معمای تشکیل واحد ویژه هیبت الله نام
به تازگی رژیم طالبان اعلان کرده است که به اساس فرمان هیبت الله نام، بودیجه مالی یک لشکر چهل هزار نفری، از وزارت مالیه صادر شده است. البته این بحث سال قبل توسط مقامات امنیتی سابق افغانستان، بویژه رحمت الله نبیل رییس پیشین امنیت ملی نظام جمهوریت، مطرح شده بود که حالا با اسناد فاش شده، گمانه زنی های زیادی در خصوص آن، خلق شده است. به هرصورت، آنچه ماهیت نظام طالبانی را مشخص می سازد، رهبری بی سروصدا، آهنین، قدرتمند و در یک تضاد و معمای امنیتی با سایر گروه های طالبان است که موجب ایجاد چنین تشکلات می شود. ناگفته نماند که این ساختار تشکیلاتی نظامی، همانند ساختار سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران است که تحت امر مستقیم رهبری مذهبی ولایت فقیه ایران قرار دارد. نگارنده با بررسی موضوع، چند دلیل را در ایجاد این ساختار تشکیلاتی نظامی که تحت امر مستقیم رهبر نامرئی طالبان، قرار خواهد داشت، مورد نظر قرار داده ام.
اول- برای رهبری نامرئی طالبان که در یک حالت اختفا زندگی می کند، نه کسی از آن اطلاعی دارد و نه هم منحیث رهبر طالبان، در انظار عامه ظاهر می شود، همواره ترس از شورش ناگهانی سایر گروه های طالبان مانند حقانی ها، گروه ملایعقوب، قطری ها و شبکه هلمند وجود داشته است. وی به شدت در تلاش است تا برای مصون ماندن از تعرض جناح های دیگر طالبان، از هر راهی استفاده کند. تشکیل چنین ساختار نظامی که معادل یک تشکیلات نظامی است، نشان می دهد که وی تا چه اندازه بر ساختار عملیاتی و نظامی گروه طالبان، بدگمان و بی باور است؛
دوم- عبدالاحد طالب که سال های مسئولیت طالبان در ولایت هلمند را به عهده داشت. چندین سال استاندار طالبان (حتی پیش از تسلط طالبان بر افغانستان) در هلمند بود؛ استانی که به پایتخت مواد مخدر و گنج مالی طالبان معروف است. برای رهبری طالبان همانند سایر دیکتاتوری های خشن ایدیولوژیک و مذهبی، راه در آمد پولی، مواد مخدر است. اگر چه به اساس اطلاعات موجود، چندی قبل با رهایی حاجی بشر، امید برای طالبان، تازه شد تا مجری اصلی تجارت مواد مخدر به یک شخص دارای تجربه، واگذار گردد، اما قرار شواهد، رهبری طالبان، به یک فرد مورد اعتماد، ماهر و دارای تجربه در این بخش نیاز دارد، تا قاچاق مواد مخدر را با یک قدرت نظامی مجهز، رهبری کند؛
سوم- ملا طالب که از فرماندهان مطرح طالبان در جنوب افغانستان است واز آغاز پیوستنش به این گروه، به جناح قندهاری طالبان نزدیک بود. حالا یک قدم جلوتر گذاشته و با اداره و کنترول یک واحد ویژه امنیتی، دارای اختیارات فوق العاده، در تلاش است تا با اشاره رهبر طالبان، به رقابت با سایر گروه های طالبان مانند حقانی ها که وزارت داخله افغانستان را در کنترل دارند و گروه ملا یعقوب که اسکان دار وزارت دفاع هستند، بپردازد. در اصل این بازی برای ایجاد توازن در توان نظامی میان گروهی طالبان است که امکان انفجار آن، هر لحظه می رود؛
چهارم- مقامات امنیتی و افراد خبره و آگاه از قضیه طالبان، می گویند که چون ملا هیبتالله در گذشته فرمانده جنگی و نظامی نبود، با زیاد شدن تنشها و ایجاد فضای بیاعتمادی میان سران طالبان، برای تقویت قدرت نظامی خود تلاش می کند و در صدد موازنه سازی نظامی برای حفاظت از جایگاه خود است. به این اساس است که یکی از افراد مورد اعتماد خود را با اختیارات ویژه، در راس یک واحد نظامی با امکانات وسیع گماشته است؛
پنجم- جنگجویان طالبان در ساختار وزارت داخله (کشور)، وزارت دفاع و اداره استخبارات (اطلاعات) حضور دارند و بر اساس تقسیمبندی وزارتخانهها میان رهبران کلیدی طالبان، وزارتخانههای داخله و دفاع به ترتیب به سراجالدین حقانی و ملایعقوب آخوند رسید. حالا این تقسیمبندی باعث افزایش تنش میان رهبران طالبان، شده و ملا هیبتالله درصدد افزایش قدرت نظامی خود است. هیبت الله در تلاش است که در صورت کدام حادثه غیر مترقبه، از این نیروها در جهت دفاع از منافع گروهی خود، استفاده برده و آماده مقابله با هرگونه تحرک شورش گونه از درون طالبان شود. این کار به مثابه اقدامی در جهت دفع کودتای احتمالی در درون طالبان، از جانب ملا هیبت الله، حساب می شود؛
ششم- اختلاف میان شاخه های پشتون در درون رهبری طالبان مانند اسحق زی ها، نورزی ها، احمدزی ها و اچکزی ها که تعداد کمی در میان طالبان حضور دارند، باعث شده تا رهبر نامری طالبان، تنها به قبیله خود که نورزایی است، تکیه کند و این واحد نظامی ویژه را با امکانات فوق العاده، در اختیار داشته باشد. این کار باعث ایجاد یک دولت موازی در کنار رژیم خودکامه طالبان خواهد شد.
بنا با تخصیص مقادیر 60 میلیارد واحد پولی افغانستان، هیبت الله نام نهاد در تلاش است تا از هر لحاظ، ساختار فرماندهی و رهبری قندهار را در برابر هرگونه احتمال ولو ضعیف امنیتی، بیمه کند. طالبان با بحران عمیق بی اعتمادی در درون دست و پنجه نرم می کنند و این کار احتمال هرگونه کنش و واکنش نظامی را برای تغییر رهبری در میان طالبان، مساعد می سازد.