صلح افغانستان همچون جنگ آن ” راه حل” قومی دارد
کس بپذیرد یانپذیرد؛ تمام جنگها ، مناقشات وکشمکش هادر افغانستان حد اقل ازروزهای اخیر حکومت داکتر نجیب الله تاسقوط طالبان و در حال حاضر سیاست نیز به شکل صریح آن قومی بوده و قومی است.
صلح ، مذاکرات برای صلح و راه حل بنیادی مناقشات دوامدار در افغانستان بدون در نظرداشت و رعایت فکتور قومی وبدون شرکت نمایندگان واقعی اقوام غیر عملی وناکام بوده وسرآغاز جنگ های دیگردرکشورخواهد بود !
صاف وساده وصریح باید مطرح گردد که :
۱ـ اینطور شده نمی تواند که یک جانب مذاکرات صلح طالبانِ پشتون و جانب دیگر حکومت پشتونی به رهبری اشرف غنی یا انورالحق احدی باشد !
۲ـ با شناختی که از زلمی خلیلزاد وجود دارد ؛ منافع اقوام غبر پشتون در وجود زلمی خلیزاد پشتون چه به عنوان نمایندهٔ امریکا در مذاکرات و چه به عنوان تسهیل کنندهٔ مذاکرات بین طالبان ودیگران ، چون گذشته زیرپا شدنی است…….
۳ـ اگر در مذاکرات جانب دیگری زیر نام نمایندگان جریان های سیاسی وجامعه مدنی هم در نظر گرفته شود ولی در آن کرزی ، حکمتیار ، سیاف ، بازماندگان گیلانی ومجددی نقش تعین کننده داشته و”دیگران” نقش سیاهی لشکر ، یاسیاهی پالیز ونمادین را بازی کنند ؛ پس این مذاکرات را باید به معنی واقعی آن ؛ “مذاکرات بین الافغانی = مذاکرات (جرگه ومرکهٔ) ٔ میان پښتونی” نام گذاشت نه چیز دیگری غیر ازاین !