احمد شاه مسعود، فداکارترین چهرۀ جهاد و مقاومت
ارزشگذاري نسبت به سمبلهاي جهاد، مقاومت و فداكاري، نشانه بارز خودآگاهي ملي و ديني مردم مان و آمادگي آنان در تداوم راه درخشان بسوي قله هاي بلند افتخار است.
شهادت نوعی از مرگ نیست بلكه صفتی از «حیات معقول» است. زیرا حیات معمولی كه متاسفانه اكثریت انسانها را اداره می كند، همواره خود و ادامه بی پایان خود را می خواهد، لیكن در حیات معقول ، فرد آن زندگی پاك از آلودگی ها كه خود را در یك مجموعه بزرگی به نام جهان هستی در مسیر تكاملی می بیند كه پایانش منطقه جاذبه الهی است. لذا شهید همواره زنده است و حیات و ممات او همواره صفتی است برای حیات طیبه و به مصداق آیه شریفه قرآن كه می فرماید: “و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءُ عند ربهم یرزقون.” (169 آ ل عمران)
ترجمه:و گمان مبر آنان كه در راه خدا كشته شده اند، مردگانی هستند، بلكه آنان زنده و در بارگاه پروردگارشان بهره مندند.شهید همواره زنده است و مرگ او در واقع انتقال از حیات جاری در سطح طبیعت به حیات پشت پرده آن می باشد. تأثیرات بعد معنوی آمر صاحب شهید بالای همه ابعاد زندگی ایشان خیلی برجسته و نمایان بود که آن را می توان در 5 مورد، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی، مختصرا بیان نمائیم:
1- بالای بعد اجتماعی: شهید احمد شاه مسعود همیشه سخنانش را با حمد و ستایش بر خداوند ( ج ) و فرستادن درود و صلوات بر پیغمبر گرامی اسلام آغاز می نمود.
آیت های قرآنی را برای عدالت اجتماعی، محبت و عاطفه، جهاد و مقاومت و دفاع از ارزش ها ، در صفوف مردم قرائت نموده و به ترجمه و تفسیر واقعی آن می پرداخت .
او تنها یکبار در زمان جهاد ، نظر به عوامل مختلف، سفر رسمی به پاکستان نمود که درین سفر با سیاست مداران داخلی و خارجی ملاقات نمود ، با دعوت مهاجرین افغانستانی مقیم آن کشور، در گردهمائی های مختلف اشتراک ورزیده و پیرامون مسائل مختلف، اذهان همه را روشن ساخت.
سیاست مداران پاکستانی، زیاد تلاش نموده بودند تا چهرهء احمد شاه مسعود را یک متعصب و منحصر به یک قومی خاص نشان دهند و مردم قبائل در دو طرف خط دیورند را انگیزه دهند تا در برابر او همه باهم، صف آرای نموده و از اوامرش اطاعت نکنند.
او چون ازین خیانت های سیاست مداران مکار پاکستانی آگاه بود تصمیم گرفت تا خودش به قبائل رفته و خیانت ها ، تهمت ها و بهتان های آنان را برای مردم قبائل نمایان سازد.
او صحبت هایش را با آیات قرآن کریم استدلال می کرد و همه را به وجد آورده بود و همه ء مردم سخنانش را با نعره های تکبیر همراهی می کردند.
از جمله آیات قرآنی که به آن استدلال نمود:
بسم الله الرحمن الرحیم
حجرات : يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ ﴿ 13 ﴾ جزء 26
ترجمه:
اى مردم ، ما شما را از مرد و زنى آفریدیم ، و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایى متقابل حاصل کنید .در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست .بى تردید، خداوند داناى آگاه است.
حجرات : إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿ 10 ﴾ جزء 26
ترجمه:
در حقیقت مومنان با هم برادرند، پس میان برادرانتان سازش دهید و از خدا پروا بدارید، امید که مورد رحمت قرار گیرید.
سوره حجرات آيه 9
( وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ )
ترجمه :
و اگر دو گروه از مؤمنان با يکديگر به جنگ برخاستند ، ميانشان آشتی ، افکنيد و اگر يک گروه بر ديگری تعدی کرد ، با آن که تعدی کرده است بجنگيد تا به فرمان خدا بازگردد پس اگر بازگشت ، ميانشان صلحی عادلانه برقرار کنيد و عدالت ورزيد که خدا عادلان را دوست دارد .
بعد از اشغال کابل توسط بیگانگان و عقب نشینی نیرو های دولت اسلامی افغانستان به ریاست جلالتمآب پروفیسور برهان الدین ربانی به شمال کشور ، افغانستان عملا وارد مرحله خطرناک تری در مسیری تاریخ پر از طلاطم خود شده و تلا ش های شبانه روزی در جهت خارج ساختن بیگانگان از مناطق اشغال شده صورت گرفت که مقاومت بی نظیر مردم مان در آن برههء از تاریخ ، همیشه قابل ستایش و تمجید است.
احمد شاه مسعود و پروفیسور برهان الدین ربانی این را درک کرده بودند که باید صفوف مقاومت از وجود عناصر مغرض ، بی کفایت و سارق که تعداد شان اندک بود تصفیه شود تا مقاومت، ملی شود و مردم با اطمئنان کامل به پیروزی در صفوف مقاومت ، مبارزه نمایند.
قهرمان ملی مان در جمع مردم در سمت شمال سخنرانی نموده و با استدلال به آیت قرآن کریم مردم را برای تغیر وضع حاکم بر کشور تشویق نموده و پیروزی این حرکت مردمی را بشارت داد.
او این آیت را با ترجمه و تفسیرش بیان نمود:
بسم الله الرحمن الرحیم
(ان الله لا يغير ما بقوم حتى يغيروا ما بأنفسهم) (الرعد/11)
ترجمه:
بی تردید ، خداوند عوض نمي كند اوضاع و احوال مردمي را، تا آنكه آن مردم خودشان به دست خویش اوضاع خویش را تغيير ندهند .
اين آيه اعم است ، هم شامل اين است كه قومي از نعمت و عزت به نقمت و ذلت برسند يا برعكس از نقمت و ذلت به نعمت و عزت برسند .
2- بالای بعد اقتصادی:
احمد شاه مسعود می فرماید:
“ما برای آزادی می رزمیم زیرا زیستن در زیر چتر بردگی پست ترین نوع زنده گی است.
برای حیات مادی همه چیز را میتوان داشت آب، نان و مسکن. ولی اگر آزادی ما برباد رفت اگر غرور ملی ما درهم شکسته شد واگر استقلال ما نابود گشت در آن صورت این زنده گی برما کوچکترین لذت نخواهد داشت”
– احمد شاه مسعود در اوج قدرت، بسیار زندگی معمولی و ساده را اختیار کرده بود تا مبادا از همسنگرانش و مردم عادی افغانستان فرق پیدا کند و باعث عدم خوشنودی پروردگار و فاصله مردم از او گردد ، زهد اقتصادی او را از همه متمایز ساخت.
3- بالای بعد سیاسی:
او که اندک ترین میلی به مقام های تشریفاتی نداشت و زمانیکه از طرف گلبدین وعده داده شد که اگر احمد شاه مسعود از وزارت دفاع کنار رود او از جنگ و پرتاب کور کورانهء راکت ها به کابل دست می کشد و در دولت سهم می گیرد. ولی همه دیدند که احمد شاه مسعود به امید همین وعده ها از وزارت دفاع کناره گیری کرد ولی گلب الدین عهد و پیمان خود را شکست و به پرتاب راکت های کور عجولانه ادامه داد.
– او به شدت از دروغ نفرت داشت و بهتان بستن بر دیگران و تهمت زدن را حتی بر مخالفین سیاسی اش عار می دانست و در گفتن حقائق آنچنان شجاع و دلیر بود که از هیج قدرت نمی هراسید.
4- بالای بعد نظامی:
پیغمبر گرامی اسلام می فرمایند:
{لاتتمنوا لقاء العدو فإذا ابتليتم فاثبتوا}
“به تمناي رويا رويي با دشمن نباشيد، اما چون درگير شديد ثبات و استقامت نماييد”.
زمانیکه اکثریت در حال فرار بودند و افغانستان در آستانه سقوط قرار گرفته بود و تمام امید ها و در ها بر روی مبارزین راه آزادی بسته شده بودند و از هرطرف ظلم ، ستم، جبر، تهدید، جهل ، تاریکی سایه افگنده ومردم را به لرزه آورده بود و تا حدی که امید های همه نسبت به آینده کشوراز بین رفته بودند ، دقیقا اینجاست که باز صدای بلند و پر اهتزاز و اطمینان بخشی احمد شاه مسعود ، از میان کوه ها و سخره های شامخ و سربه فلک کشیده ، دشمنان را به لرزه می اندازد و این باور را دوباره در روان مردم مظلوم مان ایجاد می کند که ما زنده هستیم و بخاطر استقلال و آزادی ، عدالت اجتماعی هدفمندانه مبارزه می کنیم و هیچگاه درین راهی بر حق ، خستگی احساس نمی کنیم و دشمنان مان راهشان باطل است و حق همیشه بر باطل پیروز است.
شهید احمد شاه مسعود در جمع مردم و بخاطر بسیج ساختن دو باره آنان این آیت کلام الله مجید را قرائت ، ترجمه و تفسیر نمود.
بسم الله الرحمن الرحیم
( و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان كنتم مؤمنين ) ( آل عمران : 139 )
ترجمه:
سست نشويد و غمگين نگرديد كه شما برترين هستيد اگر مؤمن باشيد .
او توانست با ایجاد انگیزهء دوباره برای مردم، توده های ملیونی را در برابر دشمنان وطن هماهنگ نماید که در میان این توده ها از همه اقوام و اقشار مردم افغانستان به مشاهده می رسیدند.
از جمله موفق بودن وی در عرصه نظامی را فشرده می توان در این نقاط جمع بندی نمود:
– نهراسیدن و قرار داشتن در خطوط اول جبهه نبرد.
– داشتن محبت عطوفت و مهربانی بر همسنگرانش
– داشتن استراتیژی درست و از قبل سنجیده شده در مقابل دشمنان
– بر خورد همراه با مروت و مدارا در مقابل اسیران جنگی داخلی و خارجی که باعث شد بسیار از اسیران رها شده دوباره حاظر بر جنگ در مقابلش نشوند.
5- بالای بعد فرهنگی:
پیغمبر گرامی اسلام می فرماید:
( طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه)
ترجمه:آموختن علم و دانش بالای هر مرد و زن مسلمان فرض است.
به شکل بسیار فشرده می توان از تلاش های آمر صاحب شهید درین راستا یاد آور شد.
– توجه وی به ساختن مکاتب و مدارس برای ذکور و اناث ، در نقاط تحت فرماندهی اش، درست در زمانیکه در دیگر نقاط افغانستان طالبان در های مکاتب و دانشگاه ها را بر روی دختران بسته بودند.
– توجه وی به زیر ساخت های عام المنفعه و تاکید وی برای براه انداختن و داشتن جرائد و نشرات درست.
– مطالعهء متواصل و اشتیاق وی به فرهنگیان، ادباء و شاعران از جمله حافظ شیرازی.
در آخر باید تذکر دهم که پیروی از مکتب شهید احمد شاه مسعود ، قهرمان ملی افغانستان یگانه راهی است که می تواند کشور را به استقلال و آزادی، صلح و ثبات دائمی، برادری و اخوت حقیقی هدایت کند.