استفاده ابزاری طالبان از مدارس

در گذشته استفاده از رویکردهای نظامی و اقتصادی در سیاستگزاریهای خارجی کشورها، یک امر معمول بود، ولی امروز در کنار رویکرد نظامی و اقتصادی، رویکرد فرهنگی نیز در مدیریت تحولات منطقهای و جهانی از سوی کشورها، نقش ارزنده دارد. از این رو، دستگاه های استخباراتی منطقه با درک این موضوع همواره از مدرسههای دینی برای تولید افکار و نیروهای بنیادگرا و افراطی، حمایت میکند.
هرچند ترویج و تولید افکاری بنیادگرایانه و افراطیت در برخی کشورهای اسلامی، معمول بوده است، اما نقش طالبان در میان آنان با توجه به نظام آموزشی و تربیتی این مدارس، برجسته است. در همین روز ها مدرسه دینی به اسم حمزه که از جانب عربستان سعودی در ولایت نورستان اعمار گردیده بود، نصاب درسی آن مطابق طرزالعمل وزارت معارف افغانستان به پیش برده میشد . به اساس هدایت والی نام نهاد طالبان آن ولایت دروس نظامی و آموزش افراط گرایی و ضد دولتی در مدرسه نامبرده تدریس میشود.
این عملکرد از یکسو آینده صد ها طفل و جوان را به مخاطره قرار میدهد و ثانیاً سبب قوت گرفتن و تداوم افراط گرایی و نا امنی در کشور میشود.
دستگاه استخباراتی پاکستان (آیاسآی) به مثابه یک نهاد مستقل در دولت پاکستان فعالیت میکند. این سازمان در تحولات داخلی و خارجی پاکستان نقش برجسته داشته است، از این رو، استفادهی ابزاری از گروههای بنیادگرا و افراطی، یکی از استراتژیهای این سازمان در عملی ساختن سیاستهایش محسوب میشود. که بعید نیست این اعمال گروه های افراطی بخصوص طالبان در افغانستان زیر چتر حمایت این سازمان صورت میگیرد.
طالبان در زمان فرمانروایی خود در افغانستان، نظام آموزشی دولتی را از علوم جدید به علوم دینی تغییر دادند و دختران را از حق تعلیم و تحصیل محروم ساختند. این عملکرد طالبان با وضوح بیانگر این است که آیاسآی برای ترویج افکار بنیادگرایانه و افراطیت در افغانستان برنامههای قبلی داشته است. در حال حاضر، حمله بر مرکز آموزشی و نهادهای تحصیلات عالی افغانستان، شالوده از استراتژی تقویت افکار افراطی دستگاه استخباراتی ارتش پاکستان است.
تقویت و حمایت مدرسههای دینی از سوی پاکستان در مناطق دورافتاده افغانستان، زمینه را برای ترویج و گسترش بنیادگرایی فراهم ساخته است. نبود نصاب آموزشی معیاری و یکسان در این مدرسهها و نگاه تندروانه به آموزههای دینی با توجه به سلیقهی مجریان آن، سبب به میان آمدن اختلافات در برداشتها و قرائتها از دین شده است. این اختلافها فضای علمی کشور را نیز متأثر ساخته است. وزارت حج و اوقاف که مسوولیت تنظیم و انسجام برنامههای آموزشی – دینی را در کشور بر عهده دارد، نتوانسته است در زمینه اقدامات موثر و عملی در پیش داشته باشد. با این حال، فضا برای گسترش بنیادگرایی و افراطیت هموار شده و استخبارات پاکستان نیز از این فرصت استفادهی بهینه کرده است. حضور گروههای بنیادگرا وافراطی مثل طالبان نه تنها خطری برای کشورهای منطقه و جهان شده، بل برای حکومت پاکستان نیز به یک تهدید بالقوه و بالفعل مبدل شده است. هرچند در ظاهر بارها مقامهای پاکستانی از نقش مستقیم مدرسههای دینی این کشور در حملات تروریستی انکار کردهاند، ولی تشدید حملات تروریستی باعث شده که ایالات متحده امریکا و جامعه بینالمللی بر حکومت پاکستان فشار وارد کند تا فعالیتهای مدرسههای دینی را محدود سازد. این اقدامات اما به علت حمایت آیاسآی از این گروهها، نتیجهی ملموسی در پی نداشته است. آیاسآی برای تطبیق استراتژی پاکستان، از گروههای بنیادگرا و افراطی استفادههای ابزاری میکند. مدرسههای دینی، به مثابه نهادهای تولیدکننده نیروی افراطی و بنیادگرا، از جایگاه خوبی نزد این سازمان برخوردار بودهاند، که طالبان ابزار مبارزه آن اند.
کاری که حکومت بایستی بکند این است که مقداری از بودجه ملی را به رشد مدارس دینی و تمویل علمای طراز اول و آگاه اختصاص دهد تا از این طریق هم طلاب و مدارس، محتاج ایران و پاکستان نشود و تشویش از تامین نفقه شان نداشته باشند و هم با فعالیت اختصاصی علمای طراز اول جلوی نفوذ کشورهای خارجی و افکار افراطی طالبان گرفته شود.
مبارزه با معلول هر چند که لازم است و اما راه اصلی جلوگیری از تفکرات افراطی زدودن زمینه ها، فراهم کردن بستر رشد افکار ناب اسلامی و معتدل و همچنین تمویل و رفع نیازهای مالی و فکری طلاب علوم دینی است . همچنان ایجاد زمینه کاریابی پس از فراغت با دادن مدارک تحصیلی همانند دانشگاه ها در این راه موثر بوده و علما و دانشمندان بدون کمک دولت و تمویل خوب مالی کار موثری در رفع افراطیت نمی توانند.
نویسندۀ مضمون آقای عارف نظری، اینطور معلوم میشود که عاشق مدارس یعنی فابریکه تولید طالب و ترورست باشد. میخواهد دولت مصارف مدارس و اموزگاران آنرا بپردازد تا محتاج کمک پاکستان و طالبان نشوند. عجب فکر خائنانه و احمقانه ای. افغانستان مکاتب رسمی دارد باید زمینه مساعد شود تا همه شامل مکاتب رسمی دولت شوند و طبق نصاب تعلیمی وزارت معارف درس بخوانند. آقای نظری نمیداند و یا نظر به خوشبینی ای که به ترورست پروری دارد نمیخواهد بداند که بستر ذهنیت طالبی و ترورسم همین مدارس اند.