خبر و دیدگاه

آیا جرگه و جرگه سازی مشکل کشور ما را حل کرده میتواند

jirga

 

در طول تقریباً دونیم قرن اخیر جرگه های قبائلی و قرون وسطی در کشور خراسانیان تدویر گردیده که تا بحال از جرگه های فوق نتایج و دست آوردی برای کشور ما و مردم ندارد.

اولین جرگه شوم و نا میمون در سر قبرستان در سال ( ۱۷۴۷ م )  توسط شخصی مجهول هویه ئی بنام پیر صابر شاه کابلی در قندهار صورت گرفت که در نتیجه آن جرگه  شخصی بنام احمد خان که شخص مذکور قبلاً در دربار نادر شاه افشار به حیث افسر اجیر خدمت مینمود.

زمانیکه نادر شاه افشار توسط جنرال های اش به قتل رسید چون احمد خان یکی از افسران و محافظین امنیتی اش بود . بعد از قتل نادر افشار تمام خزائن آنرا را چپاول نموده و بطرف قندهار روان گردید. در قندهار توسط جرگه ئی به حیث شاه اعلان گردید . شخصیت های بودن بهتر از احمد خان که باید بحیث پادشاه مقرر میشدند . اما پیر صابر شاه مجهول هویه خوشه گندم را بر فرق احمد خان گذاشت . و بصورت بسیار ساده و مرموزی کسی که در ملتان تولد شده و در ایران بزرگ شده بود به حیث پادشاه توظیف گردید . اما پیر پادشاه ساز بعداً از قندهار مفقود اثر گردید . چند سال بعد در شهر لاهور به جرم جاسوسی به انگلیسها توسط رنجیت سنگ زیر پای فیل گردید . از همین جا معلوم است . که جرگه مذکور توسط شخص مجهول هویه وابسطه به انگلیس دایر گردیده بود . از همین علت بود که جرگه مذکور نا میمون میباشد . اگر از جرگه های بعدی که بدستور انگلیسها در کشور ما دایر گردیده بود و برای مردم ما دست آورد  مطلوبی نداشتند . از آن جرگه ها صرف نظر مینمایم . صرف از چند جرگه آن بصورت نمونه یاد آوری مینمایم . اول از جرگه بزرگ عصر امانی که در سال ۱۳۰۳ در پغمان دایر گردیده باید گفت :-  اگر چه اصل جرگه ملی بود اما تصمیمات جرگه فوق مطابق به شرایط آن زمان نبود دشمن به کمین نشسته کشور ما یعنی انگلیسها در کمین بودند . بر علیه جرگه به تبلیغات توسط عمال وابسطه خود و یک عده روحانیون وابسطه به انگلیس اقدامات خصمانه نموده و دولت امانی در اثر فشار مجبور شد که از بعضی تصمیمات جرگه فوق صرف نظر نماید . و عقب نیشینی کند . همین عقب نیشینی  دولت امانی دشمنان وطن ما را بلخصوص انگلیس را جرئت داد که فشار را بالای دولت امانی زیاد کنند تا آن دولت سقوط نماید . و خانواده که سال ها تحت تربیه و جیره خوار انگلیسها بودند . توسط انگلیسها بقدرت برسند . و انگلیسها به آرزوی خود نائل گردند . و از جانب کشور ما مطمئین شوند . خانواده مذکور خانواده یحی خان میباشد که در طول نیم قرن انگلیسها توسط همین خانواده حاکمیت مطلق در کشو رما داشتند . در زمان نادر غدار نیز جرگه های فرمایشی دایر گردید . از جمله جرگه های فرمایشی فوق جرگه ئی بود که عنوان آن رد جعلیات شاه مخلوع بوده ( بر ضد اعلامیه های امان الله خان ) البته امان الله خان در اعلامیه های خویش نسبت به خیانت ها و وابسطه گی نادر غدار به انگلیس و درغگوئی آن را افشا کرده بود . که جرگه فرمایشی نادر بر علیه اعلامیه های امان الله خان بوده . تمام اعضا جرگه از مناطق قبائلی دو طرف خط دیورند بودند . در جرگه فوق بجز توهین ، تحقیر ، افترا ، دورغ پراگنی ، و سخنان رکیک علیه دولت امانی خاصتاً شخص شاه امان الله و خوش خدمتی به باداران انگلیسی اش چیز دیگری در تصمیم گیری های جرگه فوق به نظر نمیرسید . که بعداً خوشبختانه تصمیمات جرگه فوق را جمع آوری نموده بصورت کتابی به عنوان رد جعلیات شاه مخلوع در شهر لاهور در مطبعه سنگی به دو زبان فارسی و اردو در نصف صفحه فارسی و در نصف دیگر صفحه به زبان اردو و در اخیر کتاب تصویر های افراد قبائلی که در جرگه فوق از دو طرف خط دیورند اشتراک نموده بودند . به چاپ رسیده است . این هم یکی از نمونه های جرگه های است که در طول چند دهه اخیر در کشور ما دایر گردیده بود . که بعضی اشخاص بی خبر جرگه های فوق را عنعنوی و تاریخی میگویند و به آن افتخار هم مینمایند . به همین ترتیب که گفته آمد جرگه های که در زمان ظاهر خان بی کفایت ، داود مستبد ، دولت دموکراتیک صورت گرفته بود همه به منافع حاکمیت های فوق بوده و به دستور زمامداران زمان دایر میگردید . حال بصورت فشرده بعد از توافقات بن به جرگه های فرمایشی رژیم که بدستور باداران خارجی اش خاصتاً انگلیسها در کشور ما دایر گردیده مرور مینمایم . تا جرگه مسخره و بی نتیجه اخیر رژیم که بتاریخ ۱۲ جوزا ۱۳۸۹ با چند شلیک راکت و چند انتحار طالبان آزرده خاطر آغاز به کار نمود.

جا دارد تبصرئی مختصری بالای جرگه های بی نتیجه کرزی در طول حاکمیت اش بلخصوص جرگه فعلی آن بصورت فشرده بیان نمایم:

البته در سال ۱۳۸۱ جرگه بزرگ اضطراری دایر گردید . جرگه فوق یک القاب به یک شخص فراری ، مخلوع و هم مدت حاکمیت حامد خان کرزی را به مدت یکسال دیگر تمدید نمود چیز دیگری که به منافع کشور ما باشد انجام نداد.

باید گفت کشور های غربی خاصتاً امریکا که خود را سرد مدار دموکراسی در جهان میداند . و صادر کننده دموکراسی میباشد . به چه دلیل از وسائل کهنه ، تاریخ زده قبائلی و قرون وسطی در کشور ما استفاده نموده و مینماید . آیا جرگه ها با کدام معیار های دموکراسی برابر است. به خود متوجه شوند که فعلاً قرن بیست یک است شما دیگر نمیتوانید مردم ما را فریب بدهید . از همه بدتر با این جرگه ها شما در مبارزه علیه دشمن نا مرئی تان  یعنی القاعده و طالبان دست آوردی هم ندارد.

بعد از جرگه اضطراری جرگه دیگری بدتر از آن جرگه در کابل دایر گردید . به نام جرگه بزرگ قانون اساسی که در این جرگه فرمایشی بجزر فریب کاری رژیم و تصویب قانون اساسی نام نهاد که به آن قانون اساسی سرد مدار رژیم هیچ گاه پا بند نبوده و بار ها قانون اساسی خود را در طول چند سال اخیر زیر پا نموده و به آن عمل نکرده است . دیگر اینکه در قانون اساسی رژیم اساسات ملی را نادیده گرفته . سرود مقاومت ملی ضد استعماری را از بین برد و هم از ارزش های جهاد و مقاومت ملی کشور که در رهبری آن شخصیت آزاده ، ملی ، ضد استبداد و ضد استعمار شهید مسعود ( رح ) قرار داشت یاد آوری نگردیده بلکه از یک شخصیت مزدور و بی کفایت که در طول زمامداری اش کشور ما بصورت عقب مانده نگاه داشته شده بود یعنی ظاهر بچه غدار یاد آوری گردیده است و هم بجز یک قوم نقش دیگر اقوام کشور نادیده گرفته شده است . از همه بدتر هویت ملی اقوام اکثریت را هویت زدائی شده است بر خلاف همه اصول مدنی و دموکراسی بوده که در قانون اساسی کرزی هویت زدائی اقوام اکثریت کشور صورت ګرفته است.

رژیم بعد از چند سال دیگر سرو صدا و هیاهوی را بر پا کرد و غوغای اش گوش ها را کر نمود . در دیوار شهر کابل از اعلانات بی محتوای اش پر شده بود.

( جرگه صلح منطقوی ) یا جرگه تفاهم هم بین اقوام دو طرف خط دیورند . و به اشتراک سران رژیم نظامی پاکستان که در راس هیت رژیم پاکستان جنرال مشرف سردمدار رژیم و دشمن واقعی مردم ما خاصتاً شهید راه آزادی کشور ما  احمد شاه مسعود ( رح ) قرار داشت . در جرگه فوق اشتراک نمودند . هیت پاکستانی بجز توهین و تحقیر کردن سران رژیم کابل بلخصوص سرد مدار رژیم کرزی و برتری جوئی پاکستان دیگر چیزی نگفتند . حتی مشرف به کرزی خطاب نمود که تو مانند شتر مرغ هستی زمانی وظیفه مرغ را انجام میدهی و زمان دیگری وظیفه شتر را . اما کرزی بیچاره چون در گذشته در پاکستان جیره خور پاکستانی ها بود جرئت حرف زدن را در مقابل مشرف نداشت . بهر صورت جرگه فوق ختم شد با تصامیم میان تهی و بی محتوا از همان زمانی که جرگه فوق آغاز گردیده تا فعلاً برای کشور ما و مردم ما هیچ دست آوردی ندارد . بلکه دهشت افگنی و خون ریزی زیاد گردید و طالبان قدرت مند شدند . از جرگه فوق حکومت پاکستان القاعده و طالبان استفاده فروانی نمودند . نه رژیم کابل.

حال در مورد جرگه صلح رژیم تبصره مینمایم:

بعد از سپری شدن تقریباً 9 سال تشت رسوائی رژیم با تمام فریب کاری های آن افتاد . دیگر سران رژیک حتی حامی مخفی و بزرگ رژیم انگلیس هم نتوانست که دیگر از رسوائی رژیم دفاع نماید . همان بود که سران رژیم لندن برای فریب جهانیان خاصتاً امریکا رژیم را نکوهش نموده وزیر دفاع انگلیس که چندی قبل به کابل مسافرت نموده بود . در یک مصاحبه مطبوعاتی رژیم را محکوم نموده و اظهار نمود که این کشور در قرن ۱۳ قرار دارد . یعنی رژیم دست نشانده را رژیم قرون وسطی خطاب نمود .

رژیم یک بار یگر برای فریب جهانیان خاصتاً امریکا به تظاهر و فریب دست زد همان بود که سرو صدا و هیاهوی را برا انداخت و از جرگه صلح نام برد و در طی تدارک آن گردید و یک شخص مشکوک و همه کاره رژیم بنام فاروق وردک را مسئول تهیه و تدارکات جرگه توظیف نمود . در مورد فاروق وردگ و وابسطه گی آن به آی – اس – آی پاکستان سوالاتی در میان است . با تمام فریب کاری ها جرگه نام نهاد صلح تشکیل گردید آیا همین جرگه میتواند مشکل کشور ما را حل نماید ؟ این جرگه هم مانند جرگه های قبلی بدون نتیجه بوده و دست آوردی ندارد . صرف برای رژیم ناکام بطور موقت دست آورد شاید داشته باشد . و به عمر رژیم در حال زوال چند روزی بی افزاید.

ماهیت افرادی که در جرگه اشتراک نموده اند معلوم است . همه کسانیکه در این جرگه فرمایشی و دست نشانده اشتراک نموده اند . وابسطه گی به رژیم ، به سردمداران رژیم دارند و هم یک تعداد افراد از دنیا بی خبر نیز اشتراک نموده بودند . اگر سوال شود که رژیم با کی ها صلح مینماید ؟ اگر با طالبان صلح مینماید . خود رژیم طالبی است . طالبانی که میجگند وظیفه شان این است تا بالا دولت امریکا و ناتو فشار وارد نمایند که کشور ما را بدون دست آورد ترک نماید و یکبار دیگر دولت انگلیس مانند  قرون ۱۹ و ۲۰ به مقدرات کشور ما غیر مستقیم تسلط داشته باشد . و رژیم دست نشانده اش مانند رژیم های  امیر دوست محمد خان ، عبدالرحمن خان و نادر غدار حافظ منافع دولت انگلیس باشد.

طالبان به دو نوع فعلاً علیه منافع کشور ما و جامعه جهانی بلخصوص امریکا فعالیت مینمایند . یکی در خارج رژیم بصورت مسلحانه میجنگند . دیگر اش در داخل رژیم و در رهبری رژیم قرار دارند . و از داخل به ضد منافع ملی کشور ما و جامعه جهانی خاصتاً امریکا دست به کار هستند ، سپورتاژ اقتصادی مینمایند ، برنامه های اقتصادی سیاسی حتی نظامی و استخباراتی امریکا را تخریب و افشا مینمایند . اگر در مورد مثال آورده شود فقط کارنامه های ولی کرزی در ولایت قندهار مثال روشن میباشد . هم چنان اکثریت رژیم بلخصوص وزیران معارف ، داخله ، مالیه ، دفاع ، خارجه چهره و اندیشه طالبانی شان به همه کس معلوم است.

آیا با این رژیم سرا پا قرص طالبانی امریکا و جامعه جهانی میتواند علیه طالبان و القاعده دست آوردی داشته و یا در جنگ پیروزی نصیب اش گردد . این جرگه سازی ها فقط گمراه کردن دولت امریکا و وقت کشی چیز دیگری نمیباشد. کسانیکه واقعاً مخالف رژیم هستند فعلاً مبارزه سیاسی مینمایند . همه روزه چهره کثیف رژیم را افشا مینمایند . آن ها را رژیم کرزی به این جرگه دعوت نکرد اگر دعوت هم میکرد آن ها در این جرگه های قرون وسطی و فرمایشی اشتراک هم نمیکردند .

باید گفت :- از زمانیکه در کشور ما خراسانیان جرگه و جرگه سازی بوجود آمد این کشور بجز بدبختی چیز دیگر نصیب اش نشده است . تا فعلاً به مشکلات فروانی مواجه است نه تنها به مردم و کشور خراسانیان بدبختی را بار آورده بلکه کشور های منطقه و جهان را به مشکلات مواجه ساخته است این البته یک حقیقت روشن میباشد.

قبلاً از این که به بی نتیجه بودن جرگه فوق تبصره نمایم باید گفت :- در طول قرون گذشته در کشور آریانای باستان و خراسان بزرگ امپراطوران بزرگی مانند پیشدادیان ، هخامنشی ها ، کیانیان ، اسپه ، ساسانیان ، غزنویان ، صفاریان ، سامانیان حکومت داشتند . و در راه فرهنگ ، علم و دانش خدمات شایانی را به بشریت نموده اند . امپراطوری های وسیع را تشکیل داده بودند از جرگه و جرگه سازی خبری نه داشتند و هم در جهان معاصر دولت ها و مللی که با مشکلات مواجه بودند اما در تشکیل حکومت های خود و هم در مورد مشکلات شان هیچ گاه از جرگه و جرگه سازی استفاده نکرده اند.

از همه جالب در این جرگه فرمایشی و بی نتیجه این است که این بار ریاست جرگه فوق را یک شخصیت جهادی و یک از رهبران جهاد بدوش داشت.

در این مورد باید گفت :- که برای استاد ربانی شرم آور نمیباشد که بدستور کرزی ریاست جرگه فرمایشی را قبول کرد . و یک بار دیگر خود را ذلیل ساخت . من بخاطر دارم در سال ۱۳۷۳ شهید مسعود ( رح ) به استاد بخاطر منافع ملی کشور مشوره داده بود . شورای هرات دایر میگردد . در آنجا رفته استعفا بدهید و مرحوم داکتر یوسف صدر اعظم سابق با یک تعداد شخصیت های ملی گرائی تکنوکرات که در غرب زنده گی میکردند در آن شورا اشتراک مینمایند شما رسماً استعفا بدهید از ریاست جمهوری و قدرت را تسلیم آن ها نماید . تا دولت ملی مجاهدین از زیر فشار نجات پیدا نماید . اما متاسفانه استاد بزرگوار مشوره تاریخی ، علمی ، ملی و انسانی شهید والا مقام کشور را نه پذیرفت به یک رویه خشن و دیده درائی شخصیت های فوق را از کشور راند و کشور ما را تا بحال به بدبختی کشانیده است . اما جای تعجب این است بدستور و هدایت کرزی ریاست این جرگه ضد ملی و مسخره را قبول مینماید . و سر تعظیم به استعمار فرود میآورد . استاد در صحبت های خود از آیات مبارک قران و احادیث نبوی استفاده نموده و به مشمولین جرگه و از طریق آن به مردم کشور ما ندا نموده و گفت که خداوند ( چ ) میفرمائید :- ( اگر کسی یک انسان را بدون موجب به قتل میرساند در حقیقت بشریت را تباه کرده یعنی عالم را قتل کرده است . ) و هم از احادیث پیغمبر بزرگ اسلام نقل قول کرده گفت است :- خداوند ( ج ) میفرماید اگر خانه کعبه چند بار ویران گردد بهتر است از اینکه یک انسان بی گناه به قتل برسد . استاد به این نصایح خود طالبان را مورد خطاب قرار داده که از جنگ و خون ریزی جلوگیری نمایند . کاش استاد و دیگر رهبرانی که در پاکستان زنده گی میکردند . شما رهبران معظم جهادی اگر آیات قرآنی و احادیث نبوی را مد نظر میگرفتید به هدایت پاکستانی ها و انگلیسها فتوای جهاد را صادر نمیکردید . هزاران هزار انسان های وطن ما را به قتل نمی رسانیدید . اگر در آن زمان تجاوز شوروی و یک حاکمیت ضد دینی در قدرت بود . آیا فعلاً در کشور ما تجاوز چند کشور و حاکمیت ضد ملی و ضد ارزش های دینی و معتقدات مردم نادیده گرفته نمیشود ؟ حتی بصورت بیشرمانه کلیسا ها در شهر کابل ساخته میشود و مردم ما را عیسوی ها به دین عیسویت دعوت مینمایند . آیا به نظر استاد و دیگر رهبران جهاد که خود را علم برداران دین میدانند جهاد در شرایط موجود فرض نیست؟

اگر استاد محترم در جرگه مسخره کرزئی از آیات قرآنی و احادیث نبوی در مورد صلح ایراد نمود . آیا آن آیت شریف قرآنی را که خداوند ( ج ) بصورت واضح به مومنین خطاب مینماید . که به عهد تان وفا نماید . آن آیت مبارک قرآنی را عمل کردید و مینماید . شما رهبران جهادی خاصتاً استاد معظم ربانی با آن کسانیکه عهد و پیمان کرده بودید . به آن عهد و پیمان تان وفا کرده اید . شما با آن ها عهد و پیمان کرده بودید که باید دولتی را در کشور بوجود بیآورید که مطابق به اصول دین و معتقدات مردم باشد . و هم در زمان دولت دموکراتیک هزاران مجاهد مطابق به عهد و پیمان خود عمل کرده مطابق به عهد و پیمان خود در راه آرمان خود شهید شدند . بودند کسانی مانند :- انجینر حبیب الرحمن که توسط داود مستبد به شهادت رسید . و یک تعداد دیگر از رهبران نهضت اسلامی مانند غلام محمد نیازی ، سیف الدین نصرت یار ، خواجه محفوظ ، عتیش و دیگران  که تعداد شان به ده ها نفر میرسید در زندان های داود مستبد زندانی بودند و در حاکمیت خلقی به شهادت رسیدند . شما با آن عهد و پیمانی که با آن ها کرده بودید  وفا نمودید . اگر به آن عهد و پیمان تان وفا نکردید در آخرت در مقابل پروردگار چه جواب می دهید ؟ در حالی خداوند عزوجل میفرمائید :- ( کسی که به عهد خود وفا نه نماید در ایمان آن خلل است . ) پس در روز آخرت در مقابل خداوند چه جوابی میدهید؟

هم چنان شهید بزرگوار شهید احمد شاه مسعود ( رح ) در راه عهد و پیمان خود مطابق به هدایت خداوند شهادت را قبول کرد به ذلت تن نه داد . شما به آن شهید و هزاران شهید دیگر چه جواب دارید .  اما خداوند و شهدای راه خدارا فریب داده نمی توانید ؟

استاد گرامی در بیانیه غرای تان در جرگه از ابتدا تا انتها بیانیه تان از جهاد و مقاومت یاد نکردید . البته از نام جهاد و مقاومت شرم میکند و یا مطابق به شرایط نان میخورید؟

زمان و تاریخ یک چیز را واضیح میسازد که در کشور ما فقط شهد احمد شاه مسعود ( رح ) بود که از منافع مردم و کشور اش تا آخرین رمق دفاع مینمود و هیچ گاه منافع ملی را معامله نکرد و از ارزش های ملی قاطعانه دفاع مینمود و هم مطابق به عهد و پیمانی که با خدای خود و رهبران شهید جهاد و مقاومت نموده بود عمل کرد و در راه آرمان مقدس خود جان خود را قربان نمود.

هیچ گاه سر تعظیم به مستکبرین و امپریالیست های شرق و غرب فرود نیآورد . اما بعد از شهادت آن راد مرد کشور ما اشغال گردید . و انگلیسها به هدف خود نزدیک شدند . فعلاً کسانیکه دایعه دار دین و جهاد بودند . در خدمت دشمنانان دین ، مردم و وطن قرار گرفته اند . و همه ارزش های دینی را فراموش نموده اند . رهبران معظم جهاد ! لطفاً یکبار تلویزیون های خود را روشن نماید و برنامه های آنرا مشاهده نماید . دیگر اینکه در شهر نو کابل ، شیر پور و دیگر نقاط شهر چه فجایع نیست که جریان ندارد قلم از ذکر آن عاجز میماند . اگر از میدان هوائی بگرام و منطقه پل چرخی یاد آوری گردد . از فساد و بی حیائی آن موی در بدن انسان راست میشود . آیا جهاد شما به همین منظور بود . چنین رژیم فساد و خلاف تمام ارزش های دینی و معتقدات مردم ما روی کار آید . استاد معظم مردم ما در طول چند دهه تمام نامردی ها ، معامله گری ها و فریب کاری های شما را مشاهده مینمودند اما نسبت به منافع ملی همه آن ها را نادیده گرفته بازهم شما استاد نامرد و فریب کار را احترام مینمودند . اما دیگر حوصله مردم ما به این عمل نا شایسته اخیر تان که بدستور حامد کرزی وظیفه نا مقدس ریاست جرگه نا میمون را گرفتید بسیار بی حوصله شده در حقیقت کارد را شما به استخوان رسانیدید . دیگر از تحمل خارج شده شما متوجه شوید که مردم در مورد شما چه میگویند . شما در بیانه فریب بنده و تمسخر آمیز تان از طالبان جنایت کار دعوت نمودید . و هم اظهار داشتید که باید نام های طالبان از لست سیاه ملل متحد حذف گردد وغیره وغیره اما شما فراموش نمودید که طالبان در زمان حکومت شما چه جنایاتی نبود که در حق کشور و مردم ما نکرده بودند ؟ بطور مثال از همه جنایات شان صرف یک جنایت شان را به شما یاد آور میگردم :- البته سرزمین های سوخته شمالی که تا فعلاً دود درختان آن بلند است و خاکستر آن بجا مانده است . آیا شما آن جنایات را فراموش کرده اید ؟ اگر آن جنایات را فراموش نمودید ؟ حد اقل همین قدر فکرمیکردید که حکومت شخص شما را از کابل راندند . و در راه بقای حکومت شما هزاران مجاهد توسط طالبان و گروه گلبدین شهید گردید . د رحالتی که با عجز و ناتوانی با دشمنان مردم ما کنار میآید و تسلیم آن ها شده اید . به شهدا و فامیل آن ها چه جواب میدهید ؟ در روز آخرت در مقابل باز خواست خداوند ( ج ) چه جواب دارید ؟ اگر از بنده های خداوند هراس ندارید . از خدا بترسید دیگر از مقدسات و دین مردم سوه استفاده نه نماید ! و از تجارت دین و خون بس نماید . دیگر از فریب و احساسات مردم مسلمان و ساده ما سوه استفاده ننماید ! استفاده نمودن از معتقدات مردم هم از خود اندازه ئب دارد !

در اخیر نتیجه گیری از جرگه به اصطلاح صلح کرزی ها:

بطور یقین باید گفت که این گرد هم آئی مسخره به نام جرگه صلح بجز فریب چیزی دیگری نمیباشد . مردم کشو رما دیگر فریب این نوع درامه های مسخره را نمی خورند . قبل از اینکه این گرد هم آئی شروع شود . مردم ما جنازه آنرا خوانده بودند.

اما جای شرم این است در روز نخست وزیر خارجه بزرگ ترین کشور جهان امریکا آگاهانه و یا نا آگاهانه از این گرد هم آئی مسخره کرزی ها پیشتباتی خود را اعلام نمود . اگر چه وزیر خارجه انگلیس نیز پیشتبانی خود را از این گرد هم آئی مسخره کرزی ها اعلام نمود . ما به انگلیس این حق را میدهم که از همچو جرگه های قرون وسطی و ضد دموکراتیک پیشتبانی نماید . زیرا از اولین جرگه که احمد خان را بقدرت رسانید تا این جرگه منافع انگلیس در آن حفظ بوده . جای تعجب این است که وزیر خارجه امریکا به چه دلیل با کدام منطق و با کدام اصول دموکراسی و جامعه مدنی از جرگه های ضد اصول دموکراسی و جامعه مدنی پیشتبانی مینماید . آیا پیشتبانی از هم چو جرگه ها سیاست امریکا را که مدعی دموکراسی و جامعه مدنی است در نزد مردم جهان که پیرو دموکراسی و جامعه مدنی هستند زیر سوال نمی برد ؟ بطور یقین گفته میتوانیم که سیاست خارجی و داخلی دولت امریکا با پیشتبانی از هم چو جرگه ها خدشه دار میسازد . و آبروی آنرا میریزاند . و دولت امریکا اعتبار خود را در جهان با همین عمل کرد های بی مسئولیت خود از دست میدهد . به زود ترین فرصت به سرنوشت اتحاد شوروی مبتلا و متحدین آن از پهلوی امریکا کنار میروند و منافع جهانی امریکا به خطر مواجه میگردد . امید وار هستم که دولت امریکا هر چه زود تر به هوش بیآید دیگر فریب کرزی ها و انگلیس ها را نخورد.


 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا