خبر و دیدگاه

پاسخ به سوالاتی که تا هنوز نزد بعضی ها جواب نیافته

امیدوارم این نوشته پاسخی باشد به سوالات که تا هنوز نزد بعضی ها جواب نیافته :
در مورد تحولات اخیر افغانستان و احیای مجدد طالبان و گروه های تروریستی دیگر چند نکته ضروری است که به آنها پرداخته میشود.
نکته اول –  اینکه امریکایی ها و چند کشور عضو پیمان ناتو مانند انگلستان، آلمان و یک و دو کشور دیگر سال ۲۰۰۰ یعنی ۲۰ سال قبل با هدف نابودی طالبان و گروه های دیگر ترورستی با این شعار وارد افغانستان شدند. اما امروز می میبینیم که گروه تروریستی طالبان نه تنها از بین نرفته اند بلکه توانسته اند بخش عظیمی از خاک افغانستان را مجدداً به تصرف خود در آورند.
به هر حال بعضی از گزارش ها میگویند که در حدود ۷۰  درصد خاک افغانستان بدست طالبان افتاده است.
در چنین وضعیت این سوال مطرح میشود که آیا طرف امریکایی ها قادر به نابودی طالبان و گروه های تروریستی نبودند یا مایل نبودند و یا نخواستند؟
به باور من شاید گزینه دوم درست باشد یعنی نخواستند و مایل نبودند که گروه طالبان و گروه های دهشت افگن را نابود بسازند اینکه امریکایی ها چرا نخواستند گروه طالبان و دیگر گروه تروریستی  را از بین ببرند بر میگردد به ماهیت و اهداف امریکایی ها که در افغانستان برای خودش تعریف کرده، خوب زمانیکه امریکایی ها به بهانه سرکوبی و نابودی طالبان و گروه های دهشت افگن وارد افغانستان شدند اینکه میگوییم بهانه بر اینکه طالبان با پشتیبانی توسط کشور های که به نیابت از امریکا حمایت کردند از طالبان تاسیس شد.
یعنی جنبش طالبان تبدیل شد به امارات اسلامی افغانستان با حمایت مستقیم سعودی ها امارتی ها و پاکستانی ها که این سه کشور به نیابت امریکا چنین کردند.
اما زمانیکه امریکا وارد افغانستان شد و تلاش کرد که بالای آقای حامد کرزی سرمایه گذاری کنند ولی در اخیر آقای کرزی با امریکایی ها در مخالفت قرار گرفت، بعد با اشرف غنی و یاران نزدیکش خیلی سرمایه گذاری کردند تا با هر نوع تقلب به قدرت برسد ولی در روز های آخر اشرف غنی هم به نحوی با امریکایی ها در مخالفت قرار گرفت، بالاخره تلاش امریکایی ها به نتیجه ی نرسید و دولت مورد نظر امریکا در افغانستان شکل پیدا نکرد به همین خاطر امریکایی ها سناریوی دیگری را در پیش گرفتند و آن اینکه اگر امریکا نتواند در افغانستان به اهداف خودش برسد پس هیچ کشور دیگری هم نباید بتواند به منافع خودش برسد هند در واقع به عنوان یک کشور با نفوس و صاحب منافع در افغانستان مطرح است چین به عنوان همسایه شرقی افغانستان مطرح است و روسیه به عنوان یک قدرت با نفوس در شمال افغانستان البته میان روسیه و افغانستان کشور مانند تاجکستان و کشور های آسیای میانه هم مطرح هستند اما به هر حال روسیه افغانستان را جز حوزه نفوس خودش میداند و البته جمهوری اسلامی ایران به عنوان همسایه غربی افغانستان بحساب میرود.
امریکا به این نتیجه رسید که من نمیتوانم در افغانستان به منافع خود برسم پس نباید اجازه بدهم که این چهار کشور هم در افغانستان حضور و نفوس داشته باشد.
افغانستان با ثبات و دولت متمرکز مقتدر بهترین فضا را آماده میکرد تا این کشور ها بتوانند در افغانستان حضور طبیعی داشته باشند و در واقع به نحوی منافع خود شان را تا مین کنند و همین که کمک بکنند به بازسازی افغانستان، نتیجه این شد که امریکایی ها تصمیم گرفتند که زمین افغانستان را به یک زمین سوخته تبدیل کنند که افغانستان ثبات نداشته باشد و این چهار کشور همسایه نتواند در افغانستان حضور طبیعی داشته باشند.
به همین خاطر ده سال پیش بحث احیای طالبان با صحنه گردانی امریکا شروع شد و قطری ها اولین کشوری بودند که در دوره جدید کمک کردند به باز پروری طالبان بعد از آن امریکایی ها و انگلیسی ها مذاکرات مفصلی داشتند تا اینکه امروز شاهد این وضعیت فعلی هستیم.
بنظر می رسد که طالبان نتوانند مزاحمت خاصی برای کشور های منطقه ایجاد کنند چون به هر حال کشور افغانستان گلو گاه تنفسی اش کشور های منطقه است و از طریق همین کشور های منطقه امکانات سوخت و غذا و آنچه که مورد نیاز است تامین میکند به همین خاطر در واقع بنظر نمی رسد که طالبان به این کشور ها مشکل ایجاد  کنند هر چند که حضور طالبان عوارضی خواهد داشت، از جمله ورود حجم بیشتر پناه جویان و کسانیکه از طالبان میخواهند فرار کنند و خود شانرا در کشور های منطقه برسانند.
نکته بعدی هم این است که طالبان فعلی هم طالبان ایدیولوژیک نیست و نیرو های در واقع جویای پول و جویای قدرت است و در مقایسه با این طالبان که تفکرات وهابی داشتند و در حکومت شان سخت گیری های خاصی را علیه مردم ایجاد کردند متفاوت است.

احمد سعیدی

احمد سعیدی نویسنده و تحلیلگر امور سیاسی افغانستان می باشد.

نوشته های مشابه

‫2 دیدگاه ها

  1. der targah razaqmamoon.com naweshte ast ke taleban be bashendgan sharestan haa ke tasarof kerde and gofte and : shama bayaed dokhter haa bala 15 saal wa zan haa beweh kamter az 45 saal khod ra be maa be daheed ke be rahee rafigh haa khod be pakistan be farasteem. ammaa agha sayede tahrir kerde ast ke
    : nokte bade ham ast ke taleban faely ham taleban idiologik nist … ke tafakorat wahabi dashtand wa der hokomat shan sakht giree haa khasee ra alyee merdom ejaad kerd wa motefawet ast. ? targah razaqmamoon dorogh me goyed yaa agha ahmad sayedi dorogh me goyed ?

  2. هر شخص حق دارد در باره حوادث و مسائل نظر خودرا داشته باشد. ولی من با خواندن نوشته محترم سیدی میخوانم چند ملاحظه و اظهار نظر نمایم:
    1- آقای احمد سعیدی مقدمه را خوب آغاز میکند. اما بعد عمق را فراموش و به سطح می پیچد. مثلا میگوید کرزی با امریکا سر مخالفت را گرفت. در ظاهر و در سطح همینطور معلوم میشود، ولی در عمق کرزی جاسوس امریکا است و هیچوقت با امریکا مخالفت کرده نمیتواند. امریکا این آدم وطنفروش را به حمایت سربازان خود آورد و با تقلب زمام افغانستان را به او سپرد. باید بدانیم هرچه که کرزی انجام داد در خط و برنامه امریکا انجام داد. این وضعیتی که اکنون افغانستان به آن مواجه شده است، محصول کار حامد کرزی و اشرف غنی میباشد. اینکه کرزی پیشنهاداتی داشته و امریکا آنرا نپذیرفته فقط صحنه سازی و جنگ زرگری میباشد. بخاطر اینکه نمیتوان آنرا جدی شمرد. بدلیل اینکه بادار هرگز به غلام خود تا آن حد مجال نخواهد داد. بادار هروقت میتواند غلام خودرا نا بود کند. بخاطر اینکه غلام است.
    2- این فکر “امریکا به این نتیجه رسید که من نمیتوانم در افغانستان به منافع خود برسم پس نباید اجازه بدهم که این چهار کشور هم در افغانستان حضور و نفوس داشته باشد.” بدون شک یک فکر و تصور خیلی سطحی و عامیانه بنظر می آید. بدلیل اینکه کشور کلانی مثل امریکا ابر قدرت جهان با چنین سطحی نگری نمیتوانست ابر قدرت باشد. بنظر من امریکا تمام پلانهای خودرا قبل از بیست سال ترتیب و با شهادت احمد شاه مسعود و با سرنگونی آسمان خراشهای خود آغاز به عملی نمودن آن نمود. اهداف سترا تژیک امریکا در منطقه خیلی وسیع خواهد باشد که جهت تطبیق آن جان دو هزار و چار صد تن امریکائی خودرا قربانی کرد و ملیارد ها دالر را هزینه نمود. امریکا وظیفه خودرا توسط نوکران خود دقیق انجام داد مثلا نیروهای مقاومت ملی برای نجات افغانستان را توسط گماشتکان خود از میان برداشت و زمینه را برای نیروهای جهل و بر بریت که نوکرانِ دوست قوی و ستراتزِیک امریکا یعنی پاکستان میباشند مساعد ساخت. با سایۀ پاکستان یعنی طالبان طی مدت هژده ما مذاکره کرد و از آنها تعهد گرفت که پالیسی های امریکا را در منطقه تطبیق خواهند نمود. به این حساب دیگر ضرورت حضور امریکا در افغانستان محسوس نشده و اضافی تلقی میشود و به همین لحاظ افغانستان را ترک میگوید.
    3-…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا