خبر و دیدگاه

دروغ مقدس و آمرزش گناهان‎

 

 بررسی تطبیقی یهودیت، مسیحیت، اسلام و بودیسم

از دیرباز انسان با دو سوال اساسی روبه‌رو بوده است:

  1. آیا برای دفاع از دین می‌توان به دروغ متوسل شد؟
  2. اگر مرتکب گناه شدم، چگونه می‌توانم آمرزیده شوم؟

دیدگاه‌ها در ادیان مختلف متفاوت بوده‌ و پیامدهای اجتماعی و سیاسی متعددی داشته‌اند. به ویژه، در جهان اسلام برداشت‌هایی مثل «تقیه» و «پاک شدن گناه با حج رفتن یا اشک ریختن برای امامان» تاثیر اجتماعی عمیقی گذاشته است. این مقاله به بررسی تطبیقی چهار دین بزرگ جهان (یهودیت، مسیحیت، اسلام و بودیسم) می‌پردازد و نمونه‌های تاریخی و انتقادی ارائه می‌کند.

  1. یهودیت: توبه، قربانی و مسئولیت فردی

در دوران معبد سلیمان به مثابه اولین معبد یهودیان و بعد آن معبد دوم، قربانی حیوانات برای کفاره گناهان رایج بود.

پس از ویرانی معبد دوم (سال 70 میلادی)، تمرکز از قربانی به توبه و اعمال نیک منتقل شد.

در آن زمان جامعه یهودی بر اساس مسئولیت فردی و رعایت عدالت شکل گرفته بود؛ هرگونه سهل‌انگاری یا اجتناب از جبران حق‌الناس باعث تنش اجتماعی می‌شد. البته که یهودیت منحط به خود یهودی ها بود و مخاطب دین یهودیت با تفاوت از مسیحیت، اسلام و بودیسم که مخاتبش همه بشریت هست صرفآ خود یهودی ها بود.

مراسم یوم کیپور (روز کفاره) به نوعی بازسازی پیوند جمعی و تضمین نظم اخلاقی جامعه یهود بود.

اگرچه در آن زمان یهودیت دروغ را منع کرده بود، اما فشارهای تاریخی (مثلاً در دوران تفتیش عقاید اسپانیا) موجب شد که یهودیان مجبور به پنهان‌کاری شوند که شبیه به «تقیه» است اما نه به شکل نهادی.

مگر در جنگ جهانی دوم که یکی از اهداف حزب هیتلر نابودی یهودی ها و یهودیت بود مسئله دروغ برای حفظ جان و مال تقریبا نهادینه شد.

  1. مسیحیت: اعتراف، فیض و سوءاستفاده‌ های تاریخی

در قرون وسطی، فروش «بخشش‌نامه‌ها» (Indulgences) یا همان جنت توسط کلیسا رایج شد.

این عمل باعث بوجود آمدن جنبش اصلاحات پروتستانی مارتین لوتر در قرن 16شده و در نتیجه جهان مسیحیت را بطور عمده بدو بخش کاتولیک و پروتستانت تقسیم نمود.

اعتراف به کشیش، ساختار قدرت کلیسا را تثبیت می‌کرد و مردم را وابسته به نهاد دینی می‌کرد. 

با وجودی که دروغ و فریب در این زمینه کمتر به‌صورت مشروعیت‌یافته مطرح می‌شد، ولی سوءاستفاده اقتصادی و اجتماعی از بخشش‌های ساختگی و فروش جنت زندگی کشیش ها را پُرزرق و برق و سرمایه کلیسا ها را به اوج خود میرساند. اما امروز اگرچندی که فروش جنت بشکل تاریخی و عوامفریبانه وجود ندارد ولی در دین مسیحیت کشیش میتواند گناهان مراجعین خود را در بدل پرداخت کفاره نقدی در خزانه کلیسا بآمرزد. چونکه عیسی مسیح گفته که پیروان من یا وارثین دین که همان کشیش هست میتواند گناهان دیگران را ببخشد. 

مسلم هست آمرزش «خارج از توبه واقعی» و صرفاً با آیین، موجب کاهش مسئولیت اخلاقی فرد می‌شد.

با وجود اصلاحات پروتستانی، هنوز در بسیاری جوامع، تکیه بیش از حد بر آیین‌ها و نه اصلاح اخلاقی مشهود است.

  1. اسلام: تقیه، توبه و سوءبرداشت‌های اجتماعی

مفهوم تقیه از صدر اسلام در شرایط تهدید جان و مصلحت دین شکل گرفت. اما در طول تاریخ، رهبران دینی و برخی حاکمان از مفهوم تقیه به‌عنوان ابزار سیاسی برای سودجوئی و مشروعیت‌بخشی استفاده کردند.
در اثر فتوا های مغرضانه و سودجویانه پیشوایان دینی برای مردم ذهنیت داده شد که هر دروغی را از نام دین میتوانی بگوئی و هر گناهی را میتوانی مرتکب شوی ولی با رفتن یکبار در خانه کعبه یا نجف مقدس یا ریختن یک قطره اشک برای امامان شیعه همه گناهان تو بخشیده میشود.

باور به پاک شدن گناهان با یک سفر حج یا اشک ریختن برای امامان، باعث کاهش مسئولیت فردی و افزایش سوءاستفاده از دین، توسعه و تکرار فساد و جنایات در جوامع اسلامی گردیده و اعتبار اصلاحی دین را متزلزل کرده است. چون افراد متمول، فاسد و ستمگر، با استفاده از این باور، اعمال غیر اخلاقی خود را توجیه می‌کردند.

این دو برداشت (تقیه و پاک شدن نمادین گناه) باعث شد که اخلاق فردی و عدالت اجتماعی در بسیاری جوامع اسلامی تضعیف شود. بنابرین نقدهای معاصر بر ضرورت بازگشت به توبه واقعی و اصلاح عمل تأکید دارند.

  1. بودیسم: کارما و اصلاح شخصی

سنت‌های بودایی از همان ابتدا «گناه» را به معنای الهیاتی نمی‌شناختند.

تمرکز بر اصلاح کارما، مدیتیشن و عمل نیک بوده است.

تأکید بر عمل درست و مراقبه باعث ایجاد جوامع منظم و اخلاق‌محور میشود.

دروغ و عمل بد، پیامد طبیعی خود را داشت و مسئولیت فردی برجسته بود.

در فلسفه بودا رنج کشیدن فرصتی برای هوشیارتر شدن هست.

“کارما” آموزه مهم بودیسم هست. یعنی کار نیک عاقبت نیک دارد . کار زشت عاقبت زشت دارد.

اتفاقآ نظریه فزیکدان اتریشی دارنده جایزه نوبل ولفگانگ پاولی به نحوی نظریه کارما را تآئید میکند. البته تشریحات آن ما را از موضوع خارج میسازد.

 

نبود شفاعت یا واسطه، آزادی فرد را بالا می‌برد وفشار اخلاقی بر فرد برای اصلاح رفتارش بیشتر میشود.

نتیجه‌گیری

  1. تقیه و دروغ مقدس پدیده‌ای خاص اسلام است که پیامدهای تاریخی و اجتماعی گسترده داشته است.
    همچنان در آمرزش گناهان رفتن به حج یا رفتن به نجف و اشک ریختن برای امامان شیعه را یکی از مهم ترین وسیله میشمارند که این قرائت جوامع اسلامی را بیشتر غرق فساد و سوئ اخلاق مینماید.

2.در مسیحیت سوء استفاده های نمادین پاک شدن گناه باعث کاهش مسئولیت فردی و افزایش فساد اخلاقی شده است. درحالیکه آمرزش واقعی نیز به اصلاح و توبه واقعی گره خورده، اما سوءاستفاده‌های تاریخی (مثل فروش بخشش‌نامه‌ها) رخ داده است.

 

  1. در یهودیت در آغاز دروغ غیر شرعی بوده اما بعدها در شرایط خاص رنگ “تقیه” اسلامی را بخود گرفته است. کشیش آلمانی قرن 16 مترجم انجیل در زبان آلمانی مارتین لوتر یهودی ها را به دروغگویی  متهم کرده است. اما آمرزش گناهان در یهودیت از طریق توبه (تشووا) صورت میگیرد. یهودیت همچنان مراسم و مناسک خرافاتی و مضحکه زیادی در مورد آمرزش گناهان دارند. 
  2. در بودیسم، تمرکز بر اصلاح خود و کارماست؛ هیچ شفاعت یا واسطه‌ای وجود ندارد و هر شخص باید کار نیکو کند تا پاداش نیکو ببیند.

این تحلیل نشان می‌دهد که آگاهی، مسئولیت فردی و اصلاح رفتار اساس هر نوع آمرزش واقعی است، و هرگونه کوتاه کردن مسیر (با آیین یا مراسم نمادین) می‌تواند به مشکلات اخلاقی و اجتماعی منجر شود.

 

📚 منابع تکمیلی و تاریخی:

 

The Jewish Study Bible, Oxford University Press, 2004.

Maimonides, Hilchot Teshuvah.

Catechism of the Catholic Church, Part Two.

Alister McGrath, Christian Theology: An Introduction.

قرآن کریم، سوره‌های نساء، بقره، زمر.

محمد باقر مجلسی، بحارالانوار.

Walpola Rahula, What the Buddha Taught.

Damien Keown, Buddhism: A Very Short Introductio

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا