیداند واین حق را دارد که ابراز نظر کند و ایستاده شود وقامت برافراخته کار کند. ما با استفاده از همین حق مدنی خویش، ازهمین حقی که دموکراسی به ما داده وحقی که حقوق انسانی مابرای ما داد و بالاخره حق افغانی ما بود که راهی را انتخاب بکنیم. آنچه را که من انتخاب کرده بودم، ازان پیشمان نیستم و سرآن تاکید دارم که انتقال قدرت به مردم، سهیم بودن مردم درقدرت و این که مردم صلاحیت هایی داشته باشند که دولت را مورد بازپرس قراربدهند. ما از این (موضع) حالا هم حمایت میکنیم واین یکی از خواسته های ما بود. ما مطابق همین نظر برآمدیم و ازآن حمایت کردیم تا دموکراسی متبلور شود؛ در افغانستان وهم این ذهنیت نهادینه شود درافغانستان که به جای این که تفنگ حرف بزند خوب است که مردم در میدان دموکراسی و ازطریق آرای خویش خواستهای خود را درمیان بگذارند؛ چنین بهترخواهد بود. شما میدانید که درافغانستان حرف اول را تفنگ میزد. سالهای زیادی تفنگ حکومت می کرد ولی به لطف خداوند درین اواخر در بسیاری ازجاهای کشور حرف اول را قانون می زند. حرف اول را مردم می زنند و دموکراسی واقعی تمثیل می شود؛ با همه نواقصی که وجود دارد. آنچه گذشت یک تنش نبود بلکه نظریاتی بود که ما برای اصلاح کشور و کشیدن آن در سمت و جهت خوب که مورد تایید مردم دنیا ومردم خود ما باشد و بالاخره برون شدن از وضعیت بحرانی موجود، پیش کشیده بودیم.

با اینهمه امکاناتی که درافغانستان سرازیر شد، امیدواری این بود که کشور در پنج سال پس تر، دریک وضعیت بهترقرار میداشت. اماحالا هشت سال گذشت و هنوز مثلاً کشت تریاک بالاتر رفت، وضع امنیتی بدتر شد و قریب است که خانه به خانهء افغان ها جنگ کشیده شود. باندهای مافیایی اقتصادی به میان آمد، ادارهء دولت ضعیف شده، کابینه ضعیف شده بود و فساد اداری واقعاً بیدادمیکرد و حلقات معین برگردهء مردم سوار بود. ما تشویش داشتیم که یک روز دوستان بین المللی خارج شوند ودست ماخالی بوده باشد؛ هیچ چیزی دراختیار نداشته باشیم وبازافغانستان پایگاه قاچاقبران حرفوی دنیا وپایگاه مطمئن تروریزم قرار بگیرد. بسیار خطر بود. واقعاً پس ازان احساس خطر کرده از خود می پرسیدیم که چرا از این چانس طلایی استفاده نکنیم. دنیایی که در تامین امنیت حضوردارند ومی خواهند انکشاف بیاید وماازان استفاده کنیم. متاسفانه ازین فرصت وچانس استفاده نتانستیم… فعلاً وضع نورمال است وتنش جدی وجود ندارد.

 

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا