خبر و دیدگاه
مینه بکتاش، دانشآموختهی پارسی و پاسدار درز اندازی میان پارسی. خوابیدهها، حنای پسا عید، چه سود؟ نهمیدانستیم که ویرانگران خودی هم بیخود میشوند.

بی بی سی پارسی را همه میشناسیم و به روال هوشنشینشدهی مان، مانند خودش بیبیسی فارسی میگوییم. هیچ پیشینهیی برای دریافت سرنخی که این غولِ رسانهیی دمی از دری به عنوان زبان جدا زده باشد، در دست نیست. منهای یکی دو پرانتزی که بخوانی، میدانی فرافکنیست.
بی بی سی از سال ۲۰۲۱، کوتهنوشتههایی از کوتهنگریهای خودش که بیشتر سیاسی اند، برای راهاندازی زبان پارسی سخن گفت و در ویکیپدیا و گوگل هم بهروز سانی کرد که گویااین برنامه را از سال ۲۰۰۳ روی کار داشته. پرسش این است که چندین دهه پیش از ۲۰۰۳ چرا چنین بساط جدایی را نه گسترده بود که پسا لشکرکشی غرب به کشور ما، در فکر آن شد؟ از این که بگذریم، در سال ۲۰۲۱ مینه بکتاش با انجام یک مصاحبهیی، مدافع پروپاقرصِ دو زبانه بودن برای پارسی یا فارسی و دری گردید. در حالی که خودش چند سال را به کرسی رهبری مدیریتی و سردبیری بخش افغانستانِ بیبیسی کار میکرد. هیچ مصاحبه و گفتومانی، نوشتهیی و ثبوتی از مینه و پیشا مینه حتا خود ایرانیهای
هممسلک ما، در بی بی سی فارسی نه داریم که طی دههها، دری را یک زبان جدا بافته از تافتهی پارسی یا فارسی گفته باشند.
من که در زمان اعلام جدایی زبان پارسی و دری، ساختهی دست انگلیس، به عملکرد مینه و همکارانش، سخنان مینه را شنیدم. دریافتم که دستسنگین کرزی بالای دست وی است، پسا التجای گمانم پنهانی کرزی، همزمان ملاقاتش با ملکهی متوفی. کاری از دست ما بر نه میآمد و ارچند ناپختهتر از بزرگانِ خرد و اندیشهی زبان پارسی، نوشتهیی را در نقد از کفتار مینه نوشتم که به صورت گسترده در رسانههای دیجیتالی برون مرزی پارسی منعکس شد و سپاس از گردانندهگان اندیشمند شان.
کنون که بیخبران، خبر شده اند و حنای پسا عید میبندند، شانس بیخبری مردم، خیلیها را از پیشینهنویسی به موقع نقد، در برابر بیبیسی انگشتنما کرد. اینان لمیدههای در خوابهای زمستانی بودند. چون اثرمندی یک نقد، در زمان آنست، نه در قرنی پس از آن.
اینجا همان متن را بازنشر کرده و لینکهای یوتیوب و سایتماریا دارو را به طور نمونه تقدیم تان میکنم.
( یادداشت کوتاه در ارتباط نظر بانو مینه بکتاش: عثمان نجیب
مخالفت نارسای خانم مینه با وجود آگاهی بهتر و علمی او به زبان فارسی، دیدگاه و عمل کرد ناصواب او را در آوردگاه توسل به خرد ورزی جاگزین عقلانیت می کند و نه می تواند، چنانی که حقیقت است عمل نماید.
ستیز خانم مینه با این زبان به پیروی اهل جهل و جعل اما وابسته تمایلات و احساسات تشنه کامی قدرت گونه است که همه دری تنها می گوید. مرحوم بکتاش اگر حیات میداشتند ؛ مخالفتی در این نوع کرسی یابی همسر شان میداشتند.
، چون شادروان بکتاش هیچ گاه معامله گری در آرمان ها و تعهدات ملی و سیاسی خود با آمپریالیسم نه داشتند و استاد گرامی ما عمری صاحب پدر بزرگ وار خانم مینه ( اگر غلط نه کرده باشم )، خط روشنی از اصالت ملی گرایی داشتند.
دیدگاه و عمل کرد خانم مینه، موقعیت آن زبان شناس فصیح فارسی در فضیحت ترجیح دادن ظواهر بر حقیقت نهاد و طینت مهربانوی نام آشنا چنان او را حداقل در جامعه ی روشن فکری ما ریز پرسش می برد . من و او همکار و همسایه و گام گذارده های رهرو های زیبای دیروز نوآباد ده مزنگ هستیم. هم کاران ما می دانند که ورود خانم مینه در زبان دری در چی سطح والایی قرار دارد؟.. واین یک حقیقت انکارناپذیر است. روزی دیدگاه و عمل کرد او را در آوردگاه توسل به خرد ورزی جاگزین عقلانیت می کند و نه می تواند، چنانی که حقیقت است عمل نماید.
روزی برای خواندن متنی به دفتر من تشریف آورده بودند، وقتی بحث زبان شناختی فارسی و نگاه بلند او به روش نوشتاری را شنیدم و حرکات مؤذون دست راست او را برای نمایش آفرینش خط دیدم پیش خودم خجل شدم، مینه چنان مسلط به فارسی و دستور زبان فارسی است که کم تر کسی به نازک نگری او چیدمان واژه ها در یک متن ادبی، تحلیل سیاسی، خبر اجتماعی یا نظامی و حماسی و عاشقانه را پی می برد و او بود که اولین بار به من آموختاندند تا بگذاریم واژه خود شان روی صفحه ی نگارش فرود آیند، نه آن که ما آنان را دیسانت کنیم.
حالا، خانم مینه با دفاع از عمل کرد بی بی سی و ایستاده گی غیر منطقی خودش که اگاهانه تیشه به ریشه ی زبان شیوای فارسی می زند، یادی هم از عشقی که به این زبان داشت در خاطر دارد؟. چی شد که یک باره به فکر به اصطلاح قانون اساسی کشور، پس از دو دهه افتادید؟ . مگر پی نه برده اید، که این قانون، کاغذ های جعل است و اصل قانون تصویب شده به هدایت کرزی و هم کاران و هم فکرانش، به خصوص، یون ها سرقت و دزدیده شد و این سند به نام قانون اساسی به مردم تحمیل گردید؟نزد مردم، او و بانو (مینه) و همکاران اش محکوم اند و این ها، در بی بی سی، چنان لگد مال و بی چاره شده اند که از پس چند تا انحصار گر ایرانی هم بر نه می آیند. به گونهی مثال، هر صبح برنامه ی بامدادی بی بی سی، به خصوص تو سط یک آدمکی به نام همدانی، تنها با اعلام وقت تهران آغار می شد یا میشود. این روال مداوم است و گاهی اوقات اگر وقت کابل و تاجیکستان را هم یاد کنند. گویی بی بی سی پدر نامشروع برخی گرداننده گان ایرانی است.
حتا در ردیف بندی نام به تر تیب الفبای فارسی، باز هم در صفحات اجتماعی مربوط بی بی سی نام افغانستان را پس از ایران میگیرند.
پخش اخبار و دخیل کردن احساسات ایرانی علیه کشور ما، توسط این ها هم مانند افتاب روشن جلوه می کند، که به همان پیمانه سکوت مرگ بار افغانستانی های کارمند بی بی سی در رأس آنان خانم مینه ملال آور است….کهولت سن هوس نفس قدرت و مقام طلبی، نگاه بصیرت خانم مینه را دزدیده اند
نوشته ی محمد عثمان نجیب
ارسال شده در
فوریه 7, 2021)
سایتهای همایون، بازتاب حقیقت، مشعل، گزارشنامهی افغانستان، آریایی، افغان موج، سپیدهدم و بسیاری دگر سایتها این یادداشت را در بایگانیهای شان دارند.
یادداشت کوتاه در ارتباط نظر بانو مینه بکتاش: عثمان نجیب – Maria Daro
|
|



