موضع اشرف غنی دررابطه با زبان
چنین بنظر می رسد که موضوع تعمیم زبان پشتو به عنوان زبانی که ” دیگران” نیز آنرا بیاموزند ؛ درروزهای پسین ذهن آقای اشرف غنی احمدزی را به خود زیاد مصروف نگهداشته است. طوریکه حداقل دردونشست با مردم ، فقط طی چند روز ، آقای غنی بصورت مستقیم به آن اشاره داشته است.
چندروز پیش در نشست زیرنام اجماع ” شهروند وارگ”، گفت : ” مرا به ملیت پرستی متهم می کنند ؛ ده تن را نشان بدهید که مثل من پشتو گپ بزنند طوریکه من مثل شان دری گپ میزنم “
پریروزدراجتماع دیگری که بعضی از استادان موردنظر خود دردانشگاه ها را فراخوانده بود اظهار داشت :
” هر کدام تان زبان های ملی افغانستان را یادبگیرید ”
هدف هردو جمله واضح است یعنی اینکه همانگونه که پشتوزبان ها فارسی رایاددارند وصحبت میکنند ؛ گویندگان سایرزبانها ازجمله فارسی زبانان نیز باید پشتورا فراگرفته وبه آن صحبت نمایند!
این البته یکی ازآرزوهای سرکوفته ، تحقق نیافته وغیر عملی شوونیست های قومی مبنی برجاگزینی تدریجی زبان پشتو به عنوان یگانه زبان رسمی وسراسری کشور است که بسیاری های شان این آرزوراباخود به گوربرده اند.
کسانی که تاریخ معاصر کشورراتعقیب کرده اند به خوبی می دانند که درگذشته چندبار اقدامات متعرضانه ای توٲم باخشونت دراین زمینه ازطرف محافل حاکمه صورت گرفته است که تاثیرمنفی ای دربرابر رشد وتوسعهٔ معارف کشور بجاگذاشته و درنهایت به شکست فاحش مواجه گردیده است. باآنهم طراحان وگردانندگان ابن پروژه ضمن عقب نشینی تاکتیکی ، برارجحیت قایل شدن زبان پشتو ازجمله درزمینه های نمادین ادامه داده اند که تاثیرات منفی آن درمناسبات میان قومی درکشور قویاً مشهود است .
آخرین باری که موضوع تعمیم اجباری زبان پشتو رسماً مطرح گردید، درسال اخیر آخرین پارلمان ظاهرشاهی بود. درین زمان، هنگامیکه قانون مامورین دولت درشوراموردبحث قرارداشت؛ شخصی به نام ننگ یوسفزی یکی ازناقلین آنطرف سرحد ووکیل دشت ارچی ولایت قندوز، طرحی را دراین قانون پیشکش کرد که به موجب آن کسی به ماموریت دردستگاه دولتی استخدام شده می توانست که قادر به “تحریر وتکلم به هردوزبان پشتو ودری” می بود. البته که هدف مثل همیشه اجباری ساختن زبان پشتو بود. چنانچه تاریخ شاهداست این طرح با عکس العمل شدید وکلای غیر پشتون مواجه گردیده وباوجود مسلط بودن وکلای وابسته به محافل حاکمه واکثریت نسبی وکلای پشتوزبان تاتعطیل شورا ، نصاب مجلس هرگر پوره نه گردید. این امرباعث قطب بندی وسیع درمحافل سیاسی کشورگردیده و انتخابات دوربعدی پارلمان تازمان نامحدود به تعویق افتید. باید گفت این امریکجا با عوامل دیگرباعث شد تا پیش ازاینکه انتخابات برپاگردد، باکودتای محمد داوود نظام سلطنتی یکجا با قانون مامورین، قانون اساسی وپارلمان آن جزای ازاجزایی تاریخ کشور گردند.
آقای غنی واطرافیانش باید بدانند که با این بازی های موذیانه و باصدور فرامینی نه می توانند “ملتی” بسازند و” زبان ملی” دلخواه خودرا بردیگران تحمیل نمایند.
دراین سرزمین اعراب آمدند حکمروایی کردندورفتند ، مغولان، دودمان های تورکی، سدوزایی ومحمد زایی پشتون سلطنت، امارت وپادشاهی کردند ولی هیچ یک کوشش ناشیانه ای (به استثنای مواردیکه برشمرده شد) ، برای تحمیل زبان وهویت خود برمردمان بومی این سژزمین نکردند بلکه به زبان وفرهنگ بومی جذب شده وآنرا به مثابه زبان وفرهنگ خود پذیرفته ودربرابر رشد وتوسعهٔ آن موانع ایجاد نه کردند. تلاش مذبوحانه ولجاجت بیمورد شما نیزره بجایی نخواهد برد.