غنـی ادامـه دهنـدۀ راه امیـن
اشرف غنی رییس حکومت وحدت ملی در نشست شورای عالی مصالحه گفت، کسانی عضویت این شورا را به دستآورده میتوانند که در هفده سال گذشته علیه نظام و دولت به عنوان منتقد ظاهر نشده باشند.
این سخن، سخنی بسیار خطرناک، جاهلانه و در عین حال از روی عصبیت و تندمزاجی است. این گونه سخنان هیچ سنخیتی با وضعیت موجود کشور و اساسات دموکراسی ندارد. آقای غنی با این گونه سخنان منش اربابی، غیردموکراتیک و مستبدانه خود را به نمایش و در معرض قضاوت همهگانی قرار میدهد.
چه کسی حق دارد که شهروندان کشور را به بهانۀ انتقاد از کارنامۀ دولت از حق شهروندیش محروم سازد؟ چه کسی حق دارد به شهروندان کشور تحمیل کند که چه بگویند و چه نگویند؟ چه کسی صلاحیت دارد که در میان شهروندان کشور تفکیک قایل شود و آنها را به خوب و بد تقسیم کند؟ آقای غنی حاضر است که حکومت را با طالبان جنایتکار که در هفده سال گذشته فقط کشتند و ویران کردند، تقسیم کند، اما برای کسی که در درون نظام زیسته، اساسات آن را کاملاً قبول دارد و حتا بیشتر از آقای غنی و چهار آدم بیسواد اطراف او ارزشهای دموکراتیک را میشناسد و پاس میدارد، اجازه ندهد که در مسایل کشورش ذیدخل باشد.
آقای غنی به این صورت میخواهد فقط انتقام خود را از مخالفان سیاسی خود که در درون نظام زندهگی میکنند، بگیرد. البته دست او برای بسیاری از اقدامهای مستبدانهتر و خشنتر کوتاه است. مثلاً او نمیتواند جمعیتی از افراد را بازداشت و سپس به شیوه حاکمیت حزب دموکراتیک خلق زنده به گور کند، اما دلش برای چنین اقدامهای به شدت تنگ است. او واقعاً میخواهد مخالفان سیاسی خود را زیر هر نام و اتهامی از صحنه حذف کند، اما این که زمان و شرایط با او موافق نیست، بسیار رنج میبرد.
آقای غنی با اینگونه سخنان و عملکردها نشان میدهد که هیچ ارزشی را به رسمیت نمیشناسد. دستگیری و به زندان انداختن عبدالرزاق وحیدی وزیر پیشین مخابرات و تکنالوژی معلوماتی بر اساس کدام قانون انجام شده است؟ آقای وحیدی از سه محکمه تقریباً علنی تبریه شد، اما در یک دادگاه صحرایی محکوم به حبس شناخته شد؟ چرا؟ شاید دلیل آن این باشد که آقای غنی میخواهد. اگر آقای وحیدی واقعاً مجرم است، پس چرا از سه محکمه قبلی حکم برایت برایش داده شد و اگر نیست پس چرا زندانی میشود؟ به نظر نمیرسد که آقای وحیدی با مخالفان مسلح دولت رابطه داشته باشد و یا تفکر طالبانی و داعشی را ترویج میکرده است. اتهام او ظاهراً اختلاس از منابع مالی در هنگام وزراتش بود که آن هم از طرف محکمه بیگناه تشخیص داده شد. از طرف دیگر، چرا تنها آقای وحیدی به چنین اتهامی بازداشت و در محکمۀ صحرایی گناه کار شناخته میشود در حالی که افراد زیادی در اطراف آقای غنی وجود دارند که میلیونها دالر را در روز روشن اختلاس کردهاند. آیا خوب است که از آنها نام گرفته شود؟ آیا مردم افغانستان با چهرههای آنها آشنا نیستند؟ بدون شک همه میشناسند که کیها به دلیل رابطههای قومی و زبانی از طرف آقای غنی مورد حمایت و تشویق قرار میگیرند و کیها مجازات میشوند.
زمانی حفیظالله امین جنایتکار حزب دموکرایتک خلق که حدود هشت ماه در افغانستان حکومت کرد، میگفت که او به افغانستانی ضرورت دارد که فقط چند صد هزار جمعیت داشته باشد، ولی همه مثل او فکر کنند. به نظر میرسد که آقای غنی نیز همین سیاست را ادامه میدهد. او به اشتباه میگوید که پروژههای نیمه کارۀ امانالله خان و داوود خان را ادامه میدهد، او اصلاً ادامه دهندۀ پروژۀ نیمه کارۀ حفیظالله امین سفاک است. آقای غنی در حالی مانع شمولیت برخی فراد در شورای مصالحه میشود که هیچ فردی براساس قانون اساسی حق ندارد حقوق شهروندی افراد را از آنها سلب کند. از طرف دیگر بسیاری از افرادی که شمولیت شورای عالی مصالحه را به دست آورده اند، از منتقدان او و حکومتش هستند. اولاً شخص آقای غنی خود در هفده سال گذشته به اندازۀ کافی از دولت انتقاد کرده است. مگر او برای نخستینبار در انتخابات سال ۲۰۰۹ میلادی حکومت آقای کرزی را به فساد متهم نکرد و نگفت که این حکومت یکی از پنج فسادترین کشورهای جهان است؟ مگر او همین حالا کارنامۀ حکومت پیشین را به باد انتقاد نمیگیرد و هر روز داد و بیداد ندارد که میراث شومی از حکومت پیشین به او مانده است؟ منتقد بودن اگر این گونه سخنات نیست پس چه هست؟
چرا آقای غنی به صورت واضح نمیگوید که او در پی حذف مخالفانی است که با او مشکل دارند. از یک طرف آقای غنی از مصالحه دم میزند و از طرف دیگر در پی شناسایی مخالفان سیاسی خود هست. آیا این گونه میتوان صلح و امنیت را در جامعه مستقر کرد؟ آقای غنی با نخوت دم از آن میزند که هیچ صلحی بودن سهیم شدن حکومت افغانستان ممکن نیست و او هرگونه نشست از سوی افراد دیگر را نمیپذیرد ولی حاضر شده که هیات خود را در حالی که طالبان نمیخواهد با آنها دیدار کند، آماده سازد که راهی دوحه شوند، آن هم زیرنام مسخرۀ آشنایی با «برادران طالب».
ماندگار