فلسفه و حکمت روزه در چیست؟
روزه معنای فارسی واژۀ عربی”صیام” است. ماه رمضان را ماه صیام یا ماه روزه می گویند که مسلمانان در این ماه مکلف به صوم یا روزه داشتن استند. صوم به معنی خود داری، امساک، توقف، ترک کردن، اجتناب و پرهیز است. اجتناب از خوردن و نوشیدن در وقت معین و مشخص(قبل از طلوع تا غروب آفتاب) و خود داری از آنچی که به ابطال صیام می انجامد و این اجتناب از الزامات صیام و یا روزه محسوب می شود.
وقتی صیام و روزه به معنی پرهیز و اجتناب است و به ویژه اجتناب از خوردن و نوشیدن در جریان روز که صورت متعارف و معمول روزه و روزه داری را نشان می دهد، این پرسش مطرح می شود که فلسفه و حکمت این اجتناب و پرهیز از خوردو و نوش در چیست؟ چرا مسلمانان مکلف می شوند که از بام تا شام هر روزِ ماه رمضان خود را گرسنه و تشنه نگهدارند و از خوردن و نوشیدن خود داری کنند؟
اگر فلسفه و حکمت روزه این باشد که مسلمانانِ روزه دار با گرسنگی و تشنگی خویش، سختی و حالت گرسنگان و تشنگان را درک کنند، هر آدمی و هر مسلمانی حتی بدون آنکه خود را گرسنه و تشنه نگهدارد، به خوبی می فهمد که گرسنگی و تشنگی بسیار سخت و تلخ است. بنا بر این، حکمت و فلسفۀ دینی روزه که فرضیت و وجوب آن برای مسلمانان محرز شده است ریشه در درک گرسنگی و تشنگی گرسنگان و تشنگان ندارد. پس روزه برای چیست و فلسفه و حکمت دینی آن در چه نکته ای نهفته است؟
پاسخ این پرسش را بصورت بسیار روشن و آسان در این آیۀ قرآن کریم(سورۀ بقره آیه 183) می توان دریافت:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
(ای مومنان(مسلمانان) روزه بر شما نوشته شده، همانگونه بر کسانیکه قبل از شما بودند، تا متقی یا پر هیز گار شوید)
در این آیه که تبیین صریح فرضیت و وجوب روزه برای مسلمانان است، حکمت و فلسفۀ روزه نیز بدون هیچ ابهامی بیان می شود. روزه برای مومنان یا مسلمانان فرض شده است تا به تقوی و پرهیزگاری برسند. یعنی حکمت و فلسفۀ فرضیت و وجوب روزه به این بر نمی گردد که مسلمانان از صبح تا شام خود را گرسنه و تشنه نگهبدارند.
اگر صیام و یا روزه، امساک و اجتناب از خوردن و نوشیدن و پرهیز از سایر اعمال ابطال کنندۀ روزه است، این اجتناب و امساک باید مسلمان را به تقوی و پرهیز گاری برساند. پس روزه در واقع تمرین تقوی و پرهیزگاری است که از راه روزه داری یعنی از راه “امساک و اجتناب” حاصل می شود. و این امساک و اجتناب تنها به خورد و نوش محدود نمی شود که مسلمانان از بام تا شام، شکم های خود را از آب و نان دور نگهدارند.
این تقوی چیست که موجب دلیل و فلسفۀ فرضیت و وجوب روزه برای مسلمانان می شود؟
تقوی: اجتناب از تمامی اعمال و رفتاری که در شریعت اسلام شامل منهیات و منکرات است و عمل به آنچی که در اسلام، معروف و واجب شرعی محسوب می شود.
ستمگری، حق تلفی، بی عدالتی، قتل، ویرانگری، تجاوز، مردم آزاری، بد امنی، دروغ، تقلب، دزدی، رشوت خواری، احتکار، غیبت، منافقت، فریبکاری، حقه بازی، تعصب، کینه ورزی و………. همه از منکرات اند که در ماه رمضان و روزه داری همچون امساک از خوردن و نوشیدن، باید از انجام و ارتکاب آن اجتناب و امساک شود. زیرا در فضای این پرهیز و امساک از منکرات است که روزه، روزه دار مسلمان را به مقام و منزلت تقوی می رساند. در غیر آن، روزه داری همراه با انجام انواع منکرات و ارتکاب خیانت و جنایت، تظاهر ریاکارانه و دروغینی بیش نیست.
یعنی در ماههای دیگر نباید پرهیزگاری کرد. ستمگری، حق تلفی، بی عدالتی، قتل، ویرانگری، تجاوز، مردم آزاری، بد امنی، دروغ، تقلب، دزدی، رشوت خواری، احتکار، غیبت، منافقت، فریبکاری، حقه بازی، تعصب، کینه ورزی و……
از روزه گرفتن کرده تطبیق قانون انسانی بهتر اس….
روزه گرفتن…به آفریدگار عالم قسم است که من در این عصر به حکمت و فلسفه روزه پی نبرده ام. روزه به ما مسلمانان فرض شده طوریکه با دیگران فرض بود، تا پرهیز گار شویم. اما که حالا دیده میشود یهودیان در حلقه محدودی ممکن روزه بگیرند و عیسویان خو هیچ روزه نمیگیرند. اما که دیده میشود چرخ سیاست دنیا بدست کسانی میچرخد که روزه نمیگیرند ولی در زندگی روزمره تا حدود زیادی پرهیز گار هستند. اما ماکه روزه میگیریم از یکطرف پرهیز گار نمیباشیم و از طرف دیگر گدایگر و خیرات خور همین کسانی هستیم که روزه نمیگیرند. پس حکمت و فلسه روزه را در کجا خواهیم دید ویا خواهیم توانست دید؟ ملا کوثر باید جواب بدهد. که چرا اینطور است؟
اصلا” فلسفه روزه باید وارد کردن تغیر در روزه دار باشد. یعنی کسیکه در آغاز ماه صیام به روزه گرفتن آغاز مینماید باید در ختم ماه صیام در اعمال و کردار و رفتار خود تغیر قابل ملاحظه ای را وارد نماید. اگر در ختم ماه صیام روزه دار انسان دیگری شد یعنی مهربان، صادق، فعال، پرکار و مفید تر در جامعه گردید، در آنصورت خواهد بود که او مسلمان درست بوده و درست روزه گرفته میباشد. در غیر آن فقط کسی بوده است که خودرا فریب داده و زحمت بی نتیجه را بخود روا داشته است. آرزو دارم که بعد از ماه صیام در دولت فساد ریشه کن گردد، جنگ فروکش نماید و جاسوسان پاکستان بنام طالب از وطنفروشی و رقصیدن به دول پاکستان دست بکشند و زیر بیرق دولت اسلامی افغانستان جمع شوند. در آنصورت افغانستان یک دولت اسلامی بوده و دین اسلام رهنمای عمل شان خواهد بود. در غیر آن یک عمل ظاهری و تظاهری بیش نخواهد باشد.