گروههای تباری افغانستان در میراث کروموزوم وای شریک اند که محصول حوداث تاریخی است
پیشگفتار برگردان
این پژوهش ژنیتکی که توسط گروهی بزرگی از دانشمندان و پژوهشگران موسسات و کشورهای مختلف صورت گرفته و در مارچ 2012 به زبان انگلیسی به نشر رسیده بود، در می 2012 همانطور که جناب رهپو طرزی خود بیان کرده اند، “برای جلوگیری از درازی نوشته، به لُب، چیده و یا شیمۀ این اثر” پرداخته و آنرا در یکتعداد سایت ها به نشر سپرده بودند که قابل تقدیر است2. از آنجائیکه دراین پژوهش نکات با ارزشی در مورد قرابت ژنیتکی اقوام کشور و ارتباط آنها با تمام همسایگان دیده می شود، بر آن شدم تا به برگردان کامل آن پرداخته و آنرا در معرض مطالعۀ مردم و بخصوص نسل جوان کشور قرار دهم که آنچه امروز بنام اقوام و تبارهای مختلف نامیده می شود، منشای ژنیتکی واحدی دارند که در طول زمان جدا و یا مخلوط شده اند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که:
هپلوگروپ های آر1 ای1 ای- ایم 17، سی 3- ایم 217، ژی 2- ایم 172 و ال- ایم 20 در بین گروه های تباری عمدۀ افغانستان (پشتون، تاجیک، هزاره و ازبیک) اضافه از 66 % کروموزوم ها است.
* سی 3- ایم 217 عمدتا در ازبیک ها 41.18 % و در هزاره ها 33.33 % است (درحالیکه در تاجیک ها 3.57 % و در پشتون ها 2.04 % میباشد).
* آر 1 ای 1 ای- ایم 17 در پشتون ها 51.02 % و در تاجیک ها 30.36 % است (درحالیکه در ازبیک ها 17.65 % و در هزاره ها 6.67 % میباشد).
* هپلوگروپ های بومی یا محلی برای هند (ال- ایم 20 و آر 2 ای- ایم 124) در پشتون ها 20.41 % و تاجیک ها 19.64 % است (در حالیکه در ازبیک ها 5.88 % و در هزاره ها 5 % میباشد).
* نسب هزاره ها حدود 30 % و از ازبیک ها حدود 40 % به چنگیزخان و ارتش مغول او ربط دارد.
* تمام آثار و علایم، نشاندهندۀ یک جمعیت اجداد مشترک در حدود 10 هزار سال پیش (با همسایگان) بوده، جدائی پشتون ها در 4700 سال پیش، تاجیک ها در 3400 سال و هزاره ها و ازبیک ها در 2200 سال پیش صورت گرفته است. با آنهم، در اثر مهاجرت ها و هجوم های متعدد بعدی، آنقدر اختلاط، جذب و انحلال ها صورت گرفته که تبار یا نژاد خالص معنی و مفهوم نداشته و تفاوت یا قرابت در بین افراد و اقوام موجود فقط بر سر مقدار یا “فیصدی” های ژنیتکی و آنهم از منشا های گوناگون است (نه آنچه خود افراد یا اقوام تصور میکنند: چنانچه دریافت نسب هندی در یکتعداد افرادی که خود را عرب تصور می کردند، نسب افریقائی در یک تعداد افرادی که خود را هزاره تصور می کردند و نسب یونانی در یکتعداد افرادی که خود را پشتون تصور می کردند، دراین پژوهش خیلی جالب است)!
برای مطالعه متن کامل این مطلب پژوهشی به اینجا اشاره کنید