متن سخنرانی عطا محمد نور در کنفرانس ساحوی شمال و غرب
نخست تشریف آوری شما سروران گرامی را به بلخ بامی- این ولایت باستانی افغانستان عزیز وگهوارۀ پرافتخار مدنیت و فرهنگ شش هزار سالۀ آریانای کهن، وبه شهر مزارشریف – این آرامگاه حضرت خلیفۀ راشد پیامبر، امیر المومنین علی(ک)، صمیمانه خیرمقدم وخوش آمدید عرض میکنم و مراتب سپاس قلبی خود، همکارانم وهمه بلخیان را به مقام محترم رهبری دولت ج .ا .ا وسایر عزیزانی که این کنفرانس مهم را در شهر مزارشریف برگزار و درآن اشتراک ورزیده اند تقدیم میدارم.
دوستان ارجمند!
همان گونه که آگاهی دارید، بلخ یکی از ولایات باستانی ومهم کشور مااست. این دیار به دلیل پیشینۀ دیرینۀ شهری اش که به 3679قبل ازمیلاد یعنی زمان گشایش شهر بلخ و اولین تجلیل از جشن نوروز درآن توسط یما یا جمشید شهنشاه پیشدادی آریانا میرسد به ام البلاد یا مادر شهر ها معروف است. دراین سرزمین سلاله های بزرگ فرمانروایان ودولتداران آریایی چون پیشدادیان، کیانیان، اسپه ها، یونان وباختریان، کوشانیان، سامانیان وبرمکیان پدیدار یا پرورده شده اند، و نوابغی چون زردشت، پوروچیستا، جاماسپ، ابن سینا، ناصر خسرو، دقیقی، رابعه، مولانا جلاالدین و غیره ظهور کرده اند .
با توجه به موجودیت آرامگاه حضرت علی (ک) در شهر مزارشریف وموقعیت ویژۀ استراتیژیک وجیوایکونومیک خویش، در اعصار اخیر نیز بلخ اهمیت خاص مذهبی وسیاسی داشته ونقش کلیدی را درحفظ آزادی، تمامیت ارضی ، وحدت ملی و انکشاف افغانستان ایفا نموده است.
ولایت کنونی بلخ دارای(16840)کیلومتر مربع مساحت، اضافه از دوملیون نفوس، 14ولسوالی، شش شهر، یک بندر تجارتی باخارج کشور ومرز مشترک باسه کشور آسیای میانه(تاجیکستان، ازبکستان وترکمنستان) می باشد درولایت بلخ (11)نمایندگی سیاسی مقیم وغیرمقیم دول متحابه و همچنان نمایندگی های نهاد های بین المللی موجود وفعال اند.
در این ولایت آثار ارزشمند باستانی، انجمنها ورسانه های متعدد فرهنگی، یک پوهنتون دولتی و4موسسه تحصیلات عالی خصوصی ونزدیک به پنجصد باب مکتب با تقریباً نیم میلیون دانش آموز و(12000) معلم که در حدود(40) درصد آنان را دختران وزنان تشکیل میدهند موجود است.گفتنی است که با ابتکار رهبری کنونی ولایت بلخ وحمایت مردم برای اولین بار قول اردو وقطعات سابق نظامی در این جا خلع سلاح گردید، دی دی آر و دایاک تطبیق شد، عواید مرکزی گردید، ازقانون اساسی وحاکمیت قانون حمایت دوامدار صورت گرفت به ملوک الطوایف وسلطۀ نیروهای مرکز گریز خاتمه داده شد ومواد مخدر به ویژه تریاک وچرس صفر ساخته شد.
گفتنی است که با وجود محدودیت امکانات دولتی کم توجهی وکمکهای بین المللی بنا بر مساعد بودن بستر انکشاف اقتصادی ، فرهنگی وسیاسی درولایت بلخ ما دستاورد های خوبی داریم که اسفالت وجغل اندازی ده ها کیلومتر سرک، احداث خط آهن حیرتان-مزار آغاز کار اعمار شفاخانۀ پنجصد بستر ملکی وتوسعه واعمار ترمینل جدیدمیدان هوایی، تداوم کارساختمان پوهنتون بلخ، تجدید شبکه برق، احداث پارک جدید صنعتی، اعمار وترمیم مساجد، مکاتب، کلینیکها وبندهای آبگردان، اعمارذخایرمواد نفتی، مارکیتها، ساختمانهای جدید شهری و(20)چهار راهی درشهرمزارشریف از طریق سکتور خصوصی وغیره نمونه های آن است . ولایت ما درتأمین عوایدملی همیشه یکی از جاهای نخست را درسطح کشور دارد.
در این و لایت حقوق بشر وحقوق شهروندی وآزادی های مدنی خصوصاً آزادی بیان ومطبوعات، آزادی فعالیت نهاد های جامعه مدنی، حضور زنان در همه عرصه های حیات اجتماعی اقتصادی ،سیاسی، وفرهنگی، خشونت زدایی، مواظبت از معلولان وسایر اقشار آسیب پذیرجامعه و آزادی فعالیت احزاب سیاسی وسازمانهای اجتماعی درچوکات قانون اساسی ج .ا .ا از سوی ادارات محلی رعایت میگردد که نتایج مثبت آن به همه آشکار است.
باهمۀ اینها ،به مقایسۀ بستر مناسب تاریخی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، انسانی وامنیتی که دراین ولایت وجود دارد من سرعت انکشاف در ولایت بلخ را درسطح مطلوب وقناعت بخش نمی پندارم وعلل آن را که شامل حال یک عده ولایات دیگر نیز می گردد ذیلاً برمی شمارم:
نبود یک برنامۀ انکشاف متوازن درسطح کشور وعدم توزیع عادلانۀ منابع، امکانات و کمک ها از سوی برخی دونر ها ومراجع ذیصلاح داخلی به همه ولایات منجمله بلخ، ودخیل ساختن احساسات ودیدگاههای شخصی، سیاسی، قومی، محلی، زبانی وغیره در اینگونه موارد.
ندادن صلاحیت های ضروری به حکومت محلی در رابطه به گزینش اولویتها، عقد قرار داد ها، مصرف بودجۀ انکشافی تطبیق ومصرف قسمتی از عواید سالانۀ هرولایت برای تطبیق پروژه های انکشافی درآن ولایت.
تعلل درعقد قرارداد ها وعدم ارسال به موقع بودجه به ولایات ازسوی بعضی وزارتخانه های محترم که نمونۀ آن پروژۀ اسفالت (20) کیلو متر سرک در شهر مزارشریف پلان و منظوری آن سه سال را در برگرفته است و اینک سال 1389 هم که رو به ختم است قرارداد آن نهایی نشده وکار صورت نگرفته است.
کم توجهی دونر ها وبرخی مقامات به ولایات نسبتاً امن مانند ولایت بلخ وتمرکز توجه آنان به ساحات ناامن، که این شیوه میتواند مردم مناطق امن را به سوی ناامنی ترغیب نماید تا بتوانند کمک دونر ها را جلب نمایند، برای گرفتن پروژه اصول نباید خشونت معیار قرار داده شود.
یکی از چالشهای فرا روی ولایت بلخ عدم سهمگیری جدی ومحسوس تیم های بازسازی ولایتی در کارهای بازسازی وانکشافی در این ولایت بوده است چون در این مورد زیاد صحبت شده است فعلاً همین کافی است.
ولایت بلخ اولین ولایت درسطح کشور بود که چهار سال قبل طبق یک برنامۀ منظم به همکاری مردم تولید تریاک وچرس را صفر ساخت، اما برخلاف وعده های داده شده از سوی جامعۀ بین المللی به پاداش این عمل کدام کمک چشمگیر وسرمایه گذاری موثر برای بهبود زندگی مردم خاصتاً دهقانان در این ولایت صورت نگرفت از جانب دیگر بیشترین حجم کمک ها هنوز متوجه ساحاتی است که بیشترین تولید مواد مخدر خصوصاً تریاک را دارند واین خود یک تشویق منفی بوده وموجب تجدید کشت کوکنار درساحات صفر شده، خواهد گردید.
چهار سال قبل ولایت بلخ بنا به هدایت مرکز اولین پلان انکشافی پنج سالۀ خود را ترتیب نمود که از سوی دونر ها و مرکز برای تحقق این پلان، کمکی صورت نگرفت پلان مذکورهمچنان بر روی کاغذ باقی است، مهمترین وسیله سریع انکشاف در ولایات حمایت از پلانهای انکشافی انها میباشد، قابل ذکر است که کار بالای پروفایل بلخ و پلان استراتیژیک ولایت بلخ صورت گرفته و هر کدام به صورت کتاب آماده شده است که امیدوارم اینها نیز مانند پلان انکشافی پنج ساله ولایت بروی کاغذ باقی نماند.
عدم رعایت مصوبۀ شورای محترم وزیران مبنی براعلان، داوطلبی وعقد قرار دادها درولایات دراکثرموارد، که درنتیجه قراردادیان، کار را بی کیفیت انجام داده ویا نیمه کاره رها می کنند. نمونۀ آن ساختمان ناتمام دفاتر ولسوالیهای شولگر، نهرشاهی وکیفیت ضعیف ساختمان های بعضی ازمکاتب می باشد که خیلی زود سقوط نموده تلفات را بار آورده اند.
سروران گرامی!
من از عرصۀ چند سال بدینسوبرای رفع این چالش ها وآوردن بهبود اساسی در وضعیت ولایات، پیشنهاد های مشخص وعملی خویش را باکمال صداقت مطرح کرده ام که به برخی موارد آنها اشاره میکنم :
1- ولایات به عنوان واحد های بودجوی پذیرفته شوند وبه ادارۀ محلی ولایات صلاحیت تفویض گردد تا بخشی از عواید سالانۀ ولایت شان را به مشوره و نظارت شورای ولایتی و سایر نمایندگان مردم در پروژه های انکشافی ضروری ولایت خود به مصرف برسانند این کار علاوه بر تسریع روند بازسازی، باعث تشویق برای افزایش عواید ملی نیز خواهد شد.
2- صلاحیت تشخیص اولویت ها در انتخاب و تطبیق پروژه ها به ادارات محلی ولایات در مشوره با شورا های ولایتی و مردم سپرده شود.
3- مصوبۀ شورای محترم وزیران در مورد طی مراحل قانونی و عقدقرارداد های پروژه های انکشافی ولایات در محل به صورت کامل رعایت گردد تا ضمانت لازم و نظارت موثر از تطبیق با کیفیت چنین پروژه ها در محل فراهم شده بتواند.
4- وزارتخانه ها و ادارات محترم مرکزی جداً متوجه ساخته شوند، تا بودجه های انکشافی و تخصیصهای مربوط را به موقع به ولایات بفرستند، طی مراحل و عقدقراردادهای پروژه های ولایتی را به ادارات مربوط محلی بسپارند وطی مراحل و عقد قراردادهای پروژه های بزرگ و ملی را که در یک یا چند ولایت تطبیق میگردند به مرکز و به سرعت و در ربع اول هرسال به پایان برسانند.
5- به ولایاتی مانند ولایت بلخ که تریاک و چرس را صفر ساخته اند باید در عمل کمکها و منابع کافی حد اقل معادل ولایاتی که هنوز در آنها مواد متذکره تولید میگردند اختصاص داده شود تا برای بهبود زندگی اقتصادی مردم به مصرف رسانیده شود.
6- برنامه های انکشافی در سطح کشور باید به صورت متوازن و عادلانه طرح و تطبیق گردد و برای نظارت بر طرح و تطبیق چنین برنامه ها یک شورای نظارت و ارزیابی شامل تعداد مساوی نمایندگان و وکلا از هر ولایت تشکیل گردد.
7- منابع ملی و کمکهای بین المللی به ولایات به صورت عادلانه و متوازن توزیع گردد در رابطه با توزیع کمکها به ولایات نسبتاً امن و ولایات درگیر جنگ، اولویت ها طوری تعیین نگردند که مردم ولایات امن به پاداش نپیوستن به صف مخالفین، از منابع و کمکها محروم ویا بسیار کم بهره مند شوند.
بناءً به نظر من بهتر است برای ولایات امن و نا امن در بخش های ملکی و انکشافی کمکها و منابع مساویانه و عادلانه توزیع گردد و در ولایات نا امن در بخش امنیتی و نظامی کمک بیشتر شود در واقع برای یک استراتیژی از دو راهکار استفاده گردد تا همزمان با جنگ زدایی در نقاط نا امن، در زمینه هایی چون ایجاد اشتغال، ظرفیت سازی و انکشاف متوازن در همه ولایات کار به پیش برده شود.
من بارها پیشنهاد کرده ام که به ولایات امن به ویژه ولایت بلخ به عنوان عمق استراتیژیک و پایگاه عقبی مطمئن نگریسته و توجه شود و جلو گسترش نا امنی ها که تازه در کندز ، بغلان ، مرغاب و غورماچ در غرب ما آغاز شده بود گرفته شود. متأسفانه به این پیشنهاد ها توجه جدی مبذول نشد. و همۀ اینها یکجا با نبود یک برنامۀ انکشاف متوازن و عادلانۀ سراسری از یک سو و عدم هماهنگی میان نیروهای بین المللی و ارگان سه گانۀ قوای مسلح کشور یعنی (اردوی ملی، پولیس ملی وامنیت ملی) و نیز به علت برنامه های ضعیف امنیتی و عملیاتی از سوی دیگر منتج به آن شد که مخالفین مسلح در ولایات نسبتاً امن در شمال کشور لانه کنند و جنگ و دهشت افگنی را صبغۀ سراسری بدهند.
حضار عالیقدر!
جای خورسندی است که امروز در پالیسی ها تغییرات مثبتی رونما شده و نسبت به برنامۀ انکشاف ملی توجه بیشتر مبذول میگردد، ظرفیت حکومت و ادارۀ محلی افزایش یافته و تصمیم بر آن شده است تا در تشخیص اولویتها مشورۀ ادارات محلی، شورا های ولایتی و مردم اساس قرار داده شود که برگزاری همایش یا کنفرانس حاضر نیز حاکی از این واقعیت است، راهکرد و پالیسی جدید اگر (9) سال قبل در پیش گرفته میشد از این همه کمک ها و منابع دست داشته استفاده موثر به عمل می آمد، و حالا بسیاری از پرابلیمهای ما حل می بود، اما متاسفانه ما (9) سال تمام بهترین فرصتها را به هدر دادیم.
من با پشتیبانی از این پالیسی جدید دولت جمهوری اسلامی افغانستان و دوستان بین المللی، به منظور اثر بخشی این تغییر مثبت و بستر سازی بهتر امنیتی برای انکشاف ساحوی، با توجه به افزایش فعالیتهای تخریبی و هراس افگنانۀ مخالفان مسلح، پیشنهاد مینمایم که در اسرع وقت یک رشته برنامه های موثر و هماهنگ عملیات نظامی برای پاکسازی ولایات شمال و شمال شرق از وجود هراس افگنان اجرا گردد.
ایجاد پولیس محلی که یک اقدام مفید است ، همزمان در همه ولایات اعم از امن و نا امن، به محل اجرا گذاشته شود اگر ایجاد پولیس محلی صرف در ولایات نسبتاً نا امن در دستور کار قرار گیرد، در این صورت به دشمن مجال داده شده تا محلات امن را نیز نا امن سازند که در آن وقت پولیس محلی هم کارآیی زیاد نخواهد داشت و اشتباهات گذشته تکرار خواهد شد.
دوستان گرامی!
بی نیاز از اظهار است که امروز همه مردم افغانستان تشنۀ صلح اند، پدران و مادران داغدیده، کودکان معصوم و یتیم، همسران و خواهران سوگوار در اندوه عزیزان شان، همه و همه همصدا با سنگ، سنگ و هر وجب خاک این سرزمین فریاد میزنند: صلح! صلح! ما صلح میخواهیم. زیرا همه از جنگ خسته اند در چنین شرایط، برنامۀ صلحی که جناب رئیس صاحب جمهور با حسن نیت فراوان مطرح کرده اند قابل قدر و حمایت است من فکر میکنم که در تحقق این برنامۀ حیاتی ما باید جانب احتیاط را رعایت کنیم، و ببینیم که آیا رهبری دست اول طالبان، ارزشها و دستاوردهایی را که به بهای گران نصیب مردم افغانستان شده است از جمله قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان، حقوق و حضور زنان در اجتماع، آموزش عصری پسران و دختران در مکاتب و پوهنتونها و امثال آن را می پذیرند؟ و یا تصمیم دارند که ما را بازهم قرنها به عقب برانند! به هر حال بهتر است ما به جذب ماشین جنگی طالبان و آنانی بپردازیم که بنابر نارضایتی، بیکاری یا تاثیر تبلیغات دشمن به صف مخالف پیوسته اند برای جذب و بازگردانیدن چنین افراد به کار و زندگی صلح آمیز میشود از مذاکرات، برنامه های تشویقی اقتصادی، ایجاد اشتغال و سایر اهرمهای لازم استفاده کرد. ما حق نداریم زیر نام مصالحه، قانون اساسی، دموکراسی نوپا، آزادی های مدنی به شمول آزادی بیان و مطبوعات، پلورالیزم، حضور قانونمند زنان در حیات اجتماعی، و حق آموزش دختران و پسران مان در مکاتب و دانشگاه ها را که فعلاً از آن وسیعاً مستفید می شوند زیر سوال ببریم. افغانستان به گواهی تاریخ یکی از کهنترین گهواره های تمدن بشری بوده مساعدترین بستر برای نظام دموکراسی است. مخالفت یک دستۀ متحجر تحریک شده از خارج با این نظام به معنای مخالفت عام مردم افغانستان با دموکراسی نیست و هرگونه ادعا در مورد نا مساعد بودن فضای افغانستان برای دموکراسی، ساده لوحانه یا مغرضانه و برخاسته از نیات شوم دشمنان مردم افغانستان است که می خواهند ملت و کشور ما را برای همیشه در تاریکی جهالت و استبداد نگه بدارند.
دوستان و مهمانان عزیز!
در فرجام باری دیگر حضور هریک شما را در این کنفرانس در شهر مزارفیض آثار شاه ولایتمآب- مرکز ام البلاد بلخ صمیمانه خیر مقدم میگویم از رهبری محترم دولت و ادارۀ محترم مستقل ارگانهای محلی و جامعۀ جهانی از ته دل ابراز سپاس می نمایم و از خداوند بزرگ برای کنفراس وبرنامه های مفید و نیات نیک برگزار کنندگان آن، آرزوی موفقیت دارم.
فرستنده: خالد نصیر